1. He usually has a cigar vised in his teeth.
[ترجمه ترگمان]معمولا سیگار برگی در دندانش دارد
[ترجمه گوگل]او معمولا سیگار را در دندان هایش دید
2. He carefully places the sliver into a miniature vise.
[ترجمه ترگمان]با دقت آن تکه کوچک را در یک گیره کوچک جا به جا می کند
[ترجمه گوگل]او با دقت جوش را به یک مینیاتوری مینوشید
3. More than 400 the vise of these educational advising centers are located around the world.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰ نمونه از این مراکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان واقع شده اند
[ترجمه گوگل]بیش از 400 مورد از این مراکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان قرار دارد
4. Clamp the starter in a vise.
[ترجمه ترگمان] گاز رو گیره تو گیره
[ترجمه گوگل]بستن یک استارت را در یک انگشت
5. The old man's fists closed like a vise, and his chest heaved with suppressed rage.
[ترجمه ترگمان]مشت پیرمرد مثل گیره بسته شد و سینه اش از شدت خشم فرو رفت
[ترجمه گوگل]مشت های قدیمی مرد مانند یک تار و پود، و قفسه سینه او با خشم سرکوب شد
6. The vise ( parallel - jaw vice ) is available to all of the bench work.
[ترجمه ترگمان]گیره (سمت موازی فک)برای همه کار نیمکت موجود است
[ترجمه گوگل]ویس (معاون موازی جوش) در دسترس همه کارهای نیمکت است
7. Unclamp the shaft from the vise and slide off the top bearing.
[ترجمه ترگمان]شفت را از گیره جدا کرده و بر روی سطح بالای اسلاید قرار دهید
[ترجمه گوگل]شفت را از ناحیه بیرونی بردارید و بلبرینگ را بردارید
8. Grip a piece of wood in a vise.
[ترجمه ترگمان]یه تیکه چوب توی گیره
[ترجمه گوگل]یک تکه چوب را در یک تکه تکه تکه کنید
9. The scored jaws of a vise help it bite the work.
[ترجمه ترگمان]آرواره های scored یک گیره به آن کمک می کند کار را گاز بگیرد
[ترجمه گوگل]فک های گل زده از یک انگشت به آن کمک می کند تا کار را جسارت کند
10. Invert the differential case in the vise.
[ترجمه ترگمان] در مورد تشخیص بیماری در گیره
[ترجمه گوگل]معکوس کردن مورد دیفرانسیل در vise
11. May I take a print of your vise?
[ترجمه ترگمان]میتونم یه اثر انگشت تو بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا من می توانم یک نسخه چاپی از وییزا بگیرم؟
12. By the way, may I see your vise and passport, please ?
[ترجمه ترگمان]راستی، لطفا vise و گذرنامه تون رو ببینم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]به هر حال، ممکن است من ویزای شما و گذرنامه را ببینم، لطفا؟
13. Work banishes those great evils: boredom, vise and poverty.
[ترجمه ترگمان]کار کردن بر روی آن مشکلات بزرگ: بی حوصلگی، منگنه و فقر
[ترجمه گوگل]کار آنها را از بین می برد خستگی های بزرگ، بدبختی و فقر
14. Place the entire steering knuckle assembly in a vise and re - drill using the # Q drill bit.
[ترجمه ترگمان]کل مونتاژ بند را در یک گیره قرار دهید و از مته دریل # Q استفاده کنید
[ترجمه گوگل]Umiestnite cel� zostavu kĺbov riadenia do zver�ka a pomocou n�stroja
15. Screw the vise tighter.
[ترجمه ترگمان] گور بابای گیره
[ترجمه گوگل]پیچ و تاب تسمه تنگ تر