کلمه جو
صفحه اصلی

beading


آراستن لباس (و غیره) با دانه های مروارید (و غیره)، منجوق، گویچه یا دانه ی زینتی، تراش تسبیحی، مهره مهره

انگلیسی به فارسی

آراستن لباس (و غیره) با دانه‌های مروارید (و غیره)، منجوق، گویچه یا دانه‌ی زینتی


(مبل‌سازی و معماری) تزیینی مرکب از دانه یا گویچه‌های ردیف‌شده، تراش تسبیحی، مهره‌مهره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the decorative use of beads, as on dresses or purses; beadwork.

- Look at the beautiful beading on this belt.
[ترجمه ترگمان] به اون beading نگاه کن
[ترجمه گوگل] نگاهی به مهره های زیبای این کمربند

(2) تعریف: an ornamental molding, trim, or pattern having a rounded or beadlike design.

(3) تعریف: lacelike looped edging, or openwork lace trimming through which a ribbon can be run, as on a garment or cloth furnishings.

(4) تعریف: the activity of using beads to create decorative products.

- Beading is a relaxing hobby for them.
[ترجمه ترگمان] beading سرگرمی آرامش بخش برای آن ها است
[ترجمه گوگل] Beading یک سرگرمی آرام برای آنهاست

• object made of or decorated with beads; pearl molding, molding shaped like a string of beads (architecture)
beading is a narrow strip of wood that is used to make a neat or decorative edge on a piece of furniture.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تور نواری گلدار

جملات نمونه

1. The strips and beading are first coated with wood glue on the under surfaces and placed in position.
[ترجمه ترگمان]نوارها و beading ابتدا با چسب چوب بر روی سطوح زیر پوشش داده می شوند و در موقعیت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]نوار ها و مهره ها ابتدا با چسب چوب روی سطوح زیر پوشانده شده و در موقعیت قرار می گیرند

2. Bonnie Raitt in illusion lace with black beading.
[ترجمه ترگمان]و نی و نی و نی و نی با beading سیاه
[ترجمه گوگل]بانی ریت در توهم توپی با سیاه و سفید

3. A fine sweat was beading his forehead but there was a grin of triumph on his face.
[ترجمه ترگمان]پیشانیش عرق کرده بود، اما لبخند پیروزی بر چهره اش نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]عرق خوبی بود که پیشانی اش بود، اما در چهره ی او فریاد کشید

4. Consider instead the delicate beading of perspiration on a downy lip.
[ترجمه ترگمان]به جای آن که صورتش از عرق عرق کرده باشد، صورتش از عرق خیس عرق شده بود
[ترجمه گوگل]در عوض، بذرهای ظریف جوش بر روی یک لبخند را در نظر بگیرید

5. The gaps between the central strip and the beading must be wide enough for the glass to slip easily into them.
[ترجمه ترگمان]فاصله بین نوار مرکزی و the باید به اندازه کافی عریض باشد تا شیشه به راحتی وارد آن ها شود
[ترجمه گوگل]فاصله بین نوار مرکزی و مهره ها باید به اندازه کافی گسترده باشد تا شیشه بتواند به راحتی به آنها برسد

6. She was beading pearls for a necklace.
[ترجمه ترگمان]یک گردن بند مروارید از گردنش آویزان بود
[ترجمه گوگل]او مرواریدی برای گردنبند بود

7. Beading & Embroidry Co. Ltd is a company which specializes in designing and manufacturing fashionable evening dress.
[ترجمه ترگمان]شرکت Embroidry & Ltd شرکتی است که در طراحی و ساخت لباس شب مد تخصص دارد
[ترجمه گوگل]Beading Embroidry Co Ltd شرکتی است که متخصص در طراحی و تولید لباس شب مد روز می باشد

8. There are such defects as furnace oxidation, beading, brittle fracture, distortion, unstable properties and so forth on commonly aged beryllium bronze .
[ترجمه ترگمان]چنین نقایصی وجود دارد: اکسیداسیون کوره، beading، شکستگی شکننده، اعوجاج، ویژگی های ناپایدار و غیره بر روی برنز beryllium رایج
[ترجمه گوگل]نقص هایی مانند اکسیداسیون کوره، بذر، شکستگی شکننده، اعوجاج، خواص ناپایدار و غیره برنز بریلیم معمولی است

9. Bouquet: Delicate, Persistent Beading, rich yet subtle bouquet with hints of hawthorn, almonds, and toast.
[ترجمه ترگمان]ظریف، ظریف، beading، با نشانه هایی از بوته های خار و بادام و نان برشته
[ترجمه گوگل]Bouquet Delicate، Persistent Beading، دسته گلهای باکیف و در عین حال ظریف با نکات زالزالک، بادام و نان تست

10. Huawei company is a specialized supplier, Which supply beading and embroidery supplementary materials for many years.
[ترجمه ترگمان]شرکت Huawei یک تامین کننده تخصصی است که برای سالیان متمادی مواد مکمل beading و گلدوزی را تامین می کند
[ترجمه گوگل]شرکت Huawei یک تامین کننده تخصصی است که از سالهای متمادی از مواد خام و گلدوزی استفاده می کند

11. Beading dominates the design for this Yoruba sheath. The staff at left is made out of iron and wood.
[ترجمه ترگمان]beading بر طراحی این غلاف مجهول تسلط دارد کارکنان سمت چپ از آهن و چوب ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]طراحی Beading در طراحی این غلاف Yoruba غالب است کارکنان سمت چپ از آهن و چوب ساخته شده اند

12. The Beading and assembling process of IP superheater for Weihe project are introduced in detail.
[ترجمه ترگمان]فرآیند مونتاژ و مونتاژ of IP برای پروژه Weihe به طور مفصل معرفی شده است
[ترجمه گوگل]فرایند باندینگ و مونتاژ پروتئین سوپرهیتر برای پروژه Weihe به طور کامل معرفی شده است

13. You can also use them for blocking gaps between skirting boards and floor - it's much cheaper than wood beading.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از آن ها برای مسدود کردن شکاف بین boards و کف زمین استفاده کنید - این بسیار ارزان تر از چوب چوب است
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید آنها را برای مسدود کردن شکاف بین صفحات جلویی و کف استفاده کنید - این بسیار ارزان تر از بیلینگ چوبی است

14. Next, assemble the two sides, as shown, having shaped one end of each of the four pieces of beading.
[ترجمه ترگمان]سپس، همانطور که نشان داده شده است، دو طرف را مونتاژ کرده و یک انتهای هر یک از چهار قطعه را شکل داده باشد
[ترجمه گوگل]بعد، همانطور که نشان داده شد، دو طرف را جمع کنید، با یک انتهای هر یک از چهار قطعه مهر و موم شکل دهید


کلمات دیگر: