کلمه جو
صفحه اصلی

turnip


معنی : شلغم، منداب
معانی دیگر : (گیاه شناسی) شلغم، منداب (brassica rapa از خانواده ی crucifer)، ریشه ی این گیاه: شلغم، رجوع شود به: rutabaga

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) شلغم، منداب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an edible plant with a large, usu. whitish root, and hairy leaves that are sometimes used as greens.

(2) تعریف: the root of this plant, often eaten as a vegetable.

• either of two similar plants with flowers of four petals and with a fleshy root of white or yellow color; root of this plant used as a vegetable
a turnip is a round vegetable with a green and white skin.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] شلغم، منداب

مترادف و متضاد

شلغم (اسم)
turnip

منداب (اسم)
turnip

جملات نمونه

1. I didn't just fall off the turnip truck.
[ترجمه ترگمان]من فقط از کامیون شلغم جدا نشدم
[ترجمه گوگل]من فقط کامیون برهنه را سقوط نکردم

2. The turnip provides nutrition for you.
[ترجمه ترگمان]شلغم غذایی برای تو فراهم می کند
[ترجمه گوگل]برنج باعث تغذیه شما می شود

3. He was caricatured as a turnip.
[ترجمه ترگمان] اون مثل شلغم کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک رنگرزی کاریکه شده بود

4. Turnip water with a lump of bacon in it.
[ترجمه ترگمان] آب turnip با یه تیکه گوشت توش
[ترجمه گوگل]آب نارگیل با یک لقمه بیکن در آن

5. Add mushrooms, carrot, turnip, and celery, and cook for 1 minute.
[ترجمه ترگمان]قارچ، هویج، شلغم و کرفس اضافه کنید و یک دقیقه آشپزی کنید
[ترجمه گوگل]قارچ، هویج، روپیه و کرفس را اضافه کنید و برای 1 دقیقه طبخ کنید

6. Add mushrooms, carrot, turnip, and celery, and cook for 1 minute. Stir in tomato paste and tarragon.
[ترجمه ترگمان]قارچ، هویج، شلغم و کرفس اضافه کنید و یک دقیقه آشپزی کنید خمیر گوجه فرنگی را بریزید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]قارچ، هویج، روپیه و کرفس را اضافه کنید و برای 1 دقیقه طبخ کنید رب گوجه فرنگی و ترخون را بشویید

7. He suggested I violently introduce a turnip up my rectum because I no longer have the power to hire or fire anybody.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که من را به شدت به rectum معرفی کنم چون دیگر قدرت استخدام یا اخراج کسی را ندارم
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که من به طور خشنانه یک مقعد را به سمت راست من معرفی کنم، زیرا دیگر نمی توانم کسی را استخدام یا آتش بسازم

8. The ingredients of Yongxin soy preserved turnip were determined and the nutritive ingredients were evaluated.
[ترجمه ترگمان]مواد تشکیل دهنده سویا که شلغم بوده اند تعیین شدند و مواد غذایی مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده رزم سالم یونگسین سویا تعیین شد و مواد مغذی مورد ارزیابی قرار گرفتند

9. Potatoes, cabbage, carrots, and turnip are the main vegetables.
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی، کلم، هویج و شلغم سبزیجات اصلی هستند
[ترجمه گوگل]سیب زمینی، کلم، هویج و ریشه سبزیجات اصلی هستند

10. Peel and slice lotus root and turnip. Chop up chicken, roast duck and roast pork separately.
[ترجمه ترگمان]از پیل و ریشه نیلوفر آبی و شلغم زود، جوجه اردک سرخ شده و گوشت خوک بریان، جداگانه
[ترجمه گوگل]ریشه و ریشه لوتوس پوست و برش مرغ، اردک کبابی و گوشت کبابی را به طور جداگانه برش دهید

11. Steamed buns with turnip seedlings as stuffing are very delicious.
[ترجمه ترگمان] کیک میوه ای با seedlings و stuffing که خیلی خوش مزه ان
[ترجمه گوگل]نان های بخارپز با نهال روپیه به عنوان چاشنی بسیار خوشمزه هستند

12. Turnip green vegetables, each love somewhat!
[ترجمه ترگمان]سبزیجات سبز، هر یک تا حدی دوست دارند!
[ترجمه گوگل]سبزیجات سبز را باز کنید، هر چند تا حدودی دوست دارید!

13. Dark green vegetables, such as turnip and collard greens, kale and broccoli, are good plant sources when eaten in sufficient quantities.
[ترجمه ترگمان]سبزیجات سبز تیره مثل شلغم و collard، کلم و بروکلی، منابع گیاهی خوبی هستند که در مقادیر کافی خورده می شوند
[ترجمه گوگل]سبزیجات تیره سبز مانند سبزیجات روپیه و کولار، کلم و کلم بروکلی، هنگامی که به مقدار کافی خورده می شوند، منابع گیاهی خوب هستند

14. This is turnip soup, made from real turnips.
[ترجمه ترگمان]این سوپ شلغم است که از شلغم واقعی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این سوپ روپیه، ساخته شده از شکم واقعی است

15. Peel and wash the carrot and turnip, then cut into sections.
[ترجمه ترگمان]و بعد هویج و شلغم را بشوید و بعد به چند قسمت تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]هویج و ریشه را بشویید و سپس برش دهید

پیشنهاد کاربران

شلغم


کلمات دیگر: