کلمه جو
صفحه اصلی

alga


معنی : جلبک، خزهء دریایی
معانی دیگر : pl گ

انگلیسی به فارسی

جلبک، خزهء دریایی


(گیاه‌شناسی) جلبک، خزه دریایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: algae
مشتقات: algal (adj.), algoid (adj.)
• : تعریف: any of various primitive, chiefly aquatic plants that have no roots, stems, or leaves, including the seaweeds and diatoms.

• plant usually found in water, sea-weed

دیکشنری تخصصی

[نساجی] جلبک

مترادف و متضاد

جلبک (اسم)
alga

خزهء دریایی (اسم)
alga

جملات نمونه

1. Algae has clogged the intake to the water turbine.
[ترجمه ترگمان]جلبک ورود آب را به توربین آب مسدود کرده است
[ترجمه گوگل]جلبک مصرف خود را به توربین آب مسدود کرده است

2. Filamentous green algae are seldom a nuisance unless they are allowed to reproduce excessively.
[ترجمه ترگمان]جلبک ها به ندرت مزاحمت ایجاد می کنند مگر اینکه مجاز به تولید بیش از حد باشند
[ترجمه گوگل]جلبک های سبز رشته ای به ندرت یک مزاحم هستند، مگر اینکه اجازه داده شود بیش از حد تولید کنند

3. Current cryptogamic research areas include: diatoms, algae, fungi, lichens, bryophytes and ferns.
[ترجمه ترگمان]حوزه های پژوهشی فعلی شامل: diatoms، جلبک ها، قارچ ها، lichens، bryophytes و سرخس ها بودند
[ترجمه گوگل]زمینه های تحقیقاتی کریپتوگامام عبارتند از: دیاتوم ها، جلبک ها، قارچ ها، لیکن ها، بریفیت ها و سرخسها

4. The Azollablue-green alga combination fixes atmospheric nitrogen and is widely used as fertilizer and as forage.
[ترجمه ترگمان]The سبز Azollablue - سبز نیتروژن اتمسفر را تثبیت می کند و به طور گسترده به عنوان کود و علوفه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ترکیب جلبک Azollablue-green اصلاح نیتروژن اتمی است و به عنوان کود و به عنوان علوفه به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد

5. He put tiny brine shrimp and brine algae in an everlasting cosmos.
[ترجمه ترگمان]در عالم ابدی، میگو و جلبک brine بسیار کوچکی قرار داده بود
[ترجمه گوگل]او در یک کیهان ماندگار، جلبک های میگو و آب شور را کوچک کرده است

6. Complete removal of green algae from the aquarium is very difficult unless chemicals are used.
[ترجمه ترگمان]انتقال کامل جلبک سبز از آکواریوم خیلی دشوار است مگر این که مواد شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]حذف کامل جلبک های سبز از آکواریوم بسیار دشوار است مگر اینکه از مواد شیمیایی استفاده شود

7. So the algae hang on as debilitating parasites rather than evolving towards benign cooperation.
[ترجمه ترگمان]بنا بر این جلبک ها به جای اینکه به سمت هم کاری های خوب پیش بروند، به عنوان انگل ناتوان کننده ای بر باد کار می کنند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب جلبکها به جای انگیزه دادن به همکاری خوشایند به عنوان انگلهای مضر فرو می روند

8. Often the algae accumulate in a thin layer on the underside of the ice sheet, dispersing when the ice melts.
[ترجمه ترگمان]جلبک ها اغلب در یک لایه نازک در زیر لایه یخ جمع می شوند و وقتی یخ آب می شود پراکنده می شود
[ترجمه گوگل]اغلب جلبکها در یک لایه نازک در قسمت پایین ورقه یخ انباشته می شوند و زمانی که یخ ذوب می شود، پراکنده می شود

9. There was algae and seaweed growing on the top layer of bamboos, which was certainly not there before.
[ترجمه ترگمان]جلبک دریایی و جلبک دریایی بر روی لایه بالایی of روییده بودند که قطعا قبلا وجود نداشت
[ترجمه گوگل]جلبک و جلبک دریایی در لایه بالایی بامبو وجود داشت، که قبلا قبلا وجود نداشت

10. Now it's choking with thick green algae.
[ترجمه ترگمان]حالا دارد از خزه سبز پر می شود
[ترجمه گوگل]حالا جلبک های سبز ضخیم است

11. Specific ways of checking individual groups of algae are discussed below.
[ترجمه ترگمان]در زیر روش های خاص بررسی گروه های فردی جلبک مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]روشهای خاصی برای بررسی گروههای فردی از جلبکها در زیر بحث شده است

12. Most algae live in water.
[ترجمه ترگمان]بیشتر جلبک ها در آب زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر جلبک ها در آب زندگی می کنند

13. Alga About the concept of alga Gu Jin differs.
[ترجمه ترگمان]آلگا در مورد مفهوم جلبک ها متفاوت است
[ترجمه گوگل]جگر گندم درباره مفهوم جلبک جین جین متفاوت است

14. Main ingredients: alga moisture essence, halobios nourish element, avocado, elastic polymer, nutrient and etc.
[ترجمه ترگمان]اجزای اصلی: جلبک ها، جوهر مرطوب alga، halobios، عنصر تغذیه، آووکادو، پلیمر الاستیک، مواد مغذی و غیره
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده اصلی: عنصر رطوبت جلبک، عنصر تغذیه هالبیوس، آووکادو، پلیمر الاستیک، مواد مغذی و غیره

15. Alga was a good monitoring biology.
[ترجمه ترگمان]آلگا در حال نظارت بر زیست شناسی خوب است
[ترجمه گوگل]جلبک زیست شناسی نظارت خوب بود


کلمات دیگر: