کلمه جو
صفحه اصلی

dab hand


(انگلیس - عامیانه) ماهر، دارای ید طولی (در کاری)، صد مرده حلاج

انگلیسی به فارسی

(انگلیس - عامیانه) ماهر، دارای ید طولی (در کاری)، صد مرده حلاج


جملات نمونه

1. Ask Neil to do it — he's a dab hand at carpentry.
[ترجمه ترگمان]از ان یل بخواه که این کار را بکند
[ترجمه گوگل]از نیل بخواهید که این کار را انجام دهد - او یک دست بد در نجاری است

2. She's a dab hand at DIY.
[ترجمه ترگمان]او یک تکه نان در DIY است
[ترجمه گوگل]او یک دست بامزه در DIY است

3. She is a dab hand at golf.
[ترجمه ترگمان]او در بازی گلف دستی درست می کند
[ترجمه گوگل]او یک دست بد در گلف است

4. He's a dab hand at cooking spaghetti.
[ترجمه ترگمان]او در حال پختن اسپاگتی است
[ترجمه گوگل]او در آشپزی اسپاگتی یک دست بامزه است

5. She's a dab hand with a paintbrush.
[ترجمه ترگمان]یک قلم مو را با یک قلم مو قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او یک دست بد با یک قلم مو است

6. Binns was a dab hand at cricket and played for his county in his youth.
[ترجمه ترگمان]بینز دستی در کریکت داشت و در جوانی سرگرم بازی بود
[ترجمه گوگل]Binns دست کت و شلوار در کریکت بود و برای جوانی که در جوانی خود بازی میکرد، بازی کرد

7. However, they might be a dab hand at needlework or crochet.
[ترجمه ترگمان]با این همه ممکن است در کار خیاطی یا قلاب بافی مهارت داشته باشند
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها ممکن است یک دست بد در سوزن یا قلاب دوزی است

8. She was a dab hand at couplets, was Rosie.
[ترجمه ترگمان]رزی بود
[ترجمه گوگل]او یک دست بامزه در دوزخ بود، Rosie بود

9. Mary is a dab hand at cooking beef.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"
[ترجمه گوگل]مری یک دست بامزه در گوشت گاو پخت و پز است

پیشنهاد کاربران

I'm dab hand at driving
رانندگیم حرف نداره

dab hand is a countable noun so
I'm a dab hand at driving


کلمات دیگر: