کلمه جو
صفحه اصلی

cowl


معنی : راهب، بالاپوش راهبان
معانی دیگر : (جامه ی راهبان) باشلق، کلاه چسبیده به خرقه، خرقه ی باشلق دار، هرچیز باشلق مانند، (دودکش) کلاهک، جلو اتاق اتومبیل (که داشبرد بر آن سوار است)، کاپوت موتور هواپیما، کلاه بر سر گذاشتن، باشلق گذاشتن، (قدیمی) تشت بزرگ دسته دار

انگلیسی به فارسی

بالاپوش راهبان، (مجازاً) راهب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hood or hooded robe, often worn by monks.

(2) تعریف: a loose neckline or collar that is draped to look like a cowl.

(3) تعریف: a hoodlike cover on a chimney or ventilator shaft, used to increase draft.

(4) تعریف: the part of an automobile frame that supports the windshield and houses the controls.

(5) تعریف: a cowling.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cowls, cowling, cowled
• : تعریف: to put a cowl on; cover with or as if with a cowl.

• hooded cloak worn by monks; hood
a cowl is a large loose hood covering a person's head or their head and shoulders. cowls are especially worn by monks.
a cowl is a metal cover that is put on top of a chimney in order to help the smoke come out and to prevent the wind coming down the chimney.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بالا پوش راهبان - قبا - لباس بلند

مترادف و متضاد

راهب (اسم)
ascetic, anchoret, hermit, anchorite, monk, cowl

بالاپوش راهبان (اسم)
cowl

جملات نمونه

1. The cowl (or hood) does not make the monk.
[ترجمه ترگمان]The (یا کلاه)راهب را نمی کند
[ترجمه گوگل]گاو (یا هود) راهب را نمی سازد

2. The habit [cowl, hood] does not make the monk.
[ترجمه ترگمان][ cowl، hood ]، راهب را نمی کند
[ترجمه گوگل]عادت [cowl، hood] راهب را ایجاد نمی کند

3. Is there a counterfeit cowl on the thrust reversers?
[ترجمه ترگمان]یه لباس جعلی تو the هست؟
[ترجمه گوگل]آیا یک دروازه تقلبی بر روی رانندگان محوری وجود دارد؟

4. Perhaps a different hat like the cowl co-star George Clooney will be wearing as the next Batman.
[ترجمه ترگمان]شاید کلاهی متفاوت مثل \"جورج کلونی\" (cowl Clooney)به عنوان بتمن بعدی به تن خواهد شد
[ترجمه گوگل]شاید کلاه دیگری مانند جورج کلونی، همکار ستاره گاول، به عنوان بتمن بعدی پوشید

5. Fitting a cowl to a chimney may solve a drawing problem, but it may not.
[ترجمه ترگمان]یک پیراهن بلند برای یک دودکش ممکن است یک مشکل نقاشی را حل کند، اما ممکن است
[ترجمه گوگل]نصب یک کابین به یک دودکش ممکن است یک مشکل طراحی را حل کند، اما ممکن است این کار را نکند

6. The priest wore a cowl over his head.
[ترجمه ترگمان]یک شنل روی سرش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]کشیش سرش را روی سرش گذاشت

7. And three-dimensional sidewall compression inlet with 25 percent cowl position has high mass capture and total pressure recovery coefficient and isolator exit flow flied is homogeneous.
[ترجمه ترگمان]و ورودی تراکم جداره سه بعدی با پوشش ۲۵ درصد cowl دارای ثبت جرم بالا و ضریب بازیافت فشار کلی و ضریب جریان خروجی ایزوله کننده است
[ترجمه گوگل]و ورودی فشرده سازی سه بعدی دیوار با 25 درصد موقعیت گنبد دارای ضریب تجمع بالا و ضریب بهبود فشار کلی و جریان خروجی جریان انحلال همگن است

8. Central and South America having a cowl of thick hair on the head.
[ترجمه ترگمان]آمریکای مرکزی و جنوبی یک cowl ضخیم بر سر دارند
[ترجمه گوگل]آمریکای مرکزی و جنوبی داشتن موی سر موهای ضخیم بر روی سر

9. She sashayed up to my desk cowl as a cucumber.
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل به سمت میز من به راه افتاد و مثل یک خیار به طرف میز من حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خیار به میز من نگاه کرد

10. Separate the lower A - pillar cowl trim from the A - pillar lower cowl.
[ترجمه ترگمان]the (pillar)پایینی (cowl)را از the پایینی (-)جدا کنید
[ترجمه گوگل]کمربند کمربند کمربند کمربند A را از کمربند کمربند A جدا کنید

11. HEFTY FRONT COWL, 6 mm diamond plate steel.
[ترجمه ترگمان]hefty FRONT cowl، استیل diamond ۶ میلی متر
[ترجمه گوگل]HEFTY FRONT COWL، 6 میلی متر فولاد ورق الماس

12. He put on his cowl when It'started raining.
[ترجمه ترگمان]وقتی باران شروع به باریدن کرد، روی cowl گذاشت
[ترجمه گوگل]او وقتی که باران باران شد، روی گاو خود قرار داد

13. Remove left cowl side trim panel.
[ترجمه ترگمان]قسمت چپ قسمت چپ را حذف کنید
[ترجمه گوگل]پانل ترمینال چپ سمت چپ را حذف کنید

14. After discussing the detailed design of cowl panel, side panel, passenger doors, safety exit and back panel, some suggestions for bus styling design in this country are proposed.
[ترجمه ترگمان]پس از بحث در مورد طراحی مفصل of، پنل کناری، دره ای مسافر، خروجی ایمنی و پنل پشتی، پیشنهاداتی برای طراحی سبک باس در این کشور ارائه شده است
[ترجمه گوگل]پس از بحث درباره طراحی دقیق پانل گاوی، پانل جانبی، درب مسافرتی، خروجی ایمنی و پشتی، برخی از پیشنهادهای طراحی طراحی اتوبوس در این کشور پیشنهاد شده است

15. The cowl does not make the monk.
[ترجمه ترگمان]The راهب نمی شود
[ترجمه گوگل]گاو راهب را نمی سازد

پیشنهاد کاربران

کلاه بزرگ و گشاد متصل به لباس مانند خرقه
A loose large hood attached to a pice of clothing
The elderly man's longish white hair hung around his vacant face in a kind
. of cowl


کلمات دیگر: