کلمه جو
صفحه اصلی

caviar


معنی : خاویار
معانی دیگر : خاویار

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: sturgeon eggs, salted and eaten as a delicacy.

• fish eggs served as an appetizer
caviar is the salted eggs of a fish called the sturgeon.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] خاویار : تخم ماهی ازون برون، فیل ماهی و ماهیهای خاویاری دیگر که در کشورهایی چون ایران و روسیه تولید میشود.

مترادف و متضاد

خاویار (اسم)
caviar, caviare

جملات نمونه

1. caviar and other delicacies
خاویار و خوراک های لذیذ دیگر

2. caviar to the general
چیزی که در نظر عوام جلوه ندارد (ولی خبرگان قدرش را می دانند)

3. Lloyd had urged her to eat caviar. She had shuddered at the thought.
[ترجمه ترگمان]لو ید او را به خوردن خاویار ترغیب کرده بود از این فکر بر خود لرزید
[ترجمه گوگل]لوید از او خواسته بود که خاویار بخورد او این فکر را تکان داد

4. She crammed her mouth with caviar.
[ترجمه بابو] دهانش را پُر از خاویار کرد.
[ترجمه ترگمان]دهانش پر از خاویار بود
[ترجمه گوگل]دهانش را خاویار کرد

5. The caviar was the real McCoy too - not the stuff we buy in the supermarket at home.
[ترجمه ترگمان]خاویار، مک کوی واقعی بود، نه آن چیزهایی که ما در سوپرمارکت در خانه می خریم
[ترجمه گوگل]خاویار واقعی McCoy بود - نه چیزهایی که ما در سوپرمارکت در خانه خریدیم

6. Champagne and caviar make a wonderful combination.
[ترجمه ترگمان]شامپاین و خاویار یک ترکیب شگفت انگیز درست می کنند
[ترجمه گوگل]شامپاین و خاویار ترکیب فوق العاده ای می کنند

7. Caviar and oysters on ice are generally considered the ultimate luxury foods.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی صدف و صدف در یخ به طور کلی به عنوان غذای مجلل در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]خاویار و صدف های یخی به طور کلی غذاهای لوکس نهایی را در نظر گرفته اند

8. Gold watches, caviar, champagne and beautiful women - all these became associated with Zahedis munificence.
[ترجمه ترگمان]ساعت های طلا، خاویار، شامپاین و زنان زیبا - همه اینها با munificence Zahedis مرتبط بودند
[ترجمه گوگل]ساعتهای طلایی، خاویار، شامپاین و زنان زیبا - همه اینها با زاهدان همراه بود

9. Ginny serves a dinner of steak, potatoes with caviar and sour cream, and a salad of bitter greens.
[ترجمه ترگمان]جینی یک شام استیک، سیب زمینی با خاویار و سالاد کلم به همراه می اورد
[ترجمه گوگل]جینی یک شام استیک، سیب زمینی با خاویار و خامه ای و یک سالاد سبزی تلخ دارد

10. Red caviar is prepared from salmon roe.
[ترجمه ترگمان]خاویار قرمز از roe سالمون تهیه می شود
[ترجمه گوگل]خاویار سرخ از ماهی قزل آلا سرخ شده است

11. His bedside snack caviar dish - a functional item at two to three hundred.
[ترجمه ترگمان]کنار بس تر او خاویار، یک مورد کاربردی در ساعت دوتا سیصد بود
[ترجمه گوگل]ظرف غذای خالدار اسنک تختخوابش - یک آیتم کاربردی در دو تا سه صد است

12. Caviar prepared from other fish varieties must be identified by the name of the fish of origin.
[ترجمه ترگمان]caviar تهیه شده از سایر گونه های ماهی را باید با نام ماهی مبدا شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]خاویار آماده از سایر گونه های ماهی باید با نام ماهی های منشا شناسایی شود

13. Caviar is sturgeon roe prepared by a special process.
[ترجمه ترگمان]caviar یک ماهی خاویار است که از طریق یک فرآیند خاص آماده می شود
[ترجمه گوگل]خاویار عصاره ماهیان خاویاری است که توسط یک فرآیند ویژه تهیه می شود

14. A spoon of decadent caviar dresses up the dish.
[ترجمه ترگمان]یه قاشق خاویار decadent رو درست کن
[ترجمه گوگل]یک قاشق خاویار نابالغ به ظرف غذا می پردازد

15. Guests were treated to wine and caviar at the reception.
[ترجمه ترگمان]مهمانان با شراب و خاویار در مراسم پذیرایی برخورد می کردند
[ترجمه گوگل]مهمانان به شراب و خاویار در پذیرش رسیدند

پیشنهاد کاربران

خاویار


کلمات دیگر: