کلمه جو
صفحه اصلی

reddish


معنی : مایل بقرمز، مایل بسرخی زننده، خرمایی مایل بقرمز
معانی دیگر : نسبتا قرمز، متمایل به قرمز

انگلیسی به فارسی

مایل بقرمز، مایل بسرخی زننده


انگلیسی به انگلیسی

• having a somewhat red coloring, ruddy, rubicund
something that is reddish is slightly red.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رنگ مایل به قرمز - مایل به سرخ

مترادف و متضاد

مایل به قرمز (صفت)
reddish

مایل بسرخی زننده (صفت)
reddish

خرمایی مایل به قرمز (صفت)
rufous, reddish

جملات نمونه

1. a reddish cast
سایه ای قرمز فام

2. the clouds had sharp and reddish tops
ابرها سرهای تیز و سرخ رنگ داشتند.

3. He had a sort of reddish beard.
[ترجمه ترگمان]ریش قرمز رنگی داشت
[ترجمه گوگل]او یک نوع ریش قرمز داشت

4. Blue suit and reddish - brown socks! He had fouled up again.
[ترجمه ترگمان]شلوار آبی و جوراب های قهوه ای مایل به قرمز! بار دیگر خود را آلوده کرده بود
[ترجمه گوگل]کت و شلوار آبی و قرمز - جوراب قهوه ای! او تازه تکان خورد

5. He stained the wood reddish - brown .
[ترجمه ترگمان]او چوب قرمز مایل به قرمز را لکه دار کرد
[ترجمه گوگل]او چوب را قرمز رنگ کرد - قهوه ای

6. They're collecting the ripened reddish berries.
[ترجمه ترگمان]آن ها دانه های قرمز مایل به قرمز را جمع می کردند
[ترجمه گوگل]آنها جمع آوری توت های قرمز تهیه شده را جمع آوری می کنند

7. In 1664 Hooke observed a reddish spot on the surface of the planet.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۶۴ < Number > ۱ < \/ Number > وی نقطه سرخی را بر سطح کره زمین مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1664، هوک یک نقطه سرخ شده روی سطح سیاره را مشاهده کرد

8. But within that reddish brown icing on the white cake, you can see the neurons arranged into a half-dozen layers.
[ترجمه ترگمان]اما در داخل آن چسب قهوه ای مایل به قرمز روی کیک سفید، می توانید ببینید که نورون ها به چند لایه تقسیم شده اند
[ترجمه گوگل]اما در داخل آن قرمز قرمز قهوهای مایل به زرد بر روی کیک سفید، شما می توانید نورون را به نیمی از ده لایه مرتب شده است

9. Shaheen, well-built, with reddish hair and sparkling blue eyes, is definitely in charge tonight.
[ترجمه ترگمان]Shaheen، خوب ساخته شده، با موهای قرمز و چشمان آبی درخشان، مطمئنا امشب مسئول است
[ترجمه گوگل]شاهین، به خوبی ساخته شده، با موهای قرمز و درخشان چشم آبی، قطعا مسئول امشب است

10. That faint reddish tinge in his fair hair - did you notice that?
[ترجمه ترگمان]آیا متوجه این رنگ قرمز مایل به قرمز بود - متوجه این موضوع شدی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما متوجه شدید که موی سرخ رنگی در موهای عریض او کم رنگ است؟

11. Veins are often dark reddish brown and the blade somewhat ornamented by reddish brown irregular spots.
[ترجمه ترگمان]سیاهرگ ها عموما قهوه ای مایل به قرمز و تیغه تا حدی مزین به خال های متمایل به قهوه ای مایل به قرمز هستند
[ترجمه گوگل]رگه ها اغلب قهوه ای مایل به قرمز مایل به قهوه ای هستند و تیغه تا حدودی با نقاط قهوه ای نا منظم قهوه ای تزئین شده است

12. He had reddish brown hair.
[ترجمه ترگمان]موهای قهوه ای مایل به قرمز داشت
[ترجمه گوگل]او موهای قرمز مایل به قرمز داشت

13. Her bosom was high and she had reddish cheeks.
[ترجمه ترگمان]سینه اش بلند بود و گونه هایش گلگون شده بود
[ترجمه گوگل]سینه او بالا بود و گونه های قرمز داشت

14. The reddish colour of the disk is caused by dust and the whitish region in the centre is the bulge.
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز دیسک از گرد و غبار ناشی می شود و ناحیه سفیدی در مرکز برآمدگی دارد
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز رنگ دیسک ناشی از گرد و غبار است و ناحیه سفید سفید در مرکز آن است

15. At this stage the healing area is reddish in appearance and is referred to as granulation tissue.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، ناحیه شفا در ظاهر متمایل به قرمز است و به بافت granulation منسوب است
[ترجمه گوگل]در این مرحله، منطقه بهبودی ظاهری قرمز رنگ است و به عنوان بافت دانه بندی شناخته می شود

پیشنهاد کاربران

مایل به قرمز، مایل به سرخ زننده

slightly red


کلمات دیگر: