کلمه جو
صفحه اصلی

woods

انگلیسی به فارسی

جنگل


انگلیسی به انگلیسی

• large area covered with trees; forest

جملات نمونه

1. sacred woods to which the natives repair often
بیشه های مقدس که بومیان اغلب به آنجا می روند

2. some woods are hard and some are soft
برخی چوب ها سخت هستند و برخی نرم.

3. the nearby woods
بیشه ی مجاور

4. to range the woods
در جنگل گشت زدن

5. to rove the woods
در بیشه پرسه زدن

6. neck of the woods
(آمریکا) ناحیه،سرزمین

7. out of the woods
(امریکا ـ عامیانه) از خطر جسته،رها از گرفتاری یا بحران

8. farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards
کشاورزان بیشه های خود را برای الوار سازی می بریدند و به چوب فروشی ها می فرستادند.

9. he went into the woods with his rifle hoping to pop a rabbit or two
به امید زدن یکی دو خرگوش با تفنگش به بیشه رفت.

10. the peace of the woods
آرامش جنگل

11. he likes hunting in the woods
او دوست دارد در بیشه شکار کند.

12. the dog headed for the woods
سگ به سوی بیشه رفت.

13. deer used to run free in these woods
در این بیشه ها آهوان آزادانه می گشتند.

14. once again the spring will embalm the woods and fields
بار دیگر بهار جنگل و دشت ها را خوشبو خواهد کرد.

15. he is not from this neck of the woods
او اهل این محل نیست.

16. the patient seems to be out of the woods
به نظر می رسد که بیمار از خطر جسته است.

17. They rambled on through the woods.
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان جنگل پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق جنگل ها رام شدند

18. A deer skittered into the woods.
[ترجمه ترگمان]یک گوزن در جنگل پرید
[ترجمه گوگل]گوزن به جنگل رفته

19. Tiger Woods is determined to erase the memory of a disappointing Cup debut two years ago.
[ترجمه ترگمان]تایگر وودز برای اولین بار در دو سال پیش تصمیم به پاک کردن خاطره یک جام نومید شد
[ترجمه گوگل]تیگر وودز مصمم است که دو سال قبل حافظه یک جام کاندیدای ناامید کننده را پاک کند

20. The police searched the woods for the missing boy.
[ترجمه ترگمان]پلیس جنگل را به خاطر پسر گم شده جستجو کرد
[ترجمه گوگل]پلیس چوب را برای پسر گمشده جستجو کرد

21. After hiding in the woods for weeks,the criminal gave himself up.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه هفته ها در جنگل پنهان شد، جانی به خود آمد
[ترجمه گوگل]پس از گذراندن چند هفته در جنگل، جنایتکار خود را بالا برد

22. We encamped in the woods for the night.
[ترجمه ترگمان]شب را در جنگل اردو زدیم
[ترجمه گوگل]ما در شب برای تابستان در جنگل قرار داشتیم

23. People dump their refuse in the surrounding woods instead of taking it to the tip.
[ترجمه ترگمان]مردم به جای آن که آن را به نوک بزنند، رد می کنند
[ترجمه گوگل]مردم به جای گرفتن آن به نوک، خود را در جنگل های اطراف خود رها می کنند

پیشنهاد کاربران

جنگل
درختزار
بیشه

جنگل_چوب ها

بیشه زار . جایی که مثل جنگل پربار نیست و ولی سرسبز است ولی نه در حد forest

جنگل، بیشه

گاهی هم به معمای ( پارک جنگلی )

جنگل کوچک


کلمات دیگر: