1. a threadbare argument
استدلال پیش پا افتاده
2. a threadbare carpet
یک قالیچه ی نخ نما
3. Pride may lurk under a threadbare cloak.
[ترجمه ترگمان]غرور ممکن است زیر شنل نامریی پنهان شود
[ترجمه گوگل]Pride ممکن است تحت پوشش پنهانی پیچیده باشد
4. The coat is worn threadbare.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه کهنه شده است
[ترجمه گوگل]این کت فرسوده است
5. The carpets had worn rather threadbare.
[ترجمه ترگمان]فرش ها اندکی نخ نما شده بودند
[ترجمه گوگل]فرش ها به تنهایی پوشانده شده بودند
6. She sat cross-legged on a square of threadbare carpet.
[ترجمه ترگمان]او چهارزانو روی یک تکه فرش کهنه نشسته بود
[ترجمه گوگل]او روی یک مربع از فرش ناخوشایند نشسته بود
7. The sheets lay tangled, hanging down on the threadbare carpet.
[ترجمه ترگمان]ملافه ها پیچیده بودند و روی فرش کهنه آویزان بودند
[ترجمه گوگل]ورق های پنهان شده، روی فرش نازک آویزان شده اند
8. As Britain's imperial pretensions became threadbare most of us made the break and entered the post-imperial world.
[ترجمه ترگمان]چون ادعای امپراتوری بریتانیا بیشتر از همه ما را از هم جدا کرد و وارد کاخ امپراطوری شد
[ترجمه گوگل]همانطور که اعتراضات امپریالیستی بریتانیا باعث شد که بسیاری از ما شکست بخوریم و وارد دنیای پس از امپراتوری شدیم
9. I preferred threadbare hand-me-downs to clothes that exuded boredom from every seam.
[ترجمه ترگمان]من دست threadbare را ترجیح می دادم برای لباس هایی که از هر seam تراوش می کرد
[ترجمه گوگل]من ترجیح دادم دست و پا زدن به لباس هایی که خستگی را از هر جوش بیرون کشید
10. It floated down to the threadbare navy-blue carpet, some settling on the bedroom slippers she wore.
[ترجمه ترگمان]روی فرش کهنه و نخ نما شده بود و چند تا کفش راحتی که پوشیده بود روی فرش اتاق نشسته بود
[ترجمه گوگل]آن را به فرش نایلون آبی ریزه اندام شناور، برخی از حل و فصل در دمپایی اتاق خواب او پوشیده است
11. Honor had written to ask for some threadbare rugs to be replaced.
[ترجمه ترگمان]عالی جناب به او نوشته بود که چند تا فرش کهنه عوض کنند تا جای خود را عوض کنند
[ترجمه گوگل]افتخار نوشته بود برای درخواست برخی از فرش های ریزه کاری شده جایگزین شود
12. Despite her bleak background and threadbare, Dickensian sartorial habits, she certainly transmits an aura of elegance and gentility.
[ترجمه ترگمان]در حالی که لباس ساده و نخ نما her را بر تن داشت، بی شک روح و اصالت و اصالت خانوادگی را به نمایش می گذاشت
[ترجمه گوگل]به رغم پیشینه ی ضعیف و ناخوشایند، عادت های دیکنزیک، او قطعا یک صدای ظرافت و تمسخر را انتقال می دهد
13. She stood shivering in her threadbare dress.
[ترجمه ترگمان]در لباس threadbare می لرزید
[ترجمه گوگل]او در لباس پوشیدنی خود لرزید
14. There was a clean but threadbare rug on the floor beside the bed.
[ترجمه ترگمان]روی زمین کنار تخت یک قالیچه کهنه و نخ نما شده بود
[ترجمه گوگل]فرش تمیز اما پیچ خورده روی زمین در کنار تخت وجود داشت