1. The yacht is built of cedar strip planking.
[ترجمه ترگمان]قایق از چوب سدر ساخته شده است
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی از قالب سندر ساخته شده است
2. Are you going to cover the planking with carpet?
[ترجمه ترگمان]می خو ای تخته رو با فرش مخفی کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارید پوششی را با فرش بپوشانید؟
3. He has a habit of planking out the whole cost all at once.
[ترجمه ترگمان]او عادت دارد که تمام هزینه را یکباره تمام کند
[ترجمه گوگل]او عادت دارد تمام هزینه ها را در یک زمان تمام کند
4. A stout table is made of rough planking approximately 32in square.
[ترجمه ترگمان]یک میز بزرگ به شکل تقریبی ۳۲ در مربع ساخته شده است
[ترجمه گوگل]یک جدول خرد شده از بلوک های خشتی تقریبا به مساحت 32 متر مربع ساخته شده است
5. The planking and the underlying ribs thus formed a rectangular trellis with no diagonal bracing or shear members.
[ترجمه ترگمان]بنابراین الوار و دنده های زیرین یک داربست مستطیلی با هیچ bracing مورب و یا اعضای برشی تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]بدنه و زیرین دنده ها به این ترتیب دایره ای مستطیلی را تشکیل می دهند که بدون اعضای مورب و برش وجود ندارد
6. Their planking was patched with corrugated iron, their roofs shingled with flattened tin cans.
[ترجمه ترگمان]تخته های آن با آهن آهنی فرش شده بود و پشت بام های آن با قوطی حلبی ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]انباشته شدن آنها با آهن ریگ شده بود، سقف های آنها با قوطی های قلع مسطح پوشیده شده بود
7. He has a habit planking out the whole cost all at once.
[ترجمه ترگمان]او عادت دارد که تمام هزینه را یکباره تمام کند
[ترجمه گوگل]او عادت کرده است که تمام هزینه ها را در یک زمان تمام کند
8. Does wood planking have cleats installed at end supports to prevent sliding?
[ترجمه ترگمان]آیا چوب خشک چوب برای جلوگیری از لغزش ساخته شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا کفپوش های چوبی برای جلوگیری از کشویی نصب می شوند؟
9. The planking of superfine grain is made by the mold in laboratory, such as 5 A 0
[ترجمه ترگمان]ساخته شدن دانه ها توسط قالب در آزمایشگاه، مانند ۵ A ۰ ساخته شده است
[ترجمه گوگل]قالب سازی دانه های فوق العاده با قالب در آزمایشگاه، مانند 5 A 0 ساخته شده است
10. Planking works best for thin foods like fish fillets or shellfish.
[ترجمه ترگمان]پلنکینگ به بهترین نحو برای غذاهای رقیق مثل fillets ماهی و یا صدف عمل می کند
[ترجمه گوگل]بتن بهترین کار برای غذاهای نازک مانند فیله ماهی و صدف است
11. He was walking past the barley granaries now, three rough structures of tamarisk planking.
[ترجمه ترگمان]در حال عبور از انبار غله که در حال حاضر سه ساختمان ناهموار از بوته های گز پوشیده شده بود، گذشت
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر از انبارهای جو در حال حرکت است، سه ساختار خشن تانارویس
12. He knew it as soon as he heard the wheels rumble over the metal planking of a bridge.
[ترجمه ترگمان]به محض شنیدن صدای غرش چرخ ها روی کف فلزی پل آن را شناخت
[ترجمه گوگل]او به زودی می دانست که او صدای چرخ ها را بر روی ورق فلزی پل می شنود
13. He wrenched the knife back and forth to free it from the planking.
[ترجمه ترگمان]چاقو را به عقب و جلو کشید تا آن را از کف قایق بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]او چاقو را به عقب و جلو سوار کرد تا آن را از کفپوش آزاد کند
14. Distracted, Luce stubbed her toe against a piece of raised planking and tripped.
[ترجمه ترگمان]حواس پرت، انگشت شست پایش را روی یک تکه چوب بلند دیده بود و پایش لیز می خورد
[ترجمه گوگل]لوس با حیرت و تکان دادن انگشت پا خود را در برابر یک تکه بالکن بلند بالا کشید و از خواب بیدار شد