1. she wore her hair braided in a pigtail
او گیسوی خود را دم اسبی بافته بود.
2. I painted a girl with a pigtail.
[ترجمه جواد] من یک دختر با گیسوی دم خوکی نقاشی کردم
[ترجمه ترگمان]من یک دختر را با گیس بریده نقاشی کردم
[ترجمه گوگل]من یک دختر با یک چاقو را نقاشی کردم
3. Her hair was in a single pigtail tied with black bow, like one of Nelson's sailors.
[ترجمه ترگمان]موهایش مثل یکی از ملوانان نلسون آویخته بود
[ترجمه گوگل]موهایش در یک کاسه ای با گراز سیاه پوش بود، مانند یک ملوان نلسون
4. No parent is going to believe this pigtail story, not in a million years.
[ترجمه ترگمان]هیچ پدر و مادری نمی تواند این داستان pigtail را باور کند، نه تا یک میلیون سال
[ترجمه گوگل]هیچ یک از والدین نمی خواهند این داستان خوک را باور کنند، نه در یک میلیون سال
5. Each pigtail had a blue satin bow at the end of it and it all looked very pretty.
[ترجمه ترگمان]در انتهای آن روبان ابریشمی ساتن آبی داشت و همه چیز خیلی زیبا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هر یک از خوک ها در انتهای کت و شلوار ساتن آبی رنگ بود و همه اینها بسیار زیبا بود
6. Ceramic pigtail coil: Applicable for wire silk rolling of various winding machines and textile machinery.
[ترجمه ترگمان]- پیچ - پیچ - Applicable برای ابریشم سیمی ماشین های پر پیچ وخم و ماشین آلات نساجی
[ترجمه گوگل]سیم پیچ کوکتل سرامیکی قابل استفاده برای نورد سیم ابریشم از دستگاه های سیم پیچ و ماشین آلات مختلف و ماشین آلات نساجی
7. Grass pigtail two money, she can arrange five every day.
[ترجمه ترگمان]پو تا دم دوتا پول جمع می کنه، هر روز پنج arrange می شه
[ترجمه گوگل]چمن چسبیده دو پول، او می تواند هر روز پنج را ترتیب دهد
8. Ceramic pigtail coil: Applicable for wire or silk rolling of various winding machines and textile machinery.
[ترجمه ترگمان]- پیچ - پیچ - Applicable برای سیم یا ابریشم انواع ماشین های پر پیچ وخم و ماشین آلات نساجی
[ترجمه گوگل]کویل کوارتز سرامیکی قابل استفاده برای نورد سیم یا ابریشم ماشین آلات سیم پیچ و ماشین آلات و ماشین آلات نساجی
9. Deng - gi is usually a ribbon pigtail but Be - se - Deng - gi is used as a head dress.
[ترجمه ترگمان]\"دنگ -\" معمولا یک روبان روبان است ولی به خودی خود - دنگ و gi به عنوان یک لباس سر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]Deng - gi معمولا یک روبان پیگتاییل است اما Be - se - Deng - gi به عنوان لباس سر استفاده می شود
10. China banned the pigtail in 1911 as it was seen as a symbol of feudalism.
[ترجمه ترگمان]چین the را در سال ۱۹۱۱ از دست داد و به عنوان نمادی از نظام فئودالیته در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]چین در سال 1911 به عنوان یک نماد فئودالیسم دیده می شود
11. Who is that girl with a pigtail?
[ترجمه ترگمان]آن دختر کیست که گیس بریده؟
[ترجمه گوگل]چه کسی این دختر با یک خوکچه است؟
12. The boy is very lovely to have a pigtail.
[ترجمه ترگمان]پسر خیلی دوست داشتنیه که یه گیس بریده با شه
[ترجمه گوگل]این پسر بسیار دوست داشتنی است که یک پیگتیل داشته باشد
13. He was dressed in Chinese garb and sporting a pigtail.
[ترجمه ترگمان]لباس چینی پوشیده بود و موهایش را گیس کرده بود
[ترجمه گوگل]او در لباس چینی لباس پوشید و یک پیگتیل ورزشی داشت
14. I must confess that I would prefer to see a pigtail with an earring rather than the traditional civil service bowler hat.
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که ترجیح می دهم pigtail را با an ببینیم نه کلاه لبه دار سنتی
[ترجمه گوگل]من باید اعتراف کنم که من ترجیح می دهم یک کت و شلوار با یک گوشواره به جای کت و شلوار کلاسیک خدمات عمومی سنتی ببینم