1. She took a pair of scissors and cut the string.
[ترجمه ترگمان]او قیچی را برداشت و نخ را برید
[ترجمه گوگل]او یک جفت قیچی را گرفت و رشته را برش داد
2. Have you seen the scissors? I want to snip off this loose thread.
[ترجمه ترگمان]قیچی رو دیدی؟ من می خوام این رشته گسسته رو بکنم
[ترجمه گوگل]آیا قیچی را دیده اید؟ من میخواهم این موضوع را بشکنم
3. Using sharp scissors, make a small cut in the material.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قیچی تیز، یک برش کوچک در مواد ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از قیچی تیز، یک برش کوچک در مواد ایجاد کنید
4. Make a nick in the cloth with the scissors.
[ترجمه ترگمان] یه نیک رو با قیچی درست کن
[ترجمه گوگل]با استفاده از قیچی، یک نکته را در پارچه بردارید
5. Don't use these scissors to cut paper or card.
[ترجمه ترگمان]از این قیچی برای بریدن کاغذ یا کارت استفاده نکنید
[ترجمه گوگل]از این قیچی برای کاهش کاغذ یا کارت استفاده نکنید
6. Mishka got some nail scissors and started carefully trimming his fingernails.
[ترجمه ترگمان]میشکا یک قیچی میخ برداشت و با دقت ناخن خود را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]Mishka برخی از قیچی ناخن کردم و با دقت برش ناخن ها شروع به کار کرد
7. When you take the scissors, remember to put them back.
[ترجمه ترگمان]، وقتی که قیچی رو برداری یادت باشه که اونا رو برگردونی
[ترجمه گوگل]هنگامی که قیچی را می گیرید، به یاد داشته باشید که آنها را به عقب برگردانید
8. These scissors are awfully heavy.
[ترجمه ترگمان]این قیچی خیلی سنگین است
[ترجمه گوگل]این قیچی بسیار سنگین است
9. Hurry up with the scissors. I need them.
[ترجمه ترگمان]با قیچی عجله کن بهشون احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]با قیچی عجله کنید من به آنها نیاز دارم
10. Scissors won't cut through wire.
[ترجمه ترگمان]قیچی از طریق تلگراف قطع نمی شود
[ترجمه گوگل]قیچی از سیم عبور نمی کند
11. The scissors are in the kitchen drawer .
[ترجمه ترگمان] قیچی توی کشوی آشپزخونه هست
[ترجمه گوگل]قیچی ها در کشوی آشپزخانه قرار دارند
12. Never poke a finger or scissors into an electric socket.
[ترجمه ترگمان]هرگز یک انگشت یا قیچی را وارد سوکت الکتریکی نکنید
[ترجمه گوگل]هرگز انگشت یا قیچی را به یک سوکت برق متصل نکنید
13. He told me to get some scissors.
[ترجمه ترگمان] بهم گفت قیچی بیارم
[ترجمه گوگل]او به من گفت قیچی بخریم
14. The scissors slashed his finger open.
[ترجمه ترگمان]قیچی انگشتش را باز کرد
[ترجمه گوگل]قیچی انگشتانش را باز کرد
15. These scissors don't cut very well.
[ترجمه ترگمان]این قیچی هم خیلی خوب از آب در نمیاد
[ترجمه گوگل]این قیچی خیلی خوب نیست