کلمه جو
صفحه اصلی

responsiveness


تاثر، حساسیت

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being quick to respond, reactiveness

دیکشنری تخصصی

[صنعت] حساسیت، واکنش پذیری، تاثیر پذیری، تاثر، پاسخ سریع

جملات نمونه

1. Such responsiveness to public pressure is extraordinary.
[ترجمه ترگمان]چنین واکنشی نسبت به فشار عمومی فوق العاده است
[ترجمه گوگل]چنین پاسخی به فشار عمومی فوق العاده است

2. This condition decreases sexual desire and responsiveness.
[ترجمه ترگمان]این شرط تمایل جنسی و پاسخگویی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این وضعیت تمایل جنسی و پاسخگویی را کاهش می دهد

3. Habituation, by contrast, reduces responsiveness to the familiar.
[ترجمه ترگمان]تضاد، با کنتراست، پاسخگویی را به حالت آشنا کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]عادت، در مقابل، پاسخگویی به آشنا را کاهش می دهد

4. This responsiveness to body language also affects the way horses react to humans.
[ترجمه ترگمان]این حساسیت به زبان بدنی نیز بر روش واکنش اسب ها به انسان ها تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]این پاسخ به زبان بدن نیز بر شیوه ای که اسب ها به انسان پاسخ می دهد تأثیر می گذارد

5. Price elasticity of demand measures the responsiveness of quantity demanded of a good to a change in the price of that good.
[ترجمه ترگمان]کشش قیمتی تقاضا، حساسیت مقدار تقاضا برای تغییر در قیمت آن خوب را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری قیمت تقاضا را اندازه گیری می کند که پاسخ کمیتی است که نیاز به یک تغییر خوب در قیمت آن محصول دارد

6. The first step to patient responsiveness is encapsulated in the patients charter.
[ترجمه ترگمان]اولین گام به پاسخگویی بیمار در منشور بیماران گنجانده شده است
[ترجمه گوگل]اولین گام به پاسخگویی بیمار در منشور بیمار محصور شده است

7. The assumption here seems to be that responsiveness is higher when government does not become too massive in scale.
[ترجمه ترگمان]این فرض در اینجا به نظر می رسد که پاسخگویی زمانی بالاتر است که دولت بیش از حد گسترده نشود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد فرض این است که پاسخگویی بالاتر است زمانی که دولت در مقیاس بیش از حد بزرگ نباشد

8. But Downey uses the intelligence and responsiveness in his large eyes to keep Merivel a step ahead of allegory.
[ترجمه ترگمان]اما داونی در چشمان درشت خود از هوش و واکنش پذیری خود برای حفظ گام جلوتر از تمثیل استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اما داونی از هوش و پاسخگویی در چشم هایش استفاده می کند تا Merivel یک قدم جلوتر از تمثیل باشد

9. The temporal responsiveness of insect olfactory organs is truly remarkable.
[ترجمه ترگمان]واکنش پذیری زمانی اندام های بویایی حشرات حقیقتا قابل توجه است
[ترجمه گوگل]پاسخ زمانی از اعضای بویایی حشرات واقعا قابل توجه است

10. The system of interest group pressure ensuring state responsiveness to its publics thus appears to be flawed.
[ترجمه ترگمان]سیستم فشار گروه منافع اطمینان از پاسخگویی دولت به عموم مردم را تضمین می کند و بنابراین به نظر می رسد که ناقص است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که سیستم فشار گروهی علاقه مند به اطمینان از پاسخگویی دولت به مردم، ناقص است

11. Corporate social responsiveness is a strategy aligns corporate with social environment.
[ترجمه ترگمان]پاسخگویی اجتماعی شرکتی یک استراتژی همسو با محیط اجتماعی است
[ترجمه گوگل]پاسخگویی اجتماعی شرکتی یک استراتژی است که شرکت ها را با محیط اجتماعی هماهنگ می کند

12. "The finding that immune responsiveness and parasite intensity correlates with colouration suggests that melanin-based colouration could play a role in sexual selection, " explains Ms Jacquin.
[ترجمه ترگمان]خانم Jacquin توضیح می دهد: \" یافته شدن پاسخ ایمنی و شدت پارازیت همراه با colouration حاکی از آن است که colouration based می تواند نقشی در انتخاب جنسی ایفا کند \"
[ترجمه گوگل]'یافته ها نشان می دهد که پاسخ ایمنی و شدت انگل با رنگ آمیزی نشان می دهد که رنگ آمیزی مبتنی بر ملانین می تواند در انتخاب جنسیت نقش داشته باشد،' خانم ژاکین توضیح می دهد

13. Airway responsiveness and reversibility of airway obstruction were determined in 31 patients with asthma by bronchial histamine provocation test and bronchodilator test.
[ترجمه ترگمان]واکنش Airway و reversibility راه تنفسی در ۳۱ بیمار با آسم by histamine provocation و تست bronchodilator تعیین شدند
[ترجمه گوگل]پاسخگویی هواپیما و برگشت پذیری انسداد راه هوایی در 31 بیمار مبتلا به آسم توسط آزمون تحریک هیستامین برونیک و آزمون برونکودیلاتور تعیین شد

14. Results The total score of the responsiveness of inpatients was 5
[ترجمه ترگمان]نتایج مجموع نمره پاسخ دهی inpatients ۵ بود
[ترجمه گوگل]نتایج نمره کل پاسخگویی بیماران بستری 5 بود

15. If you are not interested, your responsiveness will still demonstrate your professionalism.
[ترجمه ترگمان]اگر شما علاقه مند نیستید، پاسخ دهی شما همچنان حرفه ای گری شما را نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر شما علاقه مند نباشید، پاسخ شما هنوز نشان دهنده حرفه ای بودن شما خواهد بود

پیشنهاد کاربران

پاسخگویی

واکنش
پاسخ دهی


کلمات دیگر: