کلمه جو
صفحه اصلی

terry


معنی : سرباز مدافع مرزی انگلیس، پارچه حولهای
معانی دیگر : پارچه ی حوله ای که پرزهای آن به صورت حلقه است (terry cloth هم می گویند)، اسم خاص مذکر و مونث

انگلیسی به فارسی

پارچه حوله ای، (نظامی) سرباز مدافع مرزی انگلیس


تری، سرباز مدافع مرزی انگلیس، پارچه حولهای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: terries
(1) تعریف: one of the uncut loops that form the pile of a piece of cloth.

(2) تعریف: fabric that has uncut loops on both sides, often made of cotton and used for toweling; terry cloth.

• male first name (form of terrence or theodore); female first name (form of theresa)
type of knit fabric having many small loops of thread (commonly used to make towels and bathrobes)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کرک حلقوی - پرز حلقوی - پرز نبریده - پرز خاب بریده نشده و حلقوی - پرز خابی که به صورت حلقه کوچکی سطح پارچه یا کفپوش را می پوشاند

مترادف و متضاد

سرباز مدافع مرزی انگلیس (اسم)
terry

پارچه حوله ای (اسم)
terry

جملات نمونه

1. I've never met such an ardent pacifist as Terry.
[ترجمه ترگمان]من تا به حال چنین صلح ardent رو با تری ندیده بودم
[ترجمه گوگل]من هرگز به عنوان یک صلح طلب شدید به عنوان تری ملاقات نکردم

2. Dame Ellen Terry was a famous actress.
[ترجمه ترگمان]خانم الن تری بازیگر مشهوری بود
[ترجمه گوگل]خانم الین تری یک بازیگر مشهور بود

3. Right, I'll leave this for Roger and Terry to sort, then.
[ترجمه ترگمان]خب، من اینو برای راجر و تری میذارم
[ترجمه گوگل]راست، من این را برای راجر و تری را ترک خواهم کرد تا پس از آن مرتب شود

4. If we got Terry to do that, we'd be well away.
[ترجمه ترگمان]اگه ما تری رو مجبور کنیم این کار و بک نه، از اینجا میریم
[ترجمه گوگل]اگر ما Terry را برای انجام این کار، ما می خواهیم به خوبی دور

5. Terry had a soft spot for me.
[ترجمه ترگمان]تری جای نرمی برای من داشت
[ترجمه گوگل]تری یک نقطه نرم برای من داشت

6. Terry had a little misunderstanding with the police last night.
[ترجمه ترگمان] دیشب \"تری\" با پلیس یه سو تفاهم شده بود
[ترجمه گوگل]تری در شب گذشته با پلیس کمی سوء تفاهم داشت

7. Terry will have to double up with Bill in the front bedroom.
[ترجمه ترگمان]تری باید با بیل در اتاق جلویی دو برابر بشه
[ترجمه گوگل]تری باید با بیل در اتاق خواب قبلی دو برابر شود

8. Terry was sitting on the bottom stair.
[ترجمه ترگمان]تری روی پله ها نشسته بود
[ترجمه گوگل]تری در پایین پله نشسته بود

9. Terry was, as usual, slow to respond.
[ترجمه ترگمان]تری طبق معمول، مثل همیشه، آرام بود تا جواب بدهد
[ترجمه گوگل]تری، به طور معمول، آهسته پاسخ داد

10. What's Terry up to - I haven't seen him for ages.
[ترجمه ترگمان]تری چه خبر است که من سال ها او را ندیده بودم
[ترجمه گوگل]چطوری تا به حال - من او را برای سنین دیده ام

11. Terry seems to be in rather low spirits today.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تری امروز سرحال باشه
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تری در حال حاضر در ارواح نسبتا پایین است

12. Terry has been going out with Sharon for six weeks.
[ترجمه ترگمان](تری)شش هفته است که با شارون بیرون می رود
[ترجمه گوگل]تری با شارون به مدت شش هفته بیرون رفت

13. I've never seen Terry laugh so hard.
[ترجمه ترگمان]تا به حال ندیده بودم که تری به این شدت بخندد
[ترجمه گوگل]من هرگز Terry خندیدم

14. Calm down, Terry - there's no need to fly off the handle.
[ترجمه ترگمان]آروم باش، تری - نیازی نیست که از پسش بر بیای -
[ترجمه گوگل]آرام، تری - بدون نیاز به پرواز کردن دسته وجود ندارد

15. You can't expect Terry to take all the blame .
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی انتظار داشته باشی که تری همه تقصیرها رو گردن من بندازه
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از تری انتظار داشته باشید که سرزنش کنید

پیشنهاد کاربران

اسم یک شخص
Terry worked in a bank from 1996 to 2003
تری از سال 1996 تا 2003 در یک بانک کار کرد 🛒


کلمات دیگر: