کلمه جو
صفحه اصلی

townsfolk


مردم شهر، اهالی شهر، شهروندان (townspeople هم می گویند)، مردم شهری

انگلیسی به فارسی

مردم شهری


شهروندان


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the people who live in a town.
مشابه: town

• residents of a town
the townsfolk of a town or city are the people who live there; an old-fashioned word.

جملات نمونه

1. The townsfolk of Berwick were agog, and not a little apprehensive.
[ترجمه ترگمان]شهر of به هیجان آمده بود و کمی نگران به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]شهروندان برویک خیلی ناراحت و ناراحت بودند

2. The townsfolk glide around on recently mopped floors with a strange light in their eyes.
[ترجمه ترگمان]اهالی شهر این اطراف پرسه می زنند، تازه با نور عجیبی که در چشمانشان دیده می شود، با نور عجیبی تمیز می شوند
[ترجمه گوگل]شهروندان در اطراف طبقه های به تدریج در اطراف خود با یک نور عجیب و غریب در چشمان خود سرازیر می شوند

3. Their townsfolk sneered at the Maclean chiefs' rawhide brogans and bare knees, kilted tartans and dyed linens.
[ترجمه ترگمان]اهالی شهر از روسای Maclean rawhide که دامن لخت و زانوهای برهنه بودند، دامن اسکاتلندی پوشیده از پارچه های شطرنجی و زیرپوش مورد تمسخر قرار می دادند
[ترجمه گوگل]شهروندان آنها در سرتاسر خاندان مکلین و زانوها، تارتان ها و ملحفه های رنگ شده شانه خالی کردند

4. The townsfolk deserve better guidance from its leaders.
[ترجمه ترگمان]مردم شهر لیاقت هدایت بهتری از رهبران خود دارند
[ترجمه گوگل]شهروندان سزاوار راهنمایی بهتر از رهبران آن هستند

5. Surely it is better for the townsfolk themselves to develop the necessary skills to fight their own battles?
[ترجمه ترگمان]مطمئنا برای مردم شهر بهتر است که مهارت های لازم برای مبارزه با نبرده ای خود را توسعه دهند؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا برای شهروندان خود بهتر است مهارت های لازم برای مبارزه با جنگ های خود را بهتر کنند؟

6. Local ranchers and townsfolk would gather about the set hoping to catch a glimpse of the stars.
[ترجمه ترگمان]دامداران محلی و مردم شهر گرد هم جمع می شدند تا بتوانند به ستاره ها نگاه کنند
[ترجمه گوگل]مزرعه محلی و شهروندان در مورد این مجموعه امیدوارند که نگاهی به ستاره ها بگیرند

7. Townsfolk, too, were the first to feel new currents of European thought.
[ترجمه ترگمان]Townsfolk نیز نخستین کسانی بودند که جریان های جدیدی از اندیشه اروپایی را احساس می کردند
[ترجمه گوگل]Townsfolk نیز اولین کسانی بود که جریانهای جدیدی از اندیشه ی اروپا را احساس می کرد

8. There was constant trouble, even fighting, between the townsfolk and the students.
[ترجمه ترگمان]یک مشکل دائمی وجود داشت، حتی مبارزه، بین مردم و دانش آموزان
[ترجمه گوگل]مشکالت مداوم، حتی جنگ، میان شهروندان و دانشجویان وجود داشت

9. He sought to blame innocent townsfolk for the boy's disappearance and had them brutally executed.
[ترجمه ترگمان]او سعی می کرد همه مردم بی گناه را به خاطر ناپدید شدن پسرش مقصر بداند و بی رحمانه اعدام کند
[ترجمه گوگل]او به دنبال شهروندان بیگناه برای ناپدید شدن پسر و به دنبال آنها اعدام شد

10. Halberd Militia are townsfolk who have been levied into militia, a type of home guard, to defend and guard their settlement.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان halberd townsfolk هستند که برای دفاع و محافظت از محل استقرار آن ها به شبه نظامیان، نوعی نگهبان خانگی، وضع شده اند
[ترجمه گوگل]مهاجمان هالبرد شهروندان هستند که به عنوان یک سرباز خانگی به عنوان شبه نظامیان اعزام شده اند، برای دفاع از آنها و حفاظت از آنها در محل سکونت

11. Being relatively wealthy townsfolk(sentence dictionary), they can also afford decent armour.
[ترجمه ترگمان]افراد نسبتا ثروتمند در فرهنگ لغت (جمله فرهنگ لغت)نیز می توانند از عهده خرید سلاح مناسب برخوردار باشند
[ترجمه گوگل]شهروندان نسبتا ثروتمند (فرهنگ لغت جمله)، آنها همچنین می توانند از زره پوش معقول استفاده کنند

12. Saracen Militias are richer townsfolk who have been levied into militia to guard their settlements.
[ترجمه ترگمان]Saracen Militias، townsfolk ثروتمند هستند که برای محافظت از settlements به میلیشیا داده شده اند
[ترجمه گوگل]شبه نظامیان ساراکن شهروندان ثروتمند هستند که به شبه نظامیان برای تثبیت شهرک هایشان اعزام شده اند

13. The townsfolk feel powerless because they have little say in the outcome, says Victor Torres, the Peruvian co-author of the book, "The ChineseEconomy and Extractive Industries: Challenges for Peru. "
[ترجمه ترگمان]ویکتور تورس، نویسنده مشهور پرو در کتاب \"صنایع ChineseEconomy و Extractive: چالش ها برای پرو\" می گوید مردم در نتیجه احساس ناتوانی می کنند
[ترجمه گوگل]ویکتور تورس، نویسنده ی مجله ی پرو، با عنوان 'چالش های اقتصاد چینی و صنایع استخراجی در پرو، می گوید که شهروندان احساس بیسوادی می کنند، زیرا آنها در نتیجه نتایج کمی دارند ' '

14. Anyway, the townsfolk can't understand why the Royal Shakespeare Company needs a subsidy.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، مردم شهر نمی توانند بفهمند که چرا شرکت رویال شکسپیر به سوبسید نیاز دارد
[ترجمه گوگل]به هر حال، شهروندان نمی توانند بدانند که چرا شرکت سلطنتی شکسپیر نیاز به یارانه دارد

15. There has been a drought all winter, and the townsfolk have been out into the countryside to help water the crops.
[ترجمه ترگمان]در تمام زمستان خشکسالی وجود داشته است و مردم شهر برای کمک به آبیاری محصولات به روستا رفته بودند
[ترجمه گوگل]در تمام زمستان خشکسالی اتفاق افتاده است و شهروندان برای کمک به آب زراعتی به حومه رفته اند


کلمات دیگر: