کلمه جو
صفحه اصلی

prolactin


(زیست شناسی) پرولاکتین، شیرآور

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) پرولاکتین، شیرآور


پرولاکتین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a pituitary hormone that stimulates milk secretion in mammals.

• hormone that stimulates milk production and the secretion of progesterone in mammals; hormone which stimulates secretion from the crop gland in birds

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] پرولاکتین، لاکتوژن
[صنایع غذایی] پرولاکتین : هورمونی که تحت فرمان هیپوتالاموس مغز پستانداران د رقسمت هیپوفیز پیشین ساخته میشود و برای فعالیتهای مربوطه و از جمله رشد غدد پستانی در هنگام شیر آوری به خون میریزد.

جملات نمونه

1. Objective:To observe the prolactin level, amenorrhea and galactorrhea by Ziprasidone verse Risperidone in treatment of female schizophrenias providing reference for clinical use.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده سطح پرولاکتین، آمنوره شیردهی و galactorrhea به وسیله آیه Ziprasidone risperidone در درمان of زن، مرجعی برای استفاده بالینی ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]هدف بررسی میزان پرولاکتین، آمنوره و گالاکتورهیا توسط زیپسیدسون آیزه ریسپریدون در درمان اسکیزوفرنهای زن که حاوی مرجع برای استفاده بالینی است

2. The blood prolactin and body index at the baseline and after treatment were compared.
[ترجمه ترگمان]ترشح خون و ترشح خون در سطح پایه و بعد از درمان با هم مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]پرولاکتین خون و شاخص های بدن در شروع و بعد از درمان مقایسه شد

3. LJ Hao, HC Lam, JK Lee. Prolactin - secreting pituitary tumor: Current diagnosis & treatment. Current Medicine 1997; 24:589 - 9
[ترجمه ترگمان]لشکر جنگوی، HC لام، JK لی تومور غده هیپوفیز و prolactin: تشخیص و درمان فعلی پزشکی جاری ۱۹۹۷؛ ۲۴: ۵۸۹ - ۹
[ترجمه گوگل]لی جی هوئو، HC Lam، JK Lee پرولاکتین - ترشح تومور هیپوفیز Current diagnosis treatment پزشکی جاری 1997؛ 24 589 - 9

4. The plasma prolactin(PRL) level was measured before, during, and after treatment(monthly) Serumprolactin was examined with ELISA and observe the amenorrhea and galactorrhea.
[ترجمه ترگمان]میزان ترشح پرولاکتین (PRL)قبل از این اندازه گیری شد و پس از درمان (ماهانه)Serumprolactin با ELISA مورد بررسی قرار گرفت و the و galactorrhea را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]سطح پرولاکتین پلاسما (PRL) قبل، طی و بعد از درمان (ماهانه) اندازه گیری شد سرم پرولاکتین با ELISA مورد بررسی قرار گرفت و آمنوره و گالاکتوره را مشاهده کرد

5. The candidates include the homeobox gene PAX the prolactin hormone receptor, and dipeptidylpeptidase IV among others.
[ترجمه ترگمان]این نامزدها عبارتند از ژن homeobox، گیرنده هورمون پرولاکتین و dipeptidylpeptidase IV در میان دیگران
[ترجمه گوگل]نامزدها عبارتند از ژن homeobox PAX گیرنده هورمون پرولاکتین و دیپپتیدیلپپتیداز IV در بین دیگران است

6. What it does : Prolactin relieves sexual arousal after orgasm and takes your mind off sex.
[ترجمه ترگمان]آن چه انجام می دهد: prolactin، برانگیختگی جنسی را بعد از رسیدن به ارضا حس می کند و ذهن شما را از رابطه جنسی دور می کند
[ترجمه گوگل]پرولاکتین پس از اوج لذت جنسی را از بین می برد و ذهن شما را از بین می برد

7. Prolactin is one kind of polypeptide hormone and is mostly excreted by prehypophysis.
[ترجمه ترگمان]prolactin یک نوع هورمون همه گیر است و اغلب توسط prehypophysis دفع می شود
[ترجمه گوگل]پرولاکتین یک نوع هورمون پلیپپتید است و بیشتر از طریق پروپی فیزیک دفع می شود

8. The review prolactin physiology, hyperprolactinemia induced by psychotropic drugs, phenomenon and treatment of hyperprolactinemia.
[ترجمه ترگمان]این بررسی شامل ترشح پرولاکتین، hyperprolactinemia ناشی از داروهای روان گردان، پدیده و رفتار of است
[ترجمه گوگل]بررسی فیزیولوژی پرولاکتین، هیپرپرولاکتینمی ناشی از داروهای روانگردان، پدیده و درمان هیپرپرولاکتینمی

9. Suckling causes the release of oxytocin and prolactin in the mother.
[ترجمه ترگمان]ساکلینگ ممکن است باعث آزاد شدن oxytocin و پرولاکتین شود
[ترجمه گوگل]انسداد باعث آزاد شدن اکسی توسین و پرولاکتین در مادر می شود

10. Levels of serotonin and prolactin were not music therapy.
[ترجمه ترگمان]سطوح سروتونین و پرولاکتین تحت درمان موسیقی قرار نگرفتند
[ترجمه گوگل]سطوح سروتونین و پرولاکتین درمانی نبودند

11. Nursing stimulates further production of prolactin and, therefore, of milk.
[ترجمه ترگمان]پرستاری، تولید بیشتر پرولاکتین و پرولاکتین را تحریک می کند و بنابراین از شیر نیز استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پرستاری باعث افزایش تولید پرولاکتین و در نتیجه شیر می شود

12. Large amount of research showed that Prolactin (PRL) physiological action is that the prolactin acceptor (PRLR) is upright by being located in the upper target cytomembrane prolactin lead .
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از تحقیقات نشان داد که فعالیت فیزیولوژیکی prolactin (PRL)این است که ترشح پرولاکتین (PRLR)با حضور در بخش بالایی از پرولاکتین located، عمودی است
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی از تحقیقات نشان داد که عمل فیزیولوژیکی پرولاکتین (PRL) این است که پرولاکتین گیرنده (PRLR) با قرارگیری در سرم پرولاکتین سیتومومبن بالا هدف قرار دارد

13. A possible explanation for this is the hormone prolactin, which contributes to how much people cry.
[ترجمه ترگمان]یک توضیح ممکن برای این منجر به ترشح هورمون پرولاکتین می شود که به این که چقدر مردم گریه می کنند کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک توضیح احتمالی برای این کار، پرولاکتین هورمون است که موجب افزایش چاقی افراد می شود

14. Increased blood levels of prolactin inhibit the release of FSH and LH, and therefore stop ovulation.
[ترجمه ترگمان]افزایش سطح خون پرولاکتین از انتشار of و LH جلوگیری می کند و در نتیجه تخمک گذاری را متوقف می کند
[ترجمه گوگل]افزایش سطح خون پرولاکتین مهار انتشار FSH و LH است و بنابراین تخمک گذاری را متوقف می کند

15. Oxytocin causes the expression of stored milk; prolactin orders more.
[ترجمه ترگمان]Oxytocin موجب ایجاد شیر ذخیره شده می شود؛ پرولاکتین بیشتر دستور می دهد
[ترجمه گوگل]Oxytocin موجب بیان شیر ذخیره شده می شود پرولاکتین بیشتر سفارش می دهد


کلمات دیگر: