کلمه جو
صفحه اصلی

repeatable


معنی : قابل تکرار، تکرارپذیر، تکرار کردنی
معانی دیگر : تکرارپذیر، قابل تکرار

انگلیسی به فارسی

تکرارپذیر، قابل تکرار


تکرار کردنی


قابل تکرار است، قابل تکرار، تکرارپذیر، تکرار کردنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of repeat.

• can be repeated, can be done again

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قابل تکرار

مترادف و متضاد

قابل تکرار (صفت)
repeatable

تکرارپذیر (صفت)
repeatable

تکرار کردنی (صفت)
repeatable

جملات نمونه

1. I hope these results are repeatable.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم این نتایج قابل تکرار باشند
[ترجمه گوگل]امیدوارم این نتایج قابل تکرار باشد

2. The verb is spontaneous, fluid and not repeatable; the adjective is calculated, static and repeatable.
[ترجمه ترگمان]فعل به خودی، سیال و نه تکرار شونده است؛ صفت محاسبه، استاتیک و تکرار می شود
[ترجمه گوگل]فعل است خودبخود، مایع و قابل تکرار نیست؛ خصوصیات محاسبه شده، استاتیک و قابل تکرار است

3. His reply was not repeatable.
[ترجمه ترگمان]جواب او repeatable نبود
[ترجمه گوگل]پاسخ او تکرار نشد

4. Are the results repeatable?
[ترجمه ترگمان]آیا نتایج قابل تکرار هستند؟
[ترجمه گوگل]نتایج قابل تکرار هستند؟

5. Instead of repeatable results, outcomes are merely probabilistic.
[ترجمه ترگمان]نتایج، به جای نتایج قابل تکرار، صرفا احتمالاتی هستند
[ترجمه گوگل]به جای نتایج تکرارپذیر، نتایج صرفا احتمالی است

6. They are repeatable psychological events in the sense that a child repeatedly classifies stimuli in a consistent manner.
[ترجمه ترگمان]آن ها رویداده ای روانی قابل تکرار هستند به این معنا که یک کودک به طور مکرر محرک ها را به شکل سازگار طبقه بندی می کند
[ترجمه گوگل]آنها حوادث روانشناختی قابل تکرار هستند به این معنی که یک کودک بارها و بارها محرک ها را به صورت سازگار طبقه بندی می کند

7. MDA's repeatable set of practices is well-suited to today's iterative development requirements, because MDA enhances predictability of the development process and the delivered solution itself.
[ترجمه ترگمان]روش تکراری MDA (۵۶)به خوبی متناسب با الزامات توسعه تکرارشونده امروزی است، زیرا من قابلیت پیش بینی فرآیند توسعه و خود راه حل ارایه شده را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از اقدامات تکراری MDA مناسب برای نیازهای تکراری امروز است، زیرا MDA باعث افزایش قابل پیش بینی روند توسعه و راه حل تحویل می شود

8. Supports table and row level locking and 4 isolation levels, RR (repeatable read), RS (read stability), CS (default - cursor stability) and UR (uncommitted read).
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی از جدول و سطوح سطر و ۴ سطح جداسازی، RR (خواندن تکرار شونده)، RS (ثبات خواندن مکان نما)و UR (uncommitted)
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از قفل جدول و ردیف و 4 سطح انزوا، RR (خواندن قابل تکرار)، RS (ثبات خواندن)، CS (پیش فرض - ثبات مکان نما) و UR (خواندن غیر متعهد)

9. A pattern is an abstract, repeatable, and reusable design construct, such as architectures or algorithms.
[ترجمه ترگمان]یک الگو یک ساختار طراحی انتزاعی، تکراری، و قابل استفاده مجدد، مانند معماری یا الگوریتم هاست
[ترجمه گوگل]الگوی یک ساختار انتزاعی، قابل تکرار و قابل استفاده مجدد، مانند معماری یا الگوریتم است

10. CONCLUSION The method was simple, highly repeatable, highly sensitive and specific, and can be used for quality control of Betahistine Hydrochloride Sodium Chloride Injection.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده، بسیار تکرار شونده، بسیار حساس و خاص بود و می تواند برای کنترل کیفیت of hydrochloride سدیم Chloride سدیم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش ساده، بسیار قابل تکرار، بسیار حساس و خاص است و می تواند برای کنترل کیفیت تزریق کلرید سدیم بتاهیستین هیدروکلریدهای تزریقی استفاده شود

11. Objective To develop a clinic analogic, controllable, and repeatable method to construct neurogenic bladder and urethra dysfunction model following spinal cord injury.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک درمانگاه analogic، قابل کنترل، و روش تکرار شونده برای ساخت bladder neurogenic و dysfunction مجرای پیشاب به دنبال آسیب طناب نخاعی
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک روش مشابه، قابل کنترل و قابل تکرار برای ایجاد مدل تخریب مثانه و نارسایی مجاری ادرار پس از آسیب نخاعی

12. Repeatable set working data can be stored on disk for later reuse adjustive.
[ترجمه ترگمان]Repeatable مجموعه داده های کاری را می توان بر روی دیسک برای استفاده مجدد استفاده مجدد ذخیره کرد
[ترجمه گوگل]داده های کاری مجموعه ای تکراری می تواند بر روی دیسک ذخیره شود تا برای استفاده مجدد از تنظیم مجدد استفاده شود

13. If the transaction isolation mode is Repeatable Read, then the optimizer would base its choice purely on the estimated costs.
[ترجمه ترگمان]اگر حالت انزوای معامله Repeatable خوانده شود آنگاه the گزینه خود را صرفا براساس هزینه های تخمینی باز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر حالت جداسازی تراکنش قابل خواندن است، سپس بهینه ساز براساس هزینه های برآوردش، انتخاب خود را بر اساس آن انجام می دهد

14. Still image work has the additional advantage of being easily repeatable.
[ترجمه ترگمان]هنوز کار تصویر مزیت دیگری دارد که به راحتی قابل تکرار بودن است
[ترجمه گوگل]کار با تصویر هنوز مزیت دیگری دارد که به راحتی قابل تکرار است

15. This phenomenon precipitates an interesting question: is the effect repeatable by a computer?
[ترجمه ترگمان]این پدیده یک سوال جالب می کند: آیا این اثر تکرار شده توسط یک کامپیوتر است؟
[ترجمه گوگل]این پدیده یک سوال جالب را مطرح می کند که آیا اثر توسط یک کامپیوتر قابل تکرار است؟

پیشنهاد کاربران

قابل تکرار

تکرارپذیر


کلمات دیگر: