1. a puree of beans
پوره ی لوبیا
2. a tomato puree
پوره ی گوجه فرنگی
3. Make a puree of the vegetables.
[ترجمه ترگمان]به پوره سبزیجات تبدیل شوید
[ترجمه گوگل]پوره سبزیجات را بپزید
4. I like to make puree, using only enough sugar to preserve the plums.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم \"پوره\" کنم و فقط به اندازه کافی شکر برای نگه داشتن آلو استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم پوره را تهیه کنم، فقط با استفاده از شکر کافی برای حفظ آلو
5. Onions can be boiled and pulped to a puree.
[ترجمه ترگمان]Onions را می توان پخت و به پوره تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پیاز را می توان جوشانده و به یک پوره خرد کرد
6. Puree the apricots in a liquidiser until completely smooth.
[ترجمه ترگمان]زردآلو را تا وقتی که کاملا صاف شود زردآلو Puree
[ترجمه گوگل]زرده تخم مرغ را در یک فریزر تا زمانیکه کاملا صاف کنید
7. Puree the strips in a blender with the oil until creamy and emulsified.
[ترجمه ترگمان]این نوارها را در یک مخلوط کن بدون روغن تا زمان خامه ای و کرم مرطوب نگه دارید
[ترجمه گوگل]پوره را در مخلوط کن با روغن تا خامه و امولسیون کنید
8. Be careful not to puree too smoothly; mixture should have some texture.
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید خیلی نرم puree نکنید؛ مخلوط باید کمی بافت داشته باشد
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که به راحتی پوره نکنید؛ مخلوط باید بافت داشته باشد
9. Dice 1 mango; puree the other. Add to skillet and stir to blend.
[ترجمه ترگمان]Dice ۱ انبه، با پوره کردن دیگری به ماهی تابه اضافه کنید و برای مخلوط کردن به هم بزنید
[ترجمه گوگل]تاس 1 انبه؛ پوره دیگر اضافه کردن به اسفناج و هم بزنید تا ترکیب شود
10. For puree, defrost the berries and press through a food mill.
[ترجمه ترگمان]برای پوره کردن، berries را از بین ببرید و از طریق یک آسیاب مواد غذایی وارد کنید
[ترجمه گوگل]برای پوره، انواع توت ها را باز کردن و از طریق میل آسیاب می زنند
11. Serve with parsnip puree and red cabbage.
[ترجمه ترگمان]آن را با پوره parsnip و کلم سرخ سرو کنید
[ترجمه گوگل]خدمت با پوره پشته شده و کلم قرمز
12. To serve, spoon yellow pepper puree on the plates and top with the red peppers. Sprinkle with sea salt.
[ترجمه ترگمان]برای خدمت به پوره فلفل زرد روی بشقاب ها و با فلفل قرمز به پوره تبدیل شد Sprinkle با نمک دریایی
[ترجمه گوگل]برای خدمت، قاشق پوره فلفل زرد بر روی صفحات و بالا با فلفل قرمز نمک دریا را بپاشید
13. The following recipe is a good all-purpose chestnut puree.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل زیر یک پوره شاه بلوط بسیار هدفمند است
[ترجمه گوگل]دستور العمل زیر خوب پوره شاه بلوط است
14. Pumpkin pie fans will enjoy the butternut squash puree touched with cinnamon.
[ترجمه ترگمان]خمیر پیراشکی کدوتنبل، با پوره squash که به دارچین touched می خورد، لذت خواهند برد
[ترجمه گوگل]طرفداران سیب زمینی کدو تنبل با پوره سیب زمینی سرخ شده با دارچین برخورد می کنند