کلمه جو
صفحه اصلی

lithology


معنی : سنگ شناسی، صخره شناسی
معانی دیگر : سنگ شناسی، صخره شناسی

انگلیسی به فارسی

سنگ شناسي، سنگ شناسی، صخره شناسی


سنگ شناسی، صخره شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: lithologic (adj.), lithological (adj.), lithologically (adv.)
(1) تعریف: the scientific study of rocks, esp. the physical characteristics that can be studied with little or no magnification.

(2) تعریف: the character of a rock or rock formation, determined by its structure, composition, and classification.

• scientific study of the composition and nature of stones and rocks (mineralogy); study of calculi in the human body (medicine)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سنگ شناختی خصوصیت یک سنگ از نظر ساختار، رنگ، ترکیب کانی شناسی، اندازه دانه و نظم بخشهای آن
[آب و خاک] سنگ شناسی

مترادف و متضاد

سنگ شناسی (اسم)
lithology, petrology

صخره شناسی (اسم)
lithology

جملات نمونه

1. The first is that climate swamps structure and lithology, an admission that few geologically trained or biased geomorphologists would make.
[ترجمه ترگمان]اولی آن است که ساختار مرداب ها و لیتولوژی، پذیرش چند نفری که به لحاظ جغرافیایی تعلیم دیده و یا جانبدارانه از آن استفاده می کنند، باشد
[ترجمه گوگل]نخست این است که ساختار و سنگ شناسی شناخته شده آب و هوایی، پذیرش آن است که چند زمین شناسان زمین شناسی آموزش دیده یا تعصب ایجاد می کنند

2. Generally speaking, the machine system of section-making is so gentle that only very difficult lithologies and loose sediments will need impregnation.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، سیستم ماشین بخش - ساخت آنقدر نرم است که only بسیار سخت و sediments شل به اشباع نیاز دارد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، سیستم دستگاه بخش سازی بسیار ملایم است که تنها سنگین سازی سنگین و رسوبات سست خواهد شد

3. Geological maps have been digitised together with the lithology and stratigraphy derived from over 1250 boreholes and geophysical logs from over 70 boreholes.
[ترجمه ترگمان]نقشه های زمین شناسی به همراه لیتولوژی و چینه شناسی از بیش از ۱۲۵۰ شمسی و logs ژئوفیزیکی از بیش از ۷۰ گمانه استخراج شده است
[ترجمه گوگل]نقشه های زمین شناسی همراه با سنگ شناسی و چینه شناسی مشتق شده از بیش از 1250 گمانه ها و سیاهههای مربوط به ژئوفیزیک از بیش از 70 گمانه گذاری شده اند

4. Lithology of the Chang-8 oil reservoirs is mainly fine-medium lithic feldspathic sandstone and feldspathic detritus sandstone.
[ترجمه ترگمان]ذخایر نفتی (چانگ - ۸)عمدتا \"lithic feldspathic\" و \"feldspathic detritus\" (sandstone detritus)می باشد
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی مخازن نفت Chang-8 عمدتا سنگ ماسه سنگ فلدسپاتیک سنگین و ماسه سنگی فلتسپاتیک است

5. The metallocene is summarized as strata, lithology, structure, and especially brittle - ductile shear zone.
[ترجمه ترگمان]The به عنوان لایه های سنگ شناسی، سنگ شناسی، ساختار و به خصوص در ناحیه برشی brittle - داکتیل خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]متاللزن به عنوان لایه، سنگ شناسی، ساختار و به ویژه منطقه شکافی - برشی مجذوب به صورت خلاصه آورده شده است

6. Host rocks are stable and lithology is similar which is typical marine strata deposit.
[ترجمه ترگمان]تخته سنگ های میزبان پایدار هستند و سنگ شناسی شبیه به رسوب لایه های دریایی معمولی است
[ترجمه گوگل]سنگ های میزبان پایدار هستند و سنگ شناسی مشابه است که سپرده های معمولی دریایی دریایی است

7. The paper analysed the relations between various lithology and electrical property detailedly with the core analysis data and the logging data.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روابط بین لیتولوژی و اموال الکتریکی را با داده های تجزیه و تحلیل اصلی و داده های قطع درختان تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه گوگل]در مقاله، رابطه بین سنگ شناسی مختلف و ویژگی های الکتریکی به طور دقیق با داده های تجزیه و تحلیل هسته و داده های ورود به سیستم تجزیه و تحلیل

8. This investigation also finds that different lithology have different physical properties and the slaggy basalt, the amygdaline basalt and the volcanic breccia have the best physical properties.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق همچنین نشان می دهد که سنگ شناسی متفاوت ویژگی های فیزیکی متفاوتی دارد و بازالت slaggy، بازالت amygdaline و the آتشفشانی دارای بهترین خواص فیزیکی هستند
[ترجمه گوگل]این تحقیق همچنین نشان می دهد که لیتوگرافی های مختلف دارای خواص فیزیکی متفاوت هستند و بازالت خام، بازتال آمیگدالین و برکتی آتشفشانی دارای بهترین ویژگی های فیزیکی هستند

9. The lithology of JZ25-1S ribbons with dominated gneiss and cataclasite and partly metamorphosed granite.
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی The of - ۱ S dominated cataclasite and granite partly partly metamorphosed and and and and and and and and and and and and and and metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی نوارهای JZ25-1S با غنای غربی و کاتاکلاسیتی غالب و بخشی از گرانیت دگرگون شده است

10. In lithology, the calcareous sandstone is of coarse grain and fairly well sorted.
[ترجمه ترگمان]در لیتولوژی، ماسه سنگ calcareous از دانه زبر و نسبتا مرتب است
[ترجمه گوگل]در سنگ شناسی، ماسه سنگ آهکی از دانه های درشت و نسبتا خوب مرتب شده است

11. The feature of topography, lithology and formation of stratum as well as intensity of earthquake for the yard of tank storage area of hazardous goods, Zhuhai Port are described in the paper.
[ترجمه ترگمان]ویژگی توپوگرافی، سنگ شناسی و شکل گیری لایه و همچنین شدت وقوع زلزله در محوطه انبار مخزن کالاهای خطرناک در این مقاله شرح داده شده است
[ترجمه گوگل]این ویژگی از توپوگرافی، سنگ شناسی و تشکیل ستون و همچنین شدت زمین لرزه برای حیاط منطقه ذخیره سازی مخازن مواد خطرناک، بندر Zhuhai در مقاله شرح داده شده است

12. The sediment thickness and lithology are variable.
[ترجمه ترگمان]ضخامت رسوب و لیتولوژی متغیر است
[ترجمه گوگل]ضخامت رسوب و سنگ شناسی متغیر هستند

13. The lithology of deep volcanic reservoir in Xingcheng area of Xushen gas field is complex.
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی منطقه آتشفشانی عمیق در ناحیه Xingcheng از میدان گازی Xushen پیچیده است
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی مخزن آتشفشانی عمیق در منطقه Xingcheng میدان گاز Xushen پیچیده است

14. The lithology and structure traps habitat ed in the center of depression was the best trap.
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی و تله های ساختاری که در مرکز افسردگی قرار دارند بهترین تله است
[ترجمه گوگل]تپه های سنگ شناسی و ساخت و ساز، زیستگاه در مرکز افسردگی، بهترین تله بود


کلمات دیگر: