کلمه جو
صفحه اصلی

oscillatory


نوسانی، تاب وار

انگلیسی به فارسی

نوسان


انگلیسی به انگلیسی

• characterized by oscillation; fluctuating; variable; indecisive, wavering between opinions

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لرزشی - نوسانی
[ریاضیات] نوسانی

جملات نمونه

1. Nor is positive feedback necessary for oscillatory behavior. Negative feedback loops can be periodic.
[ترجمه ترگمان]همچنین بازخورد مثبت لازم برای رفتار نوسانی وجود ندارد حلقه های بازخورد منفی می توانند دوره ای باشند
[ترجمه گوگل]بازخورد مثبت لازم برای رفتار نوسانگر نیز نیست حلقه بازخورد منفی می تواند دوره ای باشد

2. Nor is positive feedback necessary for oscillatory behavior.
[ترجمه ترگمان]همچنین بازخورد مثبت لازم برای رفتار نوسانی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بازخورد مثبت لازم برای رفتار نوسانگر نیز نیست

3. Existing methods of constructing oscillatory rational interpolating function are almost related to calculation of continued fractions.
[ترجمه ترگمان]روش های موجود ایجاد تابع نوسان عقلانی نوسان تقریبا مربوط به محاسبه مقادیر ادامه دار هستند
[ترجمه گوگل]روشهای موجود ساختن تابع درونیابی عقلانی نوسانی تقریبا به محاسبه کسری های مداوم مربوط است

4. This paper reports on oscillatory reaction using benzoic acid cortainingmethylene radical hydrogen as medium.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد واکنش نوسانی با استفاده از بنزوئیک اسید و هیدروژن تندرو به عنوان واسطه، گزارش می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد واکنش نوسان با استفاده از هیدروژن رادیکال متیلن حاوی اسید بنزوئیک به عنوان یک محیط گزارش می شود

5. Oscillatory flow reactor is new type chemical engineering equipment.
[ترجمه ترگمان]رآکتور جریان Oscillatory نوع جدیدی از تجهیزات مهندسی شیمی است
[ترجمه گوگل]رآکتور جریان نوسانی، نوع جدیدی از تجهیزات مهندسی شیمی است

6. In order to solve the oscillatory problem caused by the discrete control variables, an improved fuzzy center method is used to aggregate the control output.
[ترجمه ترگمان]به منظور حل مساله نوسانی ناشی از متغیرهای کنترل گسسته، یک روش مرکز فازی بهبود یافته برای جمع کردن خروجی کنترل استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به منظور حل مشکل نوسانگرایی ناشی از متغیرهای کنترل گسسته، یک روش بهبود یافته فازی برای جمع آوری خروجی کنترل استفاده می شود

7. In this paper, we consider the oscillatory properties of neutral linear variable functional differential equation with piecewise constant delays.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما خصوصیات نوسانی معادله دیفرانسیل تابعی متغیر خطی خنثی با تاخیره ای ثابت تکه ای را در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، خواص نوسانات معادلات دیفرانسیل تابع خطی خنثی با تاخیرهای ثابت قطعی را در نظر می گیریم

8. Angle stability ( both transient and oscillatory ) is an important constraint in power system operation.
[ترجمه ترگمان]پایداری زاویه (هم گذرا و هم نوسانی)یک محدودیت مهم در عملکرد سیستم قدرت است
[ترجمه گوگل]ثبات زاویه (هر دو گذرا و نوسان) یک محدودیت مهم در عملکرد سیستم قدرت است

9. To smooth the oscillatory nature of the output, a moving average method was implemented after defuzzification.
[ترجمه ترگمان]برای نرم کردن ماهیت نوسانی خروجی، یک روش میانگین متحرک بعد از defuzzification اجرا شد
[ترجمه گوگل]برای خنثی کردن ماهیت نوسان خروجی، یک روش متوسط ​​متحرک بعد از defuzzification اجرا شد

10. Light is an oscillatory thing with a definite frequency that is related to the wavelength.
[ترجمه ترگمان]نور یک چیز نوسانی با فرکانس مشخص است که با طول موج مرتبط است
[ترجمه گوگل]نور یک چیز نوسانی با فرکانس قطعی است که به طول موج مربوط است

11. So the mine hoist system is an oscillatory system with slowly varying parameters if the mass of steel rope is taken into account.
[ترجمه ترگمان]بنابراین سیستم hoist مین یک سیستم نوسانی با پارامترهای متغیر آهسته در صورتی است که جرم طناب فولادی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر سیستم جرقه زنی فولاد در نظر گرفته شود، سیستم معدن دارای سیستم نوسانی با پارامترهای مختلف می باشد

12. The oscillatory potentials can be used as one of the functional evaluation of high myopia.
[ترجمه ترگمان]پتانسیل نوسان را می توان به عنوان یکی از ارزشیابی کارکردی of بالا مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]پتانسیل نوسان را می توان به عنوان یکی از ارزیابی عملکرد بینایی بالا استفاده کرد

13. Oscillatory system can be broadly characterized as linear or nonlinear.
[ترجمه ترگمان]سیستم Oscillatory را می توان به طور گسترده به صورت خطی یا غیر خطی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]سیستم نوسانی می تواند به طور گسترده ای به عنوان خطی یا غیر خطی شناخته شود

14. Conclusion The oscillatory potentials of total wave and each were dropped according with the increased of dioptre.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پتانسیل نوسان موج مجموع و هر یک با افزایش of کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پتانسیل نوسان کل موج و هر کدام با توجه به افزایش دیوپتر کاهش یافته است

15. This paper reports on oscillatory reaction using alcohol as organic compound.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد واکنش نوسانی با استفاده از الکل به عنوان ترکیب شیمیایی گزارش می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد واکنش نوسان با استفاده از الکل به عنوان ترکیب آلی گزارش می شود

پیشنهاد کاربران

نوسانی


کلمات دیگر: