کلمه جو
صفحه اصلی

wiretapping

انگلیسی به فارسی

سیم کشی


انگلیسی به انگلیسی

• eavesdropping via electronic listening devices (especially to a particular telephone line)
getting information by secretly listening in on telephone conversations

جملات نمونه

1. The coach said his club had wire-tapped the hotel room of a player during a road trip.
[ترجمه Kraz] مربی گفت که باشگاه او در اتاق بازیکن در هتل طی سفر دستگاه شنود گداشته بود
[ترجمه ترگمان]مربی گفت که باشگاه او در طی یک سفر جاده ای به اتاق هتل ضربه زده است
[ترجمه گوگل]مربی گفت: باشگاه او در طول یک سفر جاده ای در اتاق هتل یک بازیکن پخش کرده است

2. If he suspected an employee of dishonesty, he was not above wire-tapping.
[ترجمه ترگمان]اگر او به یک کارمند of مشکوک بود، از شنود مکالمات تلفنی بالاتر نبود
[ترجمه گوگل]اگر او مشکوک به یک کارمند ناعادلانه بود، او بیش از سیم ضربه زدن بود

3. They wiretapped the representatives' conversations.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتگوی نمایندگان را تکرار کردند
[ترجمه گوگل]آنها مکالمات نمایندگان را مورد تحریم قرار دادند

4. He doesn't know that the police wiretapped this house.
[ترجمه ترگمان]او نمی داند که پلیس این خانه را اداره می کند
[ترجمه گوگل]او نمی داند که پلیس این خانه را دستگیر کرده است

5. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است
[ترجمه گوگل]تصویب تماس های تلفن همراه از سال 1981، زمانی که این دستگاه ها در قوانین سرویس های تلفن فدرال گنجانده شده است، یک عمل جنایی بوده است

6. Peter Delevett's Wiretap column appears each Tuesday and Friday.
[ترجمه ترگمان]ستون wiretap پیتر Delevett هر سه شنبه و جمعه نمایان می شود
[ترجمه گوگل]ستون Wiretap پیتر Delevett هر سه شنبه و جمعه نمایش داده می شود

7. In one case, a law passed last year required telephone companies to design their equipment to allow for wiretaps.
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، یک قانون مصوب سال گذشته به شرکت های تلفن نیاز داشت تا تجهیزات خود را طراحی کنند تا به for اجازه دهند
[ترجمه گوگل]در یک مورد، یک قانون در سال گذشته مورد نیاز شرکت های تلفن مورد نیاز برای طراحی تجهیزات خود را اجازه می دهد برای wiretaps

8. Included in the measure are provisions to restrict federal appeals by death-row inmates and to grant police wider authority for wiretaps.
[ترجمه ترگمان]این لایحه برای محدود کردن درخواست های فدرال از سوی زندانیان صف مرگ و اعطای اختیارات گسترده تر به پلیس برای wiretaps وضع شده است
[ترجمه گوگل]شامل موارد زیر است: محدودیت اعتراضات فدرال توسط زندانیان محکوم به مرگ و دادن اختیارات پلیس بیشتر برای برقراری تماسهای تلفنی

9. The bureau can obtain authority for wiretaps to investigate gun and explosives violations but not threats against its own agents.
[ترجمه ترگمان]این اداره می تواند به wiretaps برای تحقیق درباره تخلفات اسلحه و مواد منفجره و نه تهدید علیه عوامل خود دست پیدا کند
[ترجمه گوگل]این دفتر می تواند مجوز صدور مجوز برای بررسی نقض تفنگ و مواد منفجره را بپردازد، اما تهدیدی علیه عوامل آن نیست

10. The bill also would give federal agents authority to obtain wiretaps to detect smuggling and document-fraud crimes.
[ترجمه ترگمان]این لایحه همچنین اختیارات ماموران فدرال را برای به دست آوردن wiretaps برای ردیابی قاچاق و جنایات جعل سند به مقامات فدرال می دهد
[ترجمه گوگل]این لایحه همچنین به مقامات فدرال اجازه می دهد تا از طریق تلفن های هوشمند برای شناسایی جرائم قاچاق و جاسوسی سند اقدام کنند

11. Officials say they have been frustrated to find that telecommunications companies have not consistently built wiretap capabilities into their new technologies.
[ترجمه ترگمان]مسئولان می گویند که از یافتن این که شرکت های مخابرات به طور مداوم قابلیت های استراق سمع کننده را در فن آوری های جدید خود ایجاد نکرده اند، نا امید شده اند
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که ناامید شده اند برای پیدا کردن که شرکت های مخابراتی به طور مداوم قابلیت های wiretap را به فن آوری های جدید خود ساخته است

12. You can find it, along with a great many other political documents, at a gopher called Internet Wiretap.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن را همراه با بسیاری از اسناد سیاسی دیگر، با a به نام wiretap پیدا کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید آن را، همراه با بسیاری از بسیاری از سند های سیاسی دیگر، در یک گوینده به نام اینترنت Wiretap پیدا کنید

13. The wiretap provision drew opposition this year from liberals and conservatives concerned about expanding government power.
[ترجمه ترگمان]مکالمات تلفنی در سال جاری از سوی لیبرال ها و محافظه کاران که نگران گسترش قدرت دولت بودند، مخالفت خود را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]ارائه سرویس سرویسی امسال از لیبرال ها و محافظه کارانی که نگران گسترش قدرت دولت هستند، مخالفت کردند

14. With a little wiretapping, you can figure out what the neurons in Area 7 are interested in.
[ترجمه ترگمان]با کمی شنود مکالمات، می توانید بفهمید که نورون ها در منطقه ۷ به چه چیزی علاقه مند هستند
[ترجمه گوگل]با کمی سیم کشی، می توانید ببینید که نورون ها در منطقه 7 علاقه مند هستند

15. A cracker can also eavesdrop using wiretapping, radio, or auxiliary ports on computers, which are used by network programs.
[ترجمه ترگمان]یک کراکر همچنین می تواند با استفاده از استراق سمع، رادیو و یا درگاه های کمکی رایانه، که توسط برنامه های شبکه به کار می رود، استراق سمع کند
[ترجمه گوگل]یک کراکر همچنین می تواند با استفاده از سرویس های صوتی، رادیویی و یا کمکی در رایانه ها، که توسط برنامه های شبکه مورد استفاده قرار می گیرند، استفاده شود

پیشنهاد کاربران

شنود مکالمات تلفنی، استراق سمع از طریق خطوط تلفن، گوش دادن به تلفن دیگری

wiretapping ( رمزشناسی )
واژه مصوب: شنود خط
تعریف: کسب اطلاعات ازطریق اتصال به یک سیم یا سایر رساناهایی که برای ارتباطات به کار گرفته می شوند |||متـ . خط شنود


کلمات دیگر: