کلمه جو
صفحه اصلی

zag


(در طرح های زیگزاگ) گوشه، زاویه، کنج، انحراف تند، کجروی، پیچش

انگلیسی به فارسی

(در طرحهای زیگزاگ) گوشه، زاویه، کنج


انحراف تند، کجروی، پیچش


زیگزاگ کردن، با ایجاد زاویه حرکت کردن


جملات نمونه

1. He zagged down the street on his bicycle.
[ترجمه ترگمان]با دوچرخه به طرف پایین خیابان رفت
[ترجمه گوگل]او در دوچرخه خود خیابان را زخمی کرد

2. He points to a distant waterfall like a zag of lightning on the hillside.
[ترجمه ترگمان]به آبشار کوچکی مثل برق در دامنه کوه اشاره می کند
[ترجمه گوگل]او به یک آبشار از راه دور مانند یک رعد و برق از روی تپه اشاره می کند

3. Zig Zag massage and Nail situated in the tranquil and popular Wu Dao Ying Hutong.
[ترجمه ترگمان]زیگ zag، ماساژ و Nail در محیط آرام و محبوب وو Dao Hutong واقع شده است
[ترجمه گوگل]ماساژ زیگ زاگ و ناخن واقع در آرام و معروف وو دائو یینگ هاتونگ

4. We'd be quicker trying a zig - zag course than rowing in the teeth of this wind.
[ترجمه ترگمان]سریع تر از پارو زدن در میان دندان های این باد، پیشرفت کرده بودیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم سریع تر از ساییدن این دندان ها تلاش کنیم

5. What makes Zig Zag standard manicure special and professional?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باعث می شود که زیگ zag استاندارد مانیکور و حرفه ای را انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]مانیکور استاندارد Zig Zag خاص و حرفه ای چیست؟

6. Zig - zag line with arrowhead used to indicate a communication link.
[ترجمه ترگمان]Zig - با arrowhead برای نشان دادن یک ارتباط ارتباطی استفاده شد
[ترجمه گوگل]خط zig-zag با سربرگ مورد استفاده برای نشان دادن لینک ارتباطی

7. Even the zig - zag camouflage used in modern warfare was suggested by Cubist art.
[ترجمه ترگمان]حتی استتاری جنگلی که در جنگ مدرن استفاده می شد توسط هنر Cubist پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]حتی هنرپیشگی کوبیستی، استتار zig-zag که در جنگهای مدرن مورد استفاده قرار می گیرد

8. A zig - zag path loses itself in the shadowy distance of the woods.
[ترجمه ترگمان]مسیری پر پیچ وخم، خود را در دوردست جنگل از دست می دهد
[ترجمه گوگل]مسیر زیگ زاگ خود را در فاصله سایه ای از جنگل از دست می دهد

9. Don't you see that red zig - zag bridge over there?
[ترجمه ترگمان]اون پل متحرک رو می بینی؟
[ترجمه گوگل]آیا نمی بینید که پل زیتون قرمز - پل زاگ در آنجا وجود دارد؟

10. It was the finest thing she had ever done; promotion could not be denied her now, whatever Big Zag said.
[ترجمه ترگمان]این بهترین کاری بود که تا به حال کرده بود، ترفیع دیگر نمی توانست او را انکار کند، هر حرفی که می زد
[ترجمه گوگل]این بهترین کاری بود که تا به حال انجام داده بود هر زاغ گفت: ارتقاء او اکنون نمی تواند انکار شود

11. He kept the frout wheels astride the crack as he followed its zig - zag course.
[ترجمه ترگمان]چرخ های the را که در مسیر پرپیچ و خمی بالا می رفت نگه داشت
[ترجمه گوگل]او در حالی که او را دنبال زایگ زاگ می کرد، چرخ ها را به سمت بالا چرخانید

12. The teenage Obama also left a self-composed photograph titled Still Life, featuring a turntable, a beer bottle, a basketball figure, a matchbook and a packet of Zig Zag cigarette papers.
[ترجمه ترگمان]این نوجوان جوان همچنین یک عکس خود را با نام زندگی با عنوان یک گردان، یک بطری آبجو، یک شکل بسکتبال، یک matchbook و یک بسته of های سیگار Zig ترک کرد
[ترجمه گوگل]نوجوان اوباما همچنین یک عکاسی خود را با نام Still Life با یک بازی با ورق، یک بطری آبجو، یک شکل بسکتبال، یک کتبی و بسته ای از مقالات سیگگ زاگ در اختیار داشت

13. Sometimes they are straight, sometimes they curve, sometimes they zig - zag.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها مستقیم و گاهی خمیده هستند و گاهی با زیگ زاگ حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها مستقیما، گاهی اوقات منحنی هستند، گاهی اوقات zig - zag

14. Qinglongqiao ( new ) station, the reversing point for trains coming up zig - zag from Nankou and Beijing.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه Qinglongqiao (جدید)، نقطه عطف قطاری که در امتداد Nankou و پکن حرکت می کند
[ترجمه گوگل]ایستگاه Qinglongqiao (جدید)، نقطه معکوس قطارهای قطار که از نانوکو و پکن خارج می شوند

پیشنهاد کاربران

اسم یک استودیو انیمیشن سازی که یکی از فیلم هاش دختر کفشدوزکی است


کلمات دیگر: