کلمه جو
صفحه اصلی

teflon


(نام بازرگانی) تفلون، ظرف نچسب

انگلیسی به فارسی

(نام بازرگانی) تفلون، ظرف نچسب


تفلون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: trademark for polytetrafluoroethylene, a substance used to provide a nonsticking coating on some cookware and industrial products.

• teflon is a type of plastic which is often used to coat cooking pans. teflon provides a surface which food does not stick to, so the pan can be cleaned more easily. teflon is a trademark.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لیف مصنوعی تفلون ( پلی تترا فلورواتیلن رشته ای یا پولکی )

جملات نمونه

1. The final Teflon layers were designed to be flame proof.
[ترجمه ترگمان]لایه های تفلون طراحی شدند تا دلیل شعله باشند
[ترجمه گوگل]لایه نهایی تفلون به عنوان شعله ور طراحی شده است

2. During the normal in-flight routine the crew wore Teflon cloth flight coveralls over the long johns.
[ترجمه ترگمان]در طول برنامه معمولی پرواز، خدمه در طول مدت طولانی، لباس های Teflon و coveralls را به تن داشتند
[ترجمه گوگل]در طی عملیات معمول پرواز، خدمه لباس پرواز تفلون پوشیدن بیش از johns طولانی است

3. Filled Teflon can be used as tabbing rings, piston rings, bearing material and sealing material.
[ترجمه ترگمان]تفلون را می توان به عنوان حلقه های tabbing، حلقه های پیستون، حامل مواد و مواد آب بندی مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]پر شده از تفلون را می توان به عنوان حلقه tabbing حلقه، پیستون، مواد تحمل و مواد مهر و موم شده است

4. Teflon: Trademark for a polymer of tetrafluoroethylene fluorocarbon ( polytetrafluoroethylene [ PTFE ] ) .
[ترجمه ترگمان]تفلون: Trademark برای پلیمر of پلی (پلی تترا فلورو polytetrafluoroethylene)
[ترجمه گوگل]علامت تجاری تفلون برای پلیمر tetrafluoroethylene fluorocarbon (polytetrafluoroethylene [PTFE])

5. Teflon tube, the high - pressure sales.
[ترجمه ترگمان]tube تفلون، فروش فشار بالا
[ترجمه گوگل]لوله تفلون، فروش فشار بالا

6. Teflon - lined hoses should not be used for hydrogen chloride, especially liquid, to avoid static charge - induced failure . . .
[ترجمه ترگمان]شلنگ های پلاستیکی - نباید برای کلرید هیدروژن، به خصوص مایع، برای اجتناب از شکست ناشی از شارژ استاتیک استفاده شوند
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از شکست ناشی از استاتیک، شیلنگ های تفلون نباید برای کلرید هیدروژن، به ویژه مایع استفاده شوند

7. The shaft is guided by teflon - coated bearings to protect against deflection.
[ترجمه ترگمان]شفت توسط bearings پوشیده از teflon برای محافظت در برابر خمش هدایت می شود
[ترجمه گوگل]این شفت به وسیله ی یاتاقان تفلون پوشانده می شود تا از انفجار محافظت شود

8. The gasket compounded by Teflon and rubber, is resistance to corrosive, innoxious and good composition for the whole part.
[ترجمه ترگمان]واشر با تفلون و لاستیک ترکیب می شود، مقاومت در برابر خورنده، innoxious و ترکیب خوب برای کل قسمت است
[ترجمه گوگل]واشر توسط تفلون و لاستیک ترکیب شده است مقاومت در برابر خوردگی، نجیب و خوب برای تمام قسمت است

9. The teflon compares with other plastics has thermostable, bears the chemical etching fine characteristic.
[ترجمه ترگمان]teflon با سایر پلاستیک ها مقایسه می شود و دارای خواص شیمیایی حکاکی شده شیمیایی است
[ترجمه گوگل]تفلون با سایر پلاستیک ها دارای درجه حرارت بالا است و دارای خاصیت خوب شیمیایی است

10. The teflon gland bush is installed in the charging cover.
[ترجمه ترگمان]بوته غده هیپوفیز در پوشش شارژ نصب می شود
[ترجمه گوگل]بوش غده تفلون در پوشش شارژ نصب شده است

11. Teflon, polyethylene, and sapphire are examples of good quality insulators, but avoid materials like phenolics and nylon.
[ترجمه ترگمان]مواد تفلون، پلی اتیلن و یاقوت نمونه هایی از مقره های با کیفیت خوب هستند، اما از موادی مانند phenolics و نایلون اجتناب می کنند
[ترجمه گوگل]تفلون، پلی اتیلن و یاقوت کبود نمونه هایی از مقره های با کیفیت خوب هستند، اما از مواد مانند فنول ها و نایلون اجتناب می کنند

12. This is a Teflon tubing, use a bit of lube to slide it over and into the tail carbon rod.
[ترجمه ترگمان]این یک لوله تفلون است، از کمی lube استفاده کنید تا آن را روی میله کربنی قرار دهید
[ترجمه گوگل]این یک لوله تفلون است، با استفاده از کمی روغنکاری برای کشیدن آن و به میله کربن دم

13. Teflon pots of uniform heat, thermal conductivity fast, fast dissipation.
[ترجمه ترگمان]ظروف تفلون از حرارت یکنواخت، رسانایی حرارتی سریع و اتلاف سریع
[ترجمه گوگل]گلدان تفلون گرما یکنواخت، هدایت حرارتی سریع، تخلیه سریع

14. This company mainly produces Teflon sleeve and agent three insulated wire.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به طور عمده آستین تفلون را تولید می کند و سه سیم عایق دار می دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا آستین تفلون و عامل سه سیم عایق تولید می کند

15. Methods:By retrosigmoid approach, with teflon performing micrangium decompression of the root of facial nerve.
[ترجمه ترگمان]روش ها: با رویکرد approach،، with performing micrangium micrangium decompression of of the nerve facial facial facial of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of
[ترجمه گوگل]روش ها با رویکرد بازنشستگی، با تفلون انجام فشردگی ریشه عصب صورت را انجام می دهد


کلمات دیگر: