کلمه جو
صفحه اصلی

tangling

انگلیسی به فارسی

تکان دادن، درهم و برهم کردن، ژولیدن، ژولیده کردن، درهم پیچیدن، گرفتار کردن، گیر افتادن، درهم گیر انداختن، گوریده کردن


دیکشنری تخصصی

[نساجی] گوریده شدن نخ یا الیاف - در هم گیر کردن نخ یا الیاف - توده ای شدن نخ یا الیااف


کلمات دیگر: