کلمه جو
صفحه اصلی

rhea


(اسطوره ی یونان) ریا (زن کرونوس و مادر زاوش)، (یکی از قمرهای بزرگ زحل) ریا، شترمره امریکایی جنوبی که پایش یه انگشت دارد
rhea_
رجوع شود به: -rrhea

انگلیسی به فارسی

(اسطوره‌ی یونان) ریا (زن کرونوس و مادر زاوش)


(یکی از قمرهای بزرگ زحل) ریا


(جانورشناسی) ریا (پرنده‌ی بومی آمریکای جنوبی از راستهی Rheiformes)


ریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in Greek mythology, a female Titan, mother of Zeus, Hera, and other gods.

(2) تعریف: (l.c.) either of two large ostrichlike South American birds.

(3) تعریف: one of the larger satellites of the planet Saturn.

• one of the titans, mother of zeus and other major greek gods (greek mythology); one of the moons of the planet saturn; female first name
species of large south american bird that resembles the ostrich

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نوعی رامی

جملات نمونه

1. He is the son of Cronus and Rhea. Poseidons'symbols were the dolphin and the trident.
[ترجمه ترگمان]او پسر of و رئا است نماد Poseidons دلفین ها و ترایدنت بودند
[ترجمه گوگل]او پسر کرونوس و ریا است اسمبلی های Poseidons دلفین و ترتیبات بودند

2. She is the first born child of Rhea and Cronus.
[ترجمه ترگمان]او اولین فرزند born و Cronus است
[ترجمه گوگل]او اولین فرزند فرزند ریا و کرونوس است

3. Photo Gallery: Animal Fathers The male rhea, a large, flightless bird from South America related to the ostrich, has a bit of a wandering eye when it comes to mating.
[ترجمه ترگمان]گالری عکس: پدران مرد، پرنده نر بزرگ، پرنده بزرگ پرواز از آمریکای جنوبی مربوط به شتر مرغ، وقتی نوبت به جفت گیری می رسد، چشم سرگردان دارد
[ترجمه گوگل]پدرخوانده حیوانات پدر و مادر حیوانات، پرنده بزرگ، بدون پرنده از جنوب امریکا مربوط به شترمرغ، کمی زمانی که به جفت شدن می آید کمی چشم دوختن است

4. Fair Rhea Silvia had been shut up in the temple of Vesta.
[ترجمه ترگمان]Silvia Fair، در معبد وستا، بسته شده بود
[ترجمه گوگل]نمایشگاه ریا سیلویا در معبد وستا خاموش بود

5. The twins'mother was Rhea Silvia, daughter of Numitor, once the King Amulius, his wicked brother.
[ترجمه ترگمان]مادر دوقلوها، Rhea Silvia، دختر of، زمانی پادشاه Amulius، برادر شرور او بود
[ترجمه گوگل]مادر دوقلو Rea Silvia، دختر Numitor، هنگامی که پادشاه Amulius، برادر شرارت او بود

6. The twins ' mother was Rhea Silvia, daughter of Numitor, once the King of Alba . . .
[ترجمه ترگمان]مادر دوقلوها، Rhea Silvia، دختر of بود که زمانی پادشاه آلبا بود
[ترجمه گوگل]مادر دوقلو Rea Silvia، دختر Numitor، یک بار پادشاه آلبا بود

7. Rhea by and watched as her children were devoured one by one.
[ترجمه ترگمان]همان طور که فرزندان خود را در یکی از آن ها بلعیده بودند، آن را Rhea و تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]رایی را تماشا کرد و تماشا کرد، به طوری که بچه هایش یک به یک خوردند

8. In order to prevent his niece, Rhea Silvia, from havIng offsprIng and so contInuIng Numitor's lIneage, Amulius forced her to become a vestal virgIn.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از خواهرزاده اش، Rhea Silvia، از having offspring و so continuing،، او را وادار به تبدیل شدن به یک virgin vestal کرد
[ترجمه گوگل]به منظور جلوگیری از خواهرش، ریا سیلویا، از طریق خلع سلاح و به همین ترتیب مشغولیت کمیته نومیت، آملیوس مجبور شد او را به یک وستین وستین تبدیل کند

9. Cronos married his sister Rhea and became King of the Titans.
[ترجمه ترگمان]Cronos با خواهرش رئا ازدواج کرد و پادشاه دیوان Titans شد
[ترجمه گوگل]کرونوس با خواهرش ریا ازدواج کرد و به پادشاه تیتان تبدیل شد

10. In those days, however, it was Rhea, the Mother of the gods that was given honor.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در آن روزها، یک رئا، مادر خدایان بود که به او افتخار داده می شد
[ترجمه گوگل]در آن روزها، ریا، مادر خدایان بود که به افتخار افتاد

11. She is the daughter of Cronus and Rhea.
[ترجمه ترگمان]او دختر Cronus و رئا است
[ترجمه گوگل]او دختر Cronus و Rhea است

12. The twins' mother was Rhea Silvia, daughter of Numitor, once the King of Alba Longa, but by then deposed by Amulius, his wicked brother.
[ترجمه ترگمان]مادر دوقلوها، Rhea Silvia، دختر of بود که زمانی پادشاه آلبالونگا زندگی کرد، اما پس از آن برادر شرور او عزل شد
[ترجمه گوگل]مادر دوقلو Rea Silvia، دختر Numitor، هنگامی که پادشاه آلبا Longa بود، اما پس از آن توسط Amulius، برادر شریر خود را رد کرد

13. Crater - scarred Rhea floats in the distance, peeking out from behind Saturn's partly shadowed rings.
[ترجمه ترگمان]۴ رئا از فاصله دور در فاصله ای دور شناور می شود و از پشت حلقه های معلق زحل سرک می کشد
[ترجمه گوگل]جرثقیل - Rare Scarred شناور در فاصله، از پشت زحل حلقه های تنگ شده از پشت زل زده است

14. The male rhea, a large, flightless bird from South America related to the ostrich, has a bit of a wandering eye when it comes to mating.
[ترجمه ترگمان]پرنده نر، یک پرنده بزرگ پرواز از آمریکای جنوبی مربوط به شتر مرغ، وقتی نوبت به جفت گیری می رسد، یک چشم سرگردان دارد
[ترجمه گوگل]ریه مرد، یک پرنده بزرگ و بدون پرواز از آمریکای جنوبی مربوط به شترمرغ، زمانی که به جفتگیری میرسد، کمی چشمگیر است

15. At that time they paid tribute to Rhea, the Mother of the Gods.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان آن ها از رئا، مادر خدایان تقدیر کردند
[ترجمه گوگل]در آن زمان آنها به ادای احترام به ریا، مادر خدایان پرداختند

پیشنهاد کاربران

Rhea ( نجوم )
واژه مصوب: رئا
تعریف: دومین قمر زحل با سطحی روشن و یخ‏زده که پُر از دهانه‏های برخوردی است


کلمات دیگر: