کلمه جو
صفحه اصلی

seawater

انگلیسی به فارسی

آب دریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: water from the sea.

- They inspected a sample of seawater under the microscope.
[ترجمه ترگمان] آن ها نمونه ای از آب دریا را در زیر میکروسکوپ بررسی کردند
[ترجمه گوگل] آنها نمونه ای از آب دریا را تحت میکروسکوپ بررسی کردند

• salt water from the sea
salt water which comes from the sea or ocean

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آب شور دریا و اقیانوس
[نساجی] آب دربا

جملات نمونه

1. he was submerged and got a mouthful of seawater
او زیر آب رفت و یک قلپ آب دریا را فرو داد.

2. When the tide rises, the seawater reaches around our house.
[ترجمه ترگمان]زمانی که جزر و مد بالا می رود، آب دریا به اطراف خانه ما می رسد
[ترجمه گوگل]وقتی آب و هوا افزایش می یابد، آب دریا به اطراف ما می رسد

3. Fresh water rotted natural fibre, while seawater preserved it.
[ترجمه ترگمان]آب شیرین ناشی از فیبر طبیعی است در حالی که آب دریا آن را حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]آب تازه آب فاقد فیبر طبیعی است، در حالی که آب دریا آن را حفظ کرده است

4. Now we took it for granted that seawater came swirling up around our feet whenever we left the cabin or cockpit baskets.
[ترجمه ترگمان]حالا ما آن را قبول کردیم که آب دریا در هر موقع که ما از کابین یا کابین خلبان بیرون می رفتیم به سرعت دور پاهایش می چرخید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما آن را برای تصدیق کرد که آب دریا در اطراف ما می چرخد ​​هر زمان که ما کابین یا سبد کابین خلبان را ترک کرد

5. She choked and spat out some seawater and then swallowed a lungful as she went into a spasm again.
[ترجمه ترگمان]نفسش گرفت و به آب دریا تف کرد و وقتی دوباره دچار تشنج شد a را قورت داد
[ترجمه گوگل]او خفه شد و برخی از آب دریا را بیرون کشید و سپس ریه را به عنوان یک فاجعه دوباره فرو برد

6. Indeed, there were little fountains of seawater spurting up between the water containers at that spot.
[ترجمه ترگمان]در واقع فواره های کوچکی از آب دریا وجود داشتند که در آن نقطه بخار آب دریا وجود داشت
[ترجمه گوگل]در واقع، چشمه های کوچکی از آب دریا وجود دارد که بین مخازن آب در این نقطه فوران می کند

7. The seawater flowed up through the cracks between the bamboo poles, and the wave crest traveled right over the raft.
[ترجمه ترگمان]آب دریا از میان شکاف چوب بامبو به جریان افتاد و ستیغ امواج بر روی کلک سوار شد
[ترجمه گوگل]آب دریا از طریق شکاف بین قطب بامبو عبور می کرد و کوه موج به سمت قایق حرکت کرد

8. When using warm seawater vapour, the plant can also produce fresh distilled water when it is condensed back into a liquid.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از بخار آب دریا گرم استفاده می کنید، وقتی که به مایع تبدیل می شود، گیاه می تواند آب مقطر تازه تولید کند
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده از بخار آب گرم دریا، گیاه همچنین می تواند آب مقطر را دوباره تولید کند تا به یک مایع تبدیل شود

9. Constant exposure to seawater, far from having a healing effect, actually caused boils and other skin infections.
[ترجمه ترگمان]در معرض آب دریا، به دور از داشتن اثر شفابخشی، در واقع باعث ایجاد جوش و دیگر عفونت های پوستی می شود
[ترجمه گوگل]در معرض قرار گرفتن در معرض آب دریا، به دور از داشتن یک اثر شفابخش، باعث جوش و دیگر عفونت های پوستی می شود

10. Twenty-Five A sheen of seawater sluiced the cat's back.
[ترجمه ترگمان]بیست و پنج برقی از آب دریا آب دریا را تمیز می کند
[ترجمه گوگل]بیست و پنجم: درخشش آب دریا، پشت گربه را لکه دار کرد

11. Have you properly kept full seawater sampling analysis record?
[ترجمه ترگمان]آیا شما به درستی سوابق آنالیز نمونه گیری از آب دریا را حفظ کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به طور صحیح رکورد تجزیه و تحلیل نمونه آب دریا را نگه دارید؟

12. The state shall encourage and support seawater desalination and direct seawater utilization in the coastal area.
[ترجمه ترگمان]دولت باید از نمک زدایی آب دریا و استفاده مستقیم آب دریا در مناطق ساحلی حمایت و حمایت کند
[ترجمه گوگل]دولت باید از آب نمک زدایی آب دریایی و استفاده مستقیم از آب دریا در منطقه ساحلی تشویق و پشتیبانی کند

13. This paper introduces the production principle of seawater pulping, material selection, the effect of mud counterfort as well as cause analysis on individual borehole from collapsing.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصل تولید جو آب دریا، انتخاب مواد، تاثیر آلودگی لجن و نیز تجزیه و تحلیل بر روی یک حلقه چاه را از فروپاشی را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اصل تولید خمش آب دریا، انتخاب مواد، اثر ضد گلوله گل و همچنین تجزیه و تحلیل بر روی گودال فرد از فروپاشی معرفی شده است

14. They built a dam along the seashore to retain the seawater.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک سد در امتداد ساحل دریا ساختند تا آب دریا را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]برای حفظ آب دریا، آنها سد هایی را در کنار ساحل ساخته اند

15. The shrimp are protected from the cauldron, though, by seawater drawn up beside the rising plume.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، میگو از پاتیل محافظت شده است، با وجود آب دریا که در کنار پر شیب بالا کشیده می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، میگو از آبگرم محافظت شده است

پیشنهاد کاربران

آب دریا، آب شور اقیانوس ها


کلمات دیگر: