کلمه جو
صفحه اصلی

reflexion


معنی : اندیشه، تفکر، باز گشت، پژواک، انعکاس، باز تاب
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: reflection، reflection انعکاس

انگلیسی به فارسی

( reflection ) انعکاس، باز تاب، اندیشه، تفکر، پژواک


بازتاب، باز گشت، باز تاب، انعکاس، تفکر، پژواک، اندیشه


انگلیسی به انگلیسی

• (british spelling for reflection) act of casting back a mirror image; act of sending back energy from a surface; state of being reflected; image that is reflected; idea, concept; thought, notion; act of placing blame, accusation

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بازتاب - انعکاس - برگشت
[ریاضیات] بازتاب، انعکاس

مترادف و متضاد

اندیشه (اسم)
deliberation, opinion, reflection, thought, anxiety, worry, idea, solicitude, notion, device, meditation, plan, reflexion, mentality

تفکر (اسم)
reflection, contemplation, thought, meditation, thinking, cerebration, reflexion, considering, recollection, self-contemplation

باز گشت (اسم)
recess, reflection, reference, return, recurrence, comeback, reflexion, recidivism, recession, recursion

پژواک (اسم)
reflection, echo, reflexion

انعکاس (اسم)
reflection, replication, repercussion, reflexion, reaction, reflectance

باز تاب (اسم)
reflection, reflexion

جملات نمونه

1. Using the dynamical reflexion theory, the selective reflection characters of cholesteric liquid crystals are analyzed.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تئوری reflexion پویا، ویژگی های انعکاسی انتخابی کریستال های مایع cholesteric مورد تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]با استفاده از تئوری بازتاب پویایی، شخصیت های بازتابنده انتخابی از بلورهای مایع کلسترول تجزیه و تحلیل می شوند

2. FS- Reflexion can be used all around the world, no matter if there is stony ground, loam or clay soil, in the mountains or in flat country.
[ترجمه ترگمان]FS - می تواند در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرد، مهم نیست که زمین سنگی، خاک برگ و خاک رس، در کوه ها یا در مناطق هموار وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]FS-Reflexion می تواند در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرد، مهم نیست که آیا زمین سنگی، لوم یا خاک رس وجود دارد، در کوه ها و یا در کشور صاف

3. In second part, the emphasis is on the reflexion of the personality transfer. That means to analyze the interior factors and exterior conditions, which restricts China's personality transfer.
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، تاکید بر the انتقال شخصیت است این به معنی تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و شرایط ظاهری است که انتقال شخصیت چین را محدود می سازد
[ترجمه گوگل]در بخش دوم، تاکید بر بازتاب انتقال شخصیت است این به معنی تحلیل عوامل داخلی و شرایط بیرونی است که انتقال شخصیت چین را محدود می کند

4. A reflexion scattering spectrophotometry for the adsorption and the extraction of the complex of nickel with dimethylglyoxime using microcrystalline wax have been studied.
[ترجمه ترگمان]یک reflexion scattering برای جذب و استخراج کمپلکس نیکل با dimethylglyoxime با استفاده از موم microcrystalline مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]طیف سنجی پراکندگی بازتابی برای جذب و استخراج مجتمع نیکل با دی متیل گلیکوزیم با استفاده از موم میکرو کریستالین مورد مطالعه قرار گرفته است

5. All her poems are pathways to deeper reflexion and meditation.
[ترجمه ترگمان]تمام اشعار او مسیری است برای عمیق تر شدن و مراقبه
[ترجمه گوگل]تمام اشعار او مسیر رونق و تفکر عمیق تر است

6. FS Reflexion works with a seismic vibration system.
[ترجمه ترگمان]FS FS با یک سیستم ارتعاش لرزه ای کار می کند
[ترجمه گوگل]Reflexion FS با سیستم ارتعاش لرزه ای کار می کند

7. The dark areas of the reflexion map aren't really black.
[ترجمه ترگمان]قسمت های تاریک نقشه reflexion واقعا سیاه نیستند
[ترجمه گوگل]مناطق تاریک نقشه بازتابی واقعا سیاه نیستند

8. FS- Reflexion is a geophysical measuring instrument to locate subterranean voids like caves, bunkers, tunnels or basement vaults.
[ترجمه ترگمان]FS - یک ابزار اندازه گیری geophysical برای مکان یابی فضاهای زیرزمینی مانند غارها، پناه گاه های زیرزمینی، تونل های زیرزمینی یا زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]FS-Reflection یک وسیله اندازه گیری ژئوفیزیکی است که می تواند مکان های زیرزمینی مانند غارها، پناهگاه ها، تونل ها و زیرزمین ها را پیدا کند

9. Unbound aggregate base can efficiently retard the reflexion of cracks to asphalt pavement surface, which is aroused by the shrinkage crack of semi-rigid base in the inverted structure.
[ترجمه ترگمان]سنگ دانه ها می تواند به طور موثر the ترک را به سطح آسفالت کند، که با شکاف کوچک پایه نیمه سخت در ساختار وارونه ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]پایه جامد غیرمستقیم می تواند به طور موثر عقب انداختن ترک ها را به سطوح سطوح آسفالت بازدارندگی دهد، که بوسیله کرک انقباضی پایه نیمه سفت و سخت در ساختار معکوس ایجاد می شود

10. I use a specular map, reflexion map, and bump map(pictures below from left to right) for her skin, too.
[ترجمه ترگمان]من از یک نقشه برجسته، نقشه reflexion و نقشه bump (عکس زیر از چپ به راست)برای پوست خود استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من برای استفاده از یک نقشه مغناطیسی، نقشه بازتاب، و نقشه بردار (تصاویر زیر از چپ به راست) از پوست او استفاده می کنم

11. Such reflexion are common occurrences.
[ترجمه ترگمان]چنین reflexion حوادث مشترکی هستند
[ترجمه گوگل]چنین تفکیک پذیری های عادی است

12. This was a book I had thought far superior to the Reflexions sur la Violence.
[ترجمه ترگمان]این کتابی بود که من تا آن زمان فکر می کردم برتر از خشونت است
[ترجمه گوگل]این یک کتاب بود که من تا حد زیادی از Reflexions sur la خشم فهمیدم

13. It is a paradox upon which a Tory may perhaps be permitted one parting reflexion.
[ترجمه ترگمان]این یک پارادوکس است که ممکن است در آن یک حزب محافظه کار مجاز به جدا شدن از reflexion باشد
[ترجمه گوگل]این یک پارادوکس است که ممکن است یک توری ممکن است یک تفسیر پارتی را مجاز کند

14. Frozen bubble jeu flash en ligne gratuit jeu de reflexion .
[ترجمه ترگمان]در بازی jeu gratuit بازی کنید
[ترجمه گوگل]حباب یخ زده یک فنجان یک فنجان یکی است


کلمات دیگر: