کلمه جو
صفحه اصلی

rework


دوباره انجام دادن، دوباره ورزیدن، بازنویسی کردن، دوباره روی متن کار کردن

انگلیسی به فارسی

دوباره انجام دادن، دوباره ورزیدن


بازنویسی کردن، دوباره روی متن کار کردن


برای کاربرد مجدد آماده کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reworks, reworking, reworked
(1) تعریف: to work over again, as in rewriting or revising.
مشابه: revise

(2) تعریف: to process (used materials or parts) for new or additional use.

• revise, amend, alter, change
if you rework something such as an idea or a piece of writing, you think about it again and make changes to it in order to improve it or bring it up to date.

دیکشنری تخصصی

[صنعت] دوباره کاری

جملات نمونه

1. See if you can rework your schedule and come up with practical ways to reduce the number of hours you're on call.
[ترجمه ترگمان]ببینید آیا می توانید برنامه خود را اصلاح کنید و با روش های عملی برای کاهش تعداد ساعاتی که در تماس هستید، بیایید
[ترجمه گوگل]ببینید اگر شما می توانید برنامه خود را دوباره تجدید ساختار و راه های عملی برای کاهش تعداد ساعت ها در تماس است

2. I plan to rework the whole song.
[ترجمه ترگمان] میخوام کل آهنگ رو اجرا کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم کل آهنگ را دوباره پردازش کنم

3. Gently rework dough scraps and cut out more shapes.
[ترجمه ترگمان]به آرامی تکه های خمیر را اصلاح کرده و اشکال بیشتری را حذف کنید
[ترجمه گوگل]به طرز محسوسی دوباره خرد کردن را انجام دهید و شکل های بیشتری را برش دهید

4. Doing so enables us to rework these things and possess them.
[ترجمه ترگمان]انجام این کار به ما این امکان را می دهد که این کارها را خراب کنیم و آن ها را داشته باشیم
[ترجمه گوگل]انجام این کار ما را قادر میسازد تا این چیزها را مجددا به کار ببندیم و آنها را اداره کنیم

5. Predictably, the styling rework has done the look of the 911 no favours: rehashing a beautiful original rarely does.
[ترجمه ترگمان]همانطور که قابل پیش بینی بود، دوباره کاری سبک به نظر ۹۱۱ عمل نکرد: rehashing یک اصل زیبا به ندرت انجام می دهد
[ترجمه گوگل]به طور پیش بینی شده، بازسازی یک ظاهر طراحی شده، ظاهر 911 را نادیده گرفته است و هیچ تمایلی به زیبایی ندارد

6. Time to rework your accessories and makeover your shelves.
[ترجمه ترگمان]زمان برای دوباره کاری از لوازم جانبی و makeover کردن shelves
[ترجمه گوگل]زمان برای تغییر لوازم جانبی خود و makeover قفسه های خود را

7. Does the rework instruction comply with Synaptics Spec and IPC specification?
[ترجمه ترگمان]آیا دستورالعمل دوباره کاری با Synaptics Spec و IPC IPC مطابقت دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا دستورالعمل تجدیدنظر با مشخصات Synaptics Spec و IPC مطابقت دارد؟

8. Repair and rework on Transceiver Module assembly and related PCBA.
[ترجمه ترگمان]تعمیر و دوباره کاری در مونتاژ ماژول Transceiver و PCBA مربوطه
[ترجمه گوگل]تعمیر و بازپرداخت ماژول فرستنده و PCBA مربوطه

9. Any reworked non - conforming products must go through the re - inspection processes after rework.
[ترجمه ترگمان]هر گونه اصلاح مجدد محصولات منطبق شده باید از فرایندهای بازرسی مجدد بعد از دوباره کاری عبور کند
[ترجمه گوگل]هر گونه محصولات غیر سازنده مجدد باید بعد از تجدید نظر در پروسه بازرسی مجدد قرار گیرد

10. Therefore, the necessary time to rework profile was color response status.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، زمان لازم برای دوباره کاری مجموعه تنظیمات، وضعیت واکنش رنگ بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، زمان لازم برای بازنویسی پروفایل، وضعیت پاسخ رنگ بود

11. Unlike rework, repair can affect or change parts of the nonconforming product.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف دوباره کاری، تعمیر می تواند بر بخش هایی از محصول nonconforming تاثیر بگذارد یا تغییر کند
[ترجمه گوگل]بر خلاف تجدیدنظر، تعمیر می تواند قسمت هایی از محصول غیرقابل انطباق را تغییر دهد یا تغییر دهد

12. Rework of SMT al - ways was an important component part of manufacturing process.
[ترجمه ترگمان]استفاده مجدد از SMT یک جز مهم جز فرآیند تولید بود
[ترجمه گوگل]بازسازی خطوط SMT یکی از بخشهای مهمی از فرایند تولید بود

13. They have no idea how much non-quality (rework, re-order of components, discounts, lost customers) costs them, for example.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ ایده ای ندارند که چقدر کیفیت (دوباره کاری، مجدد مجدد اجزا، تخفیف، از دست دادن مشتریان)آن ها را هزینه می کند
[ترجمه گوگل]آنها نمیدانند که چقدر غیرممکن است (مثلا بازنویسی، مرتب سازی مجدد اجزای، تخفیفها، مشتریان از دست رفته)

14. Is rework performed for ENIG? If so, what type of rework?
[ترجمه ترگمان]آیا دوباره کاری برای ENIG انجام می شود؟ اگر چنین است، چه نوع دوباره کاری؟
[ترجمه گوگل]آیا بازنگری برای ENIG انجام شده است؟ اگر چنین است، چه نوع تجدیدنظر؟

15. This rework cost the contractor about 1 million (Saudi Riyals ) for both demolition and re-construction and delayed the project schedule for three months.
[ترجمه ترگمان]این دوباره کاری برای پیمان کار در حدود ۱ میلیون دلار (عربستان سعودی)برای تخریب و بازسازی مجدد هزینه ساخت و برنامه پروژه را به مدت سه ماه به تعویق انداخت
[ترجمه گوگل]این مجددا هزینه 1 میلیون پیمانکار (عربستان سعودی) را برای تخریب و بازسازی مجدد هزینه می کند و مدت زمان پروژه را برای مدت سه ماه به تاخیر می اندازد

پیشنهاد کاربران

بازنگری

بازسازی، تعمیر


کلمات دیگر: