کلمه جو
صفحه اصلی

multidisciplinary


وابسته به چند رشته ی علمی، چند زمینه ای

انگلیسی به فارسی

وابسته به چند رشتهی علمی، چند زمینهای


انگلیسی به انگلیسی

• applying to many different branches of education

دیکشنری تخصصی

[صنعت] چند تخصصی

جملات نمونه

1. When it comes to cancer, a multidisciplinary approach is often the most successful.
[ترجمه ترگمان]وقتی نوبت به سرطان می رسد، یک رویکرد چند رشته ای اغلب موفق ترین رویکرد است
[ترجمه گوگل]هنگامی که به سرطان می آید، رویکرد چند رشته ای اغلب موفق ترین است

2. These groups, which would be multidisciplinary, would aim to set priorities for research.
[ترجمه ترگمان]این گروه ها که چند رشته ای محسوب می شوند، هدف قرار دادن اولویت هایی برای تحقیق خواهند بود
[ترجمه گوگل]این گروه ها، که چند رشته ای هستند، قصد دارند اولویت های تحقیق را تعیین کنند

3. He is part of a multidisciplinary team which has been working together since 198
[ترجمه ترگمان]او بخشی از یک تیم چند multidisciplinary است که از ۱۹۸ تا کنون با هم کار کرده است
[ترجمه گوگل]او بخشی از یک تیم چند رشته ای است که از سال 1983 با هم کار کرده اند

4. The multidisciplinary approach to neural networks is exciting.
[ترجمه ترگمان]رویکرد چند رشته ای به شبکه های عصبی بسیار هیجان انگیز است
[ترجمه گوگل]رویکرد چند رشته ای به شبکه های عصبی هیجان انگیز است

5. Multidisciplinary input to an individual case brought greater flexibility and creativity in designing care packages.
[ترجمه ترگمان]ورودی Multidisciplinary به یک مورد مجزا، انعطاف پذیری و خلاقیت بیشتر را در طراحی بسته های مراقبتی به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]ورودی چند رشته ای به یک مورد فردی باعث انعطاف بیشتر و خلاقیت در طراحی بسته های مراقبت شده است

6. In learning organisations, employees form multidisciplinary teams.
[ترجمه ترگمان]در سازمان های یادگیرنده، کارمندان تیم های چند رشته ای تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]در سازمان های آموزشی، کارکنان تیم های چند رشته ای را تشکیل می دهند

7. Multidisciplinary and interagency collaboration might avoid this, but at the cost of greater surveillance by the state and commercial bodies.
[ترجمه ترگمان]هم کاری بین آژانس ها و میانجی گری ممکن است از این امر اجتناب کند، اما با توجه به هزینه نظارت بیشتر توسط دولت و سازمان های تجاری
[ترجمه گوگل]همکاری های چند جانبه و بین اداری ممکن است از این کار جلوگیری کند، اما هزینه نظارت بیشتر توسط دولت ها و سازمان های تجاری

8. A multidisciplinary approach to pest management is essential.
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد چند رشته ای برای مدیریت آفت ضروری است
[ترجمه گوگل]رویکرد چند رشته ای به مدیریت آفات ضروری است

9. More complex needs will call for multidisciplinary assessments, careful preparation, and time for patients to consider their future.
[ترجمه ترگمان]نیازهای پیچیده بیشتری نیاز به ارزیابی چند رشته ای، آماده سازی دقیق، و زمان برای بیماران برای در نظر گرفتن آینده آن ها خواهد داشت
[ترجمه گوگل]نیازهای پیچیده تر نیاز به ارزیابی چند رشته ای، آماده سازی دقیق و زمان برای بیماران برای در نظر گرفتن آینده خود خواهند داشت

10. From this starting point, the purpose of multidisciplinary assessment becomes the assessment of quality of life and risk.
[ترجمه ترگمان]از این نقطه شروع، هدف از ارزیابی چند رشته ای ارزیابی کیفیت زندگی و ریسک است
[ترجمه گوگل]از این نقطه شروع، هدف ارزیابی چند رشته ای، ارزیابی کیفیت زندگی و خطر است

11. Member of the multidisciplinary team Primary nurses aim to establish an emotionally therapeutic relationship with their patients based on trust and confidence.
[ترجمه ترگمان]هدف پرستاران اصلی این تیم، ایجاد رابطه درمانی احساسی با بیماران براساس اعتماد و اعتماد به نفس است
[ترجمه گوگل]اعضای گروه چندرسانه ای پرستاران اولیه با هدف ایجاد روابط احساسی درمانی با بیماران مبتنی بر اعتماد و اطمینان می باشند

12. Most of the text is devoted to a multidisciplinary approach to various pelvic-floor disorders.
[ترجمه ترگمان]اکثر این متن به یک رویکرد چند رشته ای نسبت به اختلالات متعدد در لگن اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]بیشتر متن به رویکرد چند رشته ای به اختلالات مختلف لگن بستگی دارد

13. This is known as a multidisciplinary team.
[ترجمه ترگمان]این به عنوان یک تیم چند رشته ای شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این یک تیم چند رشته ای است

14. We thus offer the candidate a dynamic, multidisciplinary research environment in addition to a cutting-edge research topic.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما به کاندید یک محیط تحقیق چند رشته ای و چند رشته ای را علاوه بر یک موضوع تحقیق حاشیه ای ارایه می دهیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاندید یک محیط تحقیقاتی پویا و چند رشته ای را علاوه بر موضوع پژوهشی پیشرفته، ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

چندمنظوره

چند رشته ای

با توجه به اینکه این واژه بیشتر در زمینه تخصص و مهارت ها کاربرد داره،
ترجمه "چند تخصصی" مناسبتر خواهد بود.

چند وجهی

چند جانبه


کلمات دیگر: