کلمه جو
صفحه اصلی

resinous


معنی : صمغی
معانی دیگر : انگم وار، ژدوار، انگمی، انگم سان

انگلیسی به فارسی

صمغی


رزین، صمغی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to, like, or full of resin.

• resinlike, resembling resin; containing resin; composed of resin, made of resin
resinous means like resin or containing resin.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رزینی - مومی - صمغی

مترادف و متضاد

صمغی (صفت)
gummy, resinous

جملات نمونه

1. Propolis is a hard resinous sub-stance made by bees from the juices of plants.
[ترجمه ترگمان]propolis نوعی sub hard است که توسط زنبورها از شیره گیاهان ساخته شده است
[ترجمه گوگل]پروپولیس یک موضع سخت رزین است که توسط زنبورها از آب میوه ها تولید می شود

2. He was using scented woods: white cedar, resinous palm.
[ترجمه ترگمان]از بیشه های خوشبو و درختان کاج سفید استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او با استفاده از چوب های معطر سدر سفید، کف نخل رزین

3. Sage: A strongly aromatic herb with a mildly resinous flavor, sage has a particular affinity for game birds.
[ترجمه ترگمان]مریم گلی: یک گیاه قوی معطر با طعم ملایم resinous، مریم گلی یک میل ویژه برای پرندگان بازی دارد
[ترجمه گوگل]سیج یک گیاه بسیار آروماتیک با عطر و طعم ملایم، مریم گلی است که علاقه خاصی به پرندگان بازی دارد

4. A resinous copal or a fossilized resin of these trees, used in varnishes and enamels.
[ترجمه ترگمان]copal resinous یا صمغ fossilized از این درختان، در varnishes و enamels مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Copal resinous یا یک رزین فسیلی از این درخت ها، استفاده می شود در رنگ ها و مینا

5. The results show that the hydroxymethyl content of resinous crosslinking agent and HCl content of neoprene activator will considerably effect on cured IIR compound performance.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که محتوای hydroxymethyl agent crosslinking resinous و محتوای HCl of neoprene به طور قابل توجهی بر عملکرد ترکیب IIR cured cured تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که محتوای هیدروکسی متیل عامل اسانس رزینی و محتوای HCl فعال کننده نئوپرن به طور قابل ملاحظه ای بر کارایی ترکیب مرکب IIR تاثیر می گذارد

6. Organic rubbers develop a resinous surface crust through weathering.
[ترجمه ترگمان]لاستیک های آلی پوسته سفید resinous را از طریق هوازدگی نشان می دهند
[ترجمه گوگل]رطوبت های آلی، از طریق هوای فشرده، یک پوسته سطحی رزینی ایجاد می کنند

7. Alcohol is a solvent of resinous substances.
[ترجمه ترگمان]الکل حلال مواد resinous است
[ترجمه گوگل]الکل حل کننده مواد رزین است

8. Introduced 2001 - 2002 year industry of resinous of not saturated polyester produces abroad circumstance and research progress.
[ترجمه ترگمان]صنعت نفت resinous که به سال ۲۰۰۱ - ۲۰۰۲ معرفی شد، صنعت تولید پلی استر اشباع و پیشرفت تحقیقات را تولید می کند
[ترجمه گوگل]معرفی سال 2001 - 2002 سال صنعت رزین از پلی استر غیر اشباع تولید شرایط و پیشرفت های تحقیق در خارج از کشور

9. A resinous secretion of the lac insect deposited on trees and used in making shellac.
[ترجمه ترگمان]ترشحات resinous حشره lac روی درختان ته نشین شد و در ساخت shellac مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک ترشح رزین از حشرات LAC که بر روی درختان پوشیده شده و برای ساخت شلاق استفاده می شود

10. Closely related performance of PVC resinous quality and treatment application.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر دقت بسیار زیادی در مورد کیفیت resinous و کاربردهای درمانی وجود دارد
[ترجمه گوگل]عملکرد کاملا مرتبط با کیفیت رزین و پیگیری رزین پی وی سی

11. Turpentine Any resinous exudate or extract from conifers, especially pines oil ( or spirits ) of turpentine.
[ترجمه ترگمان]هر گونه عصاره کاج وحشی و یا عصاره درختان مخروطی، به خصوص روغن درختان صنوبر (یا ارواح)of
[ترجمه گوگل]سقز هر عصاره رزین یا عصاره از مخروط ها، به خصوص اسطوخودوس (یا ارواح) سیب زمینی

12. He observed that the more resinous the wood, the more resistant it was to decay.
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که بیشتر چوب resinous و مقاوم تر از آن پوسیدگی است
[ترجمه گوگل]او مشاهده کرد که بیشتر رزین های چوبی، مقاوم تر از آن بود که به تجزیه

13. They describe dragon's blood as a "dark red resinous substance derived from various plants" that has long been used in Chinese medicine to treat conditions including ulcers and wounds.
[ترجمه ترگمان]آن ها خون اژدها را به عنوان ماده قرمز dark resinous از گیاهان مختلف توصیف می کنند که مدت ها در پزشکی چینی برای درمان بیماری هایی از جمله زخم و زخم استفاده شده است
[ترجمه گوگل]آنها توصیف خون اژدها را به عنوان یک ماده رزین تاریک قرمز مشتق شده از گیاهان مختلف که در پزشکی چینی برای درمان بیماریها از جمله زخم و زخم استفاده شده است

14. The principle of electrodeposition; the resinous characteristics and advantage of cathodic electrophoretic paints were introduced.
[ترجمه ترگمان]اصل of، ویژگی های resinous و مزیت رنگ های electrophoretic کاتدی معرفی شد
[ترجمه گوگل]اصل الکترواستاتیک؛ ویژگی های رزین و مزایای استفاده از رنگ های الکتروفورتیک کاتدی معرفی شد

15. North American perennial having a resinous odor and yellow flowers.
[ترجمه ترگمان]گوزن شمالی آمریکای شمالی عطر resinous و گله ای زرد دارد
[ترجمه گوگل]چندین ساله آمریکای شمالی دارای بوی رزین و گل های زرد است


کلمات دیگر: