کلمه جو
صفحه اصلی

bicarbonate


معنی : جوش شیرین، بی کربنات دو سود
معانی دیگر : (شیمی - ملح اسیدی اسید کربنیک حاوی بنیان منفی hco3) بیکربنات

انگلیسی به فارسی

بی کربنات دو سود، جوش شیرین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical that is a variety of carbonate, used esp. in baking or as an antacid. (See sodium bicarbonate.)

• baking soda

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بیکربنات - کربنات اسید - کربنات هیدروژن

مترادف و متضاد

جوش شیرین (اسم)
soda, baking soda, bicarbonate, bicarbonate of soda

بی کربنات دو سود (اسم)
bicarbonate

جملات نمونه

1. In the case of pancreatic secretion, stimulation of bicarbonate but not protein output was observed.
[ترجمه ترگمان]در مورد ترشح لوزالمعده، تحریک جوش شیرین، اما خروجی پروتیین مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]در مورد ترشح پانکراس، تحریک بی کربنات، اما خروجی پروتئین مشاهده شد

2. Baking soda is only sodium bicarbonate, with no acid added.
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین فقط سدیم بیکربنات است
[ترجمه گوگل]نوشابه های گازدار فقط بیکربنات سدیم هستند، بدون اسید اضافه شده است

3. If hand washing, add bicarbonate of soda to the wash and lemon juice to the rinse.
[ترجمه ترگمان]اگر شستن دست، جوش شیرین را به دستشویی و عصاره لیمو به آب اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اگر شستن دست، بیکربنات سودا را به شستشو و آب لیمو اضافه کنید تا شستشو دهید

4. Overzealous administration of hypertonic sodium bicarbonate solutions as treatment for severe metabolic acidosis of during cardiopulmonary resuscitation can have the same effect.
[ترجمه ترگمان]overzealous administration سدیم hypertonic solutions سدیم به عنوان درمان برای acidosis شدید متابولیک در طول resuscitation cardiopulmonary می تواند همین تاثیر را داشته باشد
[ترجمه گوگل]تجویز بیش از حد از راه حل های بی کربنات سدیم هیپرتونیک به عنوان درمان برای اسیدوز متابولیک شدید در هنگام احیا قلب و عروق می تواند اثر مشابهی داشته باشد

5. Infusion of sodium bicarbonate causes raPid movement of potassium into cells.
[ترجمه ترگمان]infusion سدیم بیکربنات، حرکت پتاسیم به سلول ها را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]تزریق بی کربنات سدیم موجب انتقال پتاسیم به سلول ها می شود

6. Dissolve the bicarbonate of soda in a little water and add to the mixture.
[ترجمه ترگمان]جوش شیرین را در کمی آب حل کرده و به مخلوط اضافه کنید
[ترجمه گوگل]بی کربنات سدیم را در یک آب کمی بمالید و به مخلوط اضافه کنید

7. By separating the sodium bicarbonate from the other components, the shelf-life of the packets was prolonged.
[ترجمه ترگمان]با جدا کردن سدیم بیکربنات از اجزای دیگر، ماندگاری بسته ها طولانی بود
[ترجمه گوگل]با جدا کردن بی کربنات سدیم از اجزای دیگر، عمر بسته های بسته طولانی تر بود

8. In the plasma, the bicarbonate concentration comprises the second largest anion fraction, with chloride being the largest anion fraction.
[ترجمه ترگمان]در پلاسما، غلظت بی کربنات دومین بخش بزرگ آنیون است و کلرید بزرگ ترین بخش آنیون است
[ترجمه گوگل]در پلاسما، غلظت بی کربنات شامل دومین فراوانی آنیونی است که کلرید بزرگترین آنیون کسر است

9. They are hemoglobin, serum protein, phosphate, and bicarbonate.
[ترجمه ترگمان]آن ها هموگلوبین، پروتئین serum، فسفات و بی کربنات هستند
[ترجمه گوگل]آنها هموگلوبین، پروتئین سرم، فسفات و بی کربنات هستند

10. As mentioned above, to remove magnesium bicarbonate hardness requires twice as much lime as is needed for calcium bicarbonate.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در بالا ذکر شد، برای از بین بردن سختی کربنات سدیم نیاز به دو برابر مقدار آهک مورد نیاز برای کربنات سدیم است
[ترجمه گوگل]همانطور که در بالا ذکر شد، برای حذف سختی بیکربنات منیزیم، دو برابر میزان آهک مورد نیاز برای بی کربنات کلسیم نیاز است

11. There are reasonable approximations of bicarbonate and alkali secretion for each subject on separate occasions.
[ترجمه ترگمان]برای هر سوژه در موارد جداگانه، تقریب های منطقی برای ترشح کربنات و کربنات سدیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]تقریبی معقول ترشح بی کربنات و قلیایی برای هر موضوع در موارد خاص وجود دارد

12. Biliary lipid composition was not altered significantly but bicarbonate output was increased at all doses tested.
[ترجمه ترگمان]ترکیب چربی biliary به طور قابل توجهی تغییر نکرده بود، اما خروجی جوش شیرین در همه دوزهای تست شده افزایش یافت
[ترجمه گوگل]ترکیب لیپیدهای صفراوی به طور قابل توجهی تغییری نکرد، اما خروجی بی کربنات در تمام دوزهای مورد آزمایش افزایش یافت

13. Baking powder is a mixture of sodium bicarbonate, an acid, and other materials.
[ترجمه ترگمان]پودر، مخلوطی از سدیم بیکربنات، اسید و مواد دیگر است
[ترجمه گوگل]پودر پخت مخلوطی از بی کربنات سدیم، اسید و سایر مواد است

14. Mix together 250g plain flour and a teaspoon of bicarbonate of soda and then add to the cake mixture.
[ترجمه ترگمان]۲۵۰ گرم آرد ساده و یک قاشق چای خوری جوش شیرین را با هم مخلوط کنید و سپس به مخلوط کیک اضافه کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن 250 گرم آرد ساده و یک قاشق چای خوری بیکربنات سودا و سپس اضافه کردن به مخلوط کیک


کلمات دیگر: