کلمه جو
صفحه اصلی

unevenness

انگلیسی به فارسی

ناهماهنگی


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being variable, quality of not being balanced; instance of being variable; unfairness (archaic)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نایکنواختی رنگ

جملات نمونه

1. Any hollows or unevenness indicate either that they have been badly laid or have been affected by subsidence.
[ترجمه ترگمان]هر گونه حفره یا عدم یکنواختی نشان می دهد که آن ها به طور بدی قرار داده شده اند و یا از نظر فرونشست، تحت تاثیر قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]هر توخالی یا ناهمواری نشان می دهد که یا آن ها به سختی گذاشته شده اند یا تحت تأثیر تخریب قرار گرفته اند

2. A certain degree of unevenness is acceptable in nomadic and some village items.
[ترجمه ترگمان]درجه خاصی از عدم یکنواختی در nomadic و برخی از موارد روستایی قابل قبول است
[ترجمه گوگل]در بعضی از اقشار روستایی و اقلیت های روستایی، میزان مشخصی از نابرابری ها قابل قبول است

3. This unevenness comes about because topics are developed in a logical order.
[ترجمه ترگمان]این عدم یکنواختی به این دلیل مطرح می شود که موضوعات به یک ترتیب منطقی توسعه داده می شوند
[ترجمه گوگل]این ناهماهنگی به نظر می رسد زیرا موضوعات در یک نظم منطقی توسعه می یابند

4. Along with the thermal instability, unevenness, vendors and the oviductus adhesive thermal energy attenuation.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ناپایداری حرارتی، عدم یکنواختی، فروشندگان و افت فشار حرارتی oviductus adhesive
[ترجمه گوگل]همراه با بی ثباتی حرارتی، ناهمواری، فروشندگان و کاهش انرژی حرارتی الیکت چسب

5. You should smooth out any unevenness in the cloth before you cut it.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که it، باید هر unevenness را صاف کنی
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آن را برشید، باید هر گونه ناهماهنگی در پارچه را صاف کنید

6. There exists current distribution unevenness in large current switch apparatus parallel branch.
[ترجمه ترگمان]There توزیع جریان در دستگاه کلید موازی موجود در شاخه موازی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ناهمگونی توزیع کنونی در شاخه موازی جریان سوئیچ جریان بزرگ وجود دارد

7. Matrix effect, unevenness effect and heterogeneous effect are the three key points of this technique.
[ترجمه ترگمان]اثر ماتریس، اثر عدم یکنواختی و اثر ناهمگن سه نقطه کلیدی این روش هستند
[ترجمه گوگل]اثر ماتریکس، اثر ناهماهنگی و اثر ناهمگن سه نقطه اصلی این تکنیک است

8. Something, such as unevenness or a hole in a road, that causes a bump.
[ترجمه ترگمان]چیزی، مانند unevenness یا سوراخ در جاده، باعث برآمدگی می شود
[ترجمه گوگل]چیزی مانند ناهمواری یا سوراخ در یک جاده، باعث ایجاد ضربه می شود

9. This unevenness in damage is because the storm's winds in that area are aligning with the forward motion of the storm (generally northwest), which enhances the wind speeds.
[ترجمه ترگمان]این عدم یکنواختی به این دلیل است که باده ای طوفان در آن منطقه با حرکت رو به جلو طوفان (به طور کلی شمال غربی)همسو می شوند که سرعت باد را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این ناهماهنگی در آسیب است به این دلیل که باد های طوفان در آن منطقه با حرکت رو به جلو طوفان (معمولا شمال غربی) هماهنگ هستند، که باعث افزایش سرعت باد می شود

10. The dramatical growth of global economy causes the unevenness between and demand of the electric.
[ترجمه ترگمان]رشد dramatical اقتصاد جهانی موجب ایجاد عدم یکنواختی بین و تقاضای برق می شود
[ترجمه گوگل]رشد چشمگیر اقتصاد جهانی باعث عدم تقارن بین و تقاضای برق می شود

11. I sanded the corners to take away any unevenness in the joints.
[ترجمه ترگمان]این گوشه و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و آن طرف و
[ترجمه گوگل]من گوشه ها را شل کردم تا هرگونه ناهماهنگی در مفاصل را از بین ببرم

12. The linear density and unevenness of PET spun staple fiber were measured by vibration method.
[ترجمه ترگمان]چگالی خطی و عدم یکنواختی الیاف staple از طریق روش ارتعاش اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]تراکم خطی و ناهمگونی فیبرهای پاستوریزه شده به روش PET با روش ارتعاش اندازه گیری شد

13. Rotating Unevenness is an important dynamic quality of a weaving loom.
[ترجمه ترگمان]unevenness گردان یک کیفیت دینامیک مهم از یک بافت بافندگی است
[ترجمه گوگل]چرخش ناهمگون یک کیفیت پویایی مهم یک چوپان بافی است

14. The volley of arrows was thin and broken, its unevenness jangling in his nerves even before his senses recorded it.
[ترجمه ترگمان]رگبار تیره ای که حتی قبل از آن که حواس خود را در آن ثبت کند، in و broken بود
[ترجمه گوگل]پیچ و مهره فلش نازک و شکسته بود، ناهماهنگی آن در اعصاب خود حتی قبل از اینکه حس کند آن را ضبط کرد

15. The key to improve roving quality lies in reducing weight unevenness and improving yarn evenness.
[ترجمه ترگمان]کلید بهبود کیفیت roving در کاهش یکنواختی وزن و افزایش یکنواختی الیاف قرار دارد
[ترجمه گوگل]کلید بهبود کیفیت رینگ در کاهش ناهمسانی وزن و بهبود وضوح نخ است

پیشنهاد کاربران

ناهمواری، تغییر پذیری!

غیرمنصفانه بودن، ناهمسانی
مثلا در این عبارت:
unevenness of the globalization process

ناهمواری، نایکنواختی. ، ناهمسانی


کلمات دیگر: