(عامیانه - معمولا جمع) غیظ، بدخلقی، اعراض، بی تابی (conniption fit هم میگویند)، حمله صرع
conniption
(عامیانه - معمولا جمع) غیظ، بدخلقی، اعراض، بی تابی (conniption fit هم میگویند)، حمله صرع
انگلیسی به فارسی
حمله صرع
محبت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an outburst or fit of anger, hysteria, or the like.
• مشابه: tantrum
• مشابه: tantrum
- My mother had a conniption when I broke the vase.
[ترجمه ترگمان] وقتی گلدون رو شکوندم مادرم سکته کرد
[ترجمه گوگل] وقتی گلدان را شکستم مادرم به من زنگ زد
[ترجمه گوگل] وقتی گلدان را شکستم مادرم به من زنگ زد
• hysterical fit, furious rage
کلمات دیگر: