کلمه جو
صفحه اصلی

phototropism


معنی : نور گرایی، گرایش بطرف نور
معانی دیگر : (رشد گیاه در جهت موافق یا مخالف نور) شیدگرایی، زیست شناسی گرایش بطرف نور

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) گرایش بطرف نور، نور گرایی


phototropism، نور گرایی، گرایش بطرف نور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: phototropy (n.)
• : تعریف: the tendency of plants to turn or grow in a particular direction in response to light.

• tendency to respond to light, tendency to grow toward or away from light (botany)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] فتوتروپی ( تغییر رنگ بر اثر تابش نور)

مترادف و متضاد

نورگرایی (اسم)
heliotaxis, phototropism, phototaxis

گرایش به طرف نور (اسم)
phototropism

جملات نمونه

1. The negative phototropism module mainly contains lamp-house module equipped with light source and pervasion plate structure located on the upper of the lamp-house module.
[ترجمه ترگمان]مدول phototropism منفی عمدتا حاوی مدول برشی مجهز به منبع نور و ساختار بشقاب pervasion واقع در بالای مدول خانه لامپ است
[ترجمه گوگل]ماژول نوتروپیزم منفی عمدتا شامل ماژول لامپ خانه مجهز به منبع نور و ساختار صفحه پویا واقع در بالای ماژول لامپ خانه است

2. Nowadays, studies on gravitropism and phototropism are active aspects in the field of plant physiology, many details of which have been studied.
[ترجمه ترگمان]این روزها مطالعات درباره gravitropism و phototropism جنبه های فعال در زمینه فیزیولوژی گیاهان هستند، که بسیاری از آن ها مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]امروزه مطالعات گرانشی و فتوتراپی جنبه های فعال در زمینه فیزیولوژی گیاهی است که بسیاری از جزئیات آن مورد مطالعه قرار گرفته است

3. The invention discloses a negative phototropism module and its pervasion plate structure.
[ترجمه ترگمان]این اختراع یک مدول phototropism منفی و ساختار بشقاب pervasion را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این اختراع یک ماژول نوتروپیزم منفی و ساختار صفحه پراکنده آن را افشا می کند

4. They are involved in phototropism, and in PHOTOPERIODISM, where they are thought to affect phytochrome by transferring light energy from blue to red wavelengths.
[ترجمه ترگمان]آن ها در phototropism، و در PHOTOPERIODISM، جایی که تصور می شود آن ها را با انتقال انرژی نور از آبی به طول موج های قرمز تحت تاثیر قرار می دهند، درگیر هستند
[ترجمه گوگل]آنها در فتوتراپی و در PHOTOPERIODISM دخالت دارند، جایی که به نظر می رسد که فیتوکروم را با انتقال انرژی نور از آبی به طول موج های قرمز تحت تاثیر قرار دهند

5. Heliotropism A form of phototropism in which flowers move to point toward the sun, tracking it as it moves across the sky.
[ترجمه ترگمان]یک شکل of که در آن گل ها به سمت خورشید حرکت می کنند و آن را به هنگام حرکت در آسمان دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]Heliotropism یک شکل از phototropism که در آن گل ها به نقطه به سمت خورشید حرکت می کنند، ردیابی آن را به عنوان آن را در سراسر آسمان حرکت می کند

6. The utility model is designed by utilizing the principle that mosquitoes and small flying insects in the room have phototropism at night.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی با استفاده از این اصل طراحی شده است که پشه و حشرات کوچک در حال پرواز در اتاق در شب ناپدید شده اند
[ترجمه گوگل]مدل ابزار با استفاده از این اصل طراحی شده است که پشه ها و حشرات پرنده کوچک در اتاق، شبنم را نابود می کنند

7. It suggested that the blue light receptor might be the photoreceptor for the negative phototropism in rice root.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که گیرنده نور آبی ممکن است the برای the منفی در ریشه برنج باشد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد می دهد که گیرنده نور آبی ممکن است گیرنده فتوتراپی منفی در ریشه برنج باشد

8. If root cap was shaded when the root was irradiated, the root showed no negative phototropism' And the root lost the characteristics of negative phototropism when root cap was divested completely.
[ترجمه ترگمان]اگر کلاهک ریشه در زمانی که ریشه درخت تابیده بود سایه داشته باشد، ریشه no منفی نشان نداد و ریشه در زمانی که کلاهک ریشه به طور کامل حذف شد، ویژگی های منفی را از دست داد
[ترجمه گوگل]اگر ریشه کور شد زمانی که ریشه اش تابش شد، ریشه نشان داد هیچ phototropism منفی 'و ریشه از ویژگی های phototropism منفی از دست رفته زمانی که کلاه ریشه به طور کامل از دست داد

پیشنهاد کاربران

phototropism ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: نورگرایی
تعریف: متمایل شدن اندام های گیاه به سمت نور


کلمات دیگر: