1. The mugger had bashed her about.
[ترجمه ترگمان]دزد بهش ضربه زده بود
[ترجمه گوگل]رنجر او را در مورد او نادانسته بود
2. A mugger grabbed her handbag as she was walking across the park.
[ترجمه ترگمان]یک دزد کیف دستی او را که در پارک قدم می زد گرفت
[ترجمه گوگل]او در حالی که در پارک راه می رفت دستش را گرفت
3. The mugger thrust at his victim with a knife.
[ترجمه ترگمان]دزد با چاقو به قربانیش ضربه زد
[ترجمه گوگل]ریش تراش دادن با یک چاقو به قربانی خود
4. The mugger laid to a blind man.
[ترجمه ترگمان]دزد به یه مرد کور حمله کرد
[ترجمه گوگل]رنجر به یک مرد کور
5. And what, I suggested, if a mugger made off with the can?
[ترجمه ترگمان]و من پیشنهاد کردم که اگه یه سارق با بتونه فرار کنه چی؟
[ترجمه گوگل]و چه، پیشنهاد دادم، اگر یک قاتل با قوطی ساخته شود؟
6. The second mugger was black, taller than his accomplice and stocky wearing a bracelet on his wrist.
[ترجمه ترگمان]دزد دوم سیاه پوست بود، قد بلندتر از همدستش و کوتاه قد بود که یک دست بند را روی مچش داشت
[ترجمه گوگل]دومین قاچاقچی سیاه و سفید بود، بلندتر از همدست و همسو با پوشیدن دستبند بر روی مچ دستش
7. A truck driver nabbed the suspected mugger.
[ترجمه ترگمان]یه راننده کامیون مظنون رو گرفته
[ترجمه گوگل]یک راننده کامیون مشکوک مسلح را خراب کرد
8. We ran after the mugger as fast as we could, but he got away.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه تونستیم سریع فرار کردیم اما فرار کرد
[ترجمه گوگل]بعد از آنکه ما می توانستیم همانطور که می توانستیم ببریم فرار کردیم اما او دور رفت
9. To hugger mugger won't help you.
[ترجمه ترگمان]به نظر mugger به تو کمکی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]به hugger mugger به شما کمک نخواهد کرد
10. Heaven forbid a mugger interfere with your exercise program.
[ترجمه ترگمان]خدا نکنه که یه دزد تو برنامه your دخالت کنه
[ترجمه گوگل]بهشت یک مرد مسلح را در برنامه تمرینی خود دخالت می کند
11. A mugger tore Sylvia's gold chain from her neck.
[ترجمه ترگمان]یک دزد، زنجیر طلایی سیلویا را از گردنش پاره کرد
[ترجمه گوگل]یک دروازهبان زنجیر طلایی سیلویا را از گردنش جدا کرد
12. The mugger pulled a knife on his victim.
[ترجمه ترگمان]دزد چاقو رو روی قربانی کشید
[ترجمه گوگل]قاتل قاتل را بر روی قربانی خود کشید
13. Late one night a mugger wearing a ski mask jumped into the path of a well-dressed man and stuck a gun in his ribs.
[ترجمه ترگمان]یک شب، یک دزد لباس اسکی پوشیده بود که در مسیر یک مرد خوش پوش سوار شده بود و تفنگش را در دنده هاش گیر کرده بود
[ترجمه گوگل]یک شب بعد یک تیرانداز با پوشیدن یک ماسک اسکی پرشده به مسیر یک مرد به خوبی لباس پوشید و یک تفنگ را در دنده هایش گرفت
14. Being chased by a mugger is a hair - raising experience.
[ترجمه ترگمان]دنبال کردن توسط یک متخصص، یک تجربه بزرگ مو به مو است
[ترجمه گوگل]مواجه شدن با یک آدم ربایی یک تجربه مو برداشتن مو است
15. Late one night in the capital city, a mugger wearing a ski mask jumped into the path of a well-dressed man and stuck a gun in his ribs.
[ترجمه ترگمان]اواخر یک شب در شهر پایتخت، یک دزد لباس اسکی پوشیده بود که در مسیر یک مرد خوش پوش سوار شده بود و تفنگش را در دنده هاش گیر کرده بود
[ترجمه گوگل]یک شب در یک شهر پایتخت، یک قاتل با پوشیدن یک ماسک اسکی پرشده به مسیر مردی با لباس پوشیدنی و یک تفنگ را در دنده هایش گرفت