کلمه جو
صفحه اصلی

pillowcase


معنی : روبالش، جلد بالش
معانی دیگر : رو بالشی، روکش متکا (pillow slip هم می گویند)، روه متکا، رویه بالش

انگلیسی به فارسی

روبالش، جلد بالش


بالشتک، روبالش، جلد بالش


انگلیسی به انگلیسی

• pillowslip, fabric covering for a pillow
a pillowcase is a cover for a pillow.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] روبالش - رومتکا

مترادف و متضاد

روبالش (اسم)
pillow slip, pillowcase

جلد بالش (اسم)
pillow slip, pillowcase

جملات نمونه

1.
روکش متکا،روبالشی

2. He pressed his hand to his pillowcase.
[ترجمه ترگمان]دستش را روی روبالشی فشار داد
[ترجمه گوگل]او دستش را به روی بالشش فشار داد

3. I bought a pillowcase yesterday.
[ترجمه ترگمان]من دیروز یه روبالشی خریدم
[ترجمه گوگل]دیروز من یک گلدان را خریدم

4. He fingered the hem of her pillowcase.
[ترجمه ترگمان]به لبه of اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او کلاه گیس خود را به دست آورد

5. A pair of sheets cost 12s. 0d. and a pillowcase 1s. 6d.
[ترجمه ترگمان]یه جفت ملافه برای ۱۲ دلار خرج داره ۰ دی و یک روبالشی، یک روبالشی ۶ دی
[ترجمه گوگل]یک برگ کاغذ 12 سنت است 0d و یک گلدان گلدان 1 6d

6. Cotton pillowcase smelling of sweat filled his nose, eyes, mouth, a sharp searing pain on his shoulder.
[ترجمه ترگمان]pillowcase پنبه ای که بوی عرق می داد، بینی، دهان و دهانش درد شدیدی را روی شانه او حس می کرد
[ترجمه گوگل]بالش پنبه ای بوی عرق، بینی، چشم ها، دهان و درد شدید سوزش روی شانه اش را پر کرد

7. The stand cloth, bedspread, pillowcase, blind, and lamp. . . etc. all want cooperativeness on the pattern style, hue.
[ترجمه ترگمان]پارچه، روتختی، روبالشی، کور و … و غیره همه چیز به سبک الگو و رنگ و رنگ می خواهند
[ترجمه گوگل]پارچه روتختی، روپوش، بالش، کور و لامپ و غیره همه می خواهم همکاری در سبک الگوی، رنگ

8. She edged the pillowcase with lace.
[ترجمه ترگمان]She را با تور کنار زد
[ترجمه گوگل]او بالش را با توری لبه کرد

9. The spun silk is the best material for pillowcase.
[ترجمه ترگمان]نخ ابریشم بهترین ماده pillowcase
[ترجمه گوگل]ابریشم سرخ شده بهترین مواد برای بالشتک است

10. I made a snake bag out of a pillowcase, as Helen had instructed.
[ترجمه ترگمان]همان طور که هلن دستور داده بود، یک کیسه مار بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]همانطور که هلن دستور داده بود، یک کیسه مار را از یک کیس بالش ساخته بود

11. A: Fold up your bedding, and change the pillowcase.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: bedding را تا کنید و روبالشی را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]A رختخواب خود را باز کنید و روی بالش را تغییر دهید

12. He put the pillow into the clean pillowcase.
[ترجمه ترگمان]بالش را روی روبالشی تمیز گذاشت
[ترجمه گوگل]او بالش را به مخمل کشی تمیز گذاشت

13. The burglar carried his loot in a pillowcase.
[ترجمه ترگمان]سارق loot رو روی روبالشی حمل می کرد
[ترجمه گوگل]سرقت قاچاقچیان خود را در یک کوله باربندی انجام داد

14. I'll a pillowcase over my head.
[ترجمه ترگمان]یک روبالشی روی سرم خواهم گذاشت
[ترجمه گوگل]من یک بالش روی سرم دارم

15. Does the Sona Pillow come with a pillowcase?
[ترجمه ترگمان]the \"Sona\" با a میاد؟
[ترجمه گوگل]آیا بالش Sona با یک بالش کابینت می آید؟

پیشنهاد کاربران

رو بالشتی



کلمات دیگر: