کلمه جو
صفحه اصلی

stabilised

انگلیسی به فارسی

تثبیت شده، ثابت شدن، تثبیت کردن، پایاساختن، بحالت موازنه دراوردن، پایاسازی، استوار کردن


انگلیسی به انگلیسی

• became stable; made stable (also stabilized)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ثابت - پایدار - پایدار شده - تثبیت شده

جملات نمونه

1. Eventually my weight stabilised at seven and a half stone after dropping to a low of five and a half stone.
[ترجمه ترگمان]در نهایت وزن من در ساعت هفت و نیم بعد از سقوط به پایین پنج و نیم کاهش پیدا کرد
[ترجمه گوگل]در نهایت وزن من در هفت و نیم سنگ پس از کاهش به پایین از پنج و نیم سنگ تثبیت شد

2. The rise in companies' income gearing has also stabilised.
[ترجمه ترگمان]افزایش درآمد شرکت ها نیز تثبیت شده است
[ترجمه گوگل]افزایش درآمد شرکت ها نیز تثبیت شده است

3. Ideally, opioid dependent prisoners in custody should be stabilised with the right dose.
[ترجمه ترگمان]در حالت ایده آل، زوج های وابسته افیونی در بازداشت باید با دز مناسب تثبیت شوند
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، زندانیان وابسته به مواد مخدر در بازداشت باید با دوز مناسب تثبیت شوند

4. Milk quotas imposed on dairy farmers have now stabilised, but only after putting many farmers out of business.
[ترجمه ترگمان]سهمیه شیر که به کشاورزان لبنیات تحمیل شده است، اکنون تثبیت شده است، اما تنها پس از آن که بسیاری از کشاورزان را از کار برکنار کرد
[ترجمه گوگل]کوکتل های شیری که به کشاورزان لبنی تحمیل شده است، اکنون تثبیت شده اند، اما تنها پس از خروج بسیاری از کشاورزان از کسب و کار

5. The cabin is usually stabilised at less than atmospheric pressure, so its air has less oxygen than usual.
[ترجمه ترگمان]کابین معمولا در کم تر از فشار اتمسفر ثابت می ماند، بنابراین هوا کم تر از همیشه اکسیژن دارد
[ترجمه گوگل]کابین معمولا در کمتر از فشار اتمسفر پایدار می شود، بنابراین هوا دارای اکسیژن کمتر از حد معمول است

6. Check heading when compass has stabilised. Make small corrections to achieve heading as necessary.
[ترجمه ترگمان]زمانی که قطب نما تثبیت شده است، بررسی کنید برای رسیدن به این هدف اصلاحات کوچکی انجام دهید
[ترجمه گوگل]چک کردن عنوان زمانی که قطب نما ثابت شده است اصلاحات کوچک را برای رسیدن به عنوان به عنوان ضروری انجام دهید

7. It stabilised demand by income transfers to those who had a high propensity to consume.
[ترجمه ترگمان]با انتقال درآمد به افرادی که تمایل بالایی به مصرف دارند، ثبات پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]این تقاضا را با انتقال درآمد به کسانی که تمایل به مصرف داشتند تثبیت کرد

8. Since then, the level had stabilised and was now declining, albeIt'slowly, Dr Fraser said.
[ترجمه ترگمان]دکتر \"فریزر\" گفت: از آن زمان به بعد، سطح کشور تثبیت شده بود و اکنون در حال کاهش بود
[ترجمه گوگل]از آن زمان، این سطح تثبیت شد و در حال حاضر کاهش یافته است، البته، به طور کلی، دکتر فریزر گفت

9. It is UV stabilised and resisted to impact, suitable for outdoor use.
[ترجمه ترگمان]آن UV تثبیت شده است و در برابر ضربه مقاومت می کند، مناسب برای استفاده در فضای باز است
[ترجمه گوگل]این UV است که تثبیت شده و مقاوم به مقاومت، مناسب برای استفاده در فضای باز است

10. After a 40% devaluation, the hryvnia has stabilised.
[ترجمه ترگمان]پس از کاهش ۴۰ درصدی کاهش ارزش، the تثبیت شده است
[ترجمه گوگل]پس از کاهش ارزش 40٪، hryvnia تثبیت شده است

11. Hong Kong's Sars outbreak had stabilised.
[ترجمه ترگمان]شیوع sars هنگ کنگ تثبیت شد
[ترجمه گوگل]شیوع سارس هنگ کنگ تثبیت شد

12. “Our delinquencies have stabilised,” said Mr Immelt on January 22nd, announcing a 19% year-on-year decline in GE’s profits in the fourth quarter.
[ترجمه ترگمان]آقای ایملت در روز ۲۲ ژانویه گفت: \"delinquencies ما تثبیت شده اند\"، و یک کاهش ۱۹ درصدی در سود GE در سه ماهه چهارم را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]آقای Immelt در تاریخ 22 ژانویه اعلام کرد که کاهش در سود سال جاری 19 درصد در سه ماهه چهارم سال جاری است

13. If savings have since stabilised, that suggests future income growth will be spent rather than saved.
[ترجمه ترگمان]اگر پس اندازه ای پس از تثبیت وضعیت صرفه جویی کرده اید، این پیشنهاد نشان می دهد که رشد درآمد آینده به جای ذخیره کردن صرف خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر پس انداز پس از تثبیت، نشان می دهد که رشد درآمد در آینده صرفا صرف صرفه جویی خواهد شد

14. In developing countries, tibial shaft fractures are frequently stabilised using Surgical Implant Generation Network ( SIGN ) nails.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای در حال توسعه، شکستگی های tibial اغلب با استفاده از ناخن های شبکه نسل implant (SIGN)تثبیت می شوند
[ترجمه گوگل]در کشورهای در حال توسعه، شکستگی های شانه ای تاندون باری اغلب با استفاده از ناخن های جراحی ایمپلنت شبکه (SIGN) تثبیت می شوند

15. The emission of gases such as carbon dioxide should be stabilised at their present level.
[ترجمه ترگمان]انتشار گازها مانند دی اکسید کربن باید در سطح کنونی خود تثبیت شود
[ترجمه گوگل]انتشار گازهایی مانند دی اکسید کربن باید در سطح فعلی آنها تثبیت شود


کلمات دیگر: