کلمه جو
صفحه اصلی

prehistoric


معنی : ماقبل تاریخی، پیش تاریخی، وابسته به قبل از تاریخ
معانی دیگر : وابسته به ما قبل تاریخ، پیش تاریخی (prehistorical هم می گویند)، وابسته به قبل ازتاری

انگلیسی به فارسی

ماقبل تاریخ، ماقبل تاریخی، پیش تاریخی، وابسته به قبل از تاریخ


( prehistorical ) پیش تاریخی، وابسته به قبل ازتاریخ، ماقبل تاریخی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: prehistorical (adj.), prehistorically (adv.)
• : تعریف: of, pertaining to, or existing in a time prior to written history.
مشابه: primeval, primitive

• from the period before written history, preceding written historical records; old, ancient, antiquated, out-of-date (slang)
prehistoric people and things existed before information was written down.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ماقبل تاریخ - الف) به آنچه مرتبط با گذشته و قبل از سوابق ثبت شده مرتبط با انسان می باشد، گفته می شود. - ب) مرتبط با قبل از تاریخ، به عنوان مثال مطالعه انسان در زمان قبل از سوابق ثبت شده اش.

مترادف و متضاد

ماقبل تاریخی (صفت)
prehistoric, prehistorical

پیش تاریخی (صفت)
prehistoric, prehistorical

وابسته به قبل از تاریخ (صفت)
prehistoric, prehistorical

before recorded history


Synonyms: ancient, antediluvian, antiquated, archaic, earliest, early, old, olden, primeval, primitive, primordial


جملات نمونه

1. prehistoric and historic times
زمان های ماقبل تاریخ و تاریخی (ذکر شده در تاریخ)

2. prehistoric man has close affinities with modern humans
انسان ماقبل تاریخ شباهت های زیادی با انسان امروزی دارد.

3. prehistoric religions were little more than animism
مذاهب انسان های ماقبل تاریخ چیزی جز روح گرایی نبود.

4. prehistoric times
دوران ما قبل تاریخ

5. the prehistoric antecedents of the horse
اجداد ماقبل تاریخ اسب

6. gold and silver artifacts found in a prehistoric tomb
ابزار زرین و سیمین یافته شده در یک قبر ماقبل تاریخ

7. The cave contained evidences of prehistoric settlement.
[ترجمه ترگمان]این غار هم یک مدرک تاریخی قبل از تاریخ ماقبل تاریخ بود
[ترجمه گوگل]غار حاوی شواهد از راه پیمایی پیش از تاریخ است

8. Fish evolved from prehistoric sea creatures.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها از موجودات دریایی ماقبل تاریخ تکامل یافتند
[ترجمه گوگل]ماهی از موجودات دریایی ماقبل تاریخ تکامل یافته است

9. He has a collection of prehistoric insects preserved in amber.
[ترجمه ترگمان]او مجموعه ای از حشرات ماقبل تاریخ دارد که در کهربایی نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]او مجموعه ای از حشرات پیش از تاریخ باقی مانده در کهربا دارد

10. His ideas on morals are really prehistoric.
[ترجمه ترگمان]عقاید او درباره اخلاقیات واقعا ماقبل تاریخ است
[ترجمه گوگل]ایده های او در مورد اخلاق واقعا قبل از تاریخ است

11. Most people associate troglodytes with prehistoric times, but troglodyte communities still exist in Tunisia and China.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم troglodytes را با زمان ماقبل تاریخ مرتبط می دانند، اما جوامع troglodyte هنوز در تونس و چین وجود دارند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم با دوران ماقبل تاریخ ارتباط گره خورده اند، اما جمعیت تروگلودیت هنوز در تونس و چین وجود دارد

12. Local folklore has it that prehistoric men drove cattle over these cliffs.
[ترجمه ترگمان]فولکلور محلی آن را دارند که مردان ما قبل از تاریخ، گاو را بر فراز این صخره ها می راندند
[ترجمه گوگل]فولکلور محلی آن را دارد که مردان ماقبل تاریخ در این صخره ها گاو را می کشند

13. These myths have come down to us from prehistoric times.
[ترجمه ترگمان]این افسانه ها از دوران ماقبل تاریخ به ما نزدیک شده اند
[ترجمه گوگل]این اسطوره ها از دوران ماقبل تاریخ به ما رسیده است

14. Life-size dinosaur models tower above the Prehistoric Park where authentic geological formations include mountain uplift, volcano, swampland and inland sea.
[ترجمه ترگمان]مدل های دایناسور بزرگ به اندازه زندگی بالای پارک Prehistoric هستند که در آن سازنده ای زمین شناسی معتبر عبارتند از بربلندی کوه، آتشفشان، swampland و دریای داخلی
[ترجمه گوگل]مدل های دایناسور در اندازه های بزرگ در بالای پارک های دوران قبل از میلاد، جایی که سازه های معتبر زمین شناسی شامل ارتفاعات کوهستانی، آتشفشان، ساحلی و دریای داخلی می باشند

15. On the whole the climate of prehistoric times was warmer and more uniform than it is now.
[ترجمه ترگمان]در کل جو دوران ماقبل تاریخ گرم تر و more از حالا بود
[ترجمه گوگل]در مجموع، آب و هوای زمان های ماقبل تاریخ، گرمتر و هموارتر از آن است که در حال حاضر است

16. Tirthankaras, dating back to prehistoric times.
[ترجمه ترگمان]Tirthankaras، قرار گذاشتن دوباره به دوران ماقبل تاریخ
[ترجمه گوگل]Tirthankaras، قدمت آن به دوران ماقبل تاریخ است

پیشنهاد کاربران

در زمان پیش از باستان , باستانی

پیشا تاریخی ، پیش از تاریخ

ماقبل تاریخ


کلمات دیگر: