کلمه جو
صفحه اصلی

vise


معنی : گیره نجاری، گیره اهنگری، در پرس قرار دادن
معانی دیگر : در گیره نگهداشتن یا فشار دادن (انگلیس: vice)، گیره ی آهنگری و نجاری، پرس

انگلیسی به فارسی

پرس، گیره نجاری، گیره اهنگری، در پرس قراردادن


ویز، گیره نجاری، گیره اهنگری، در پرس قرار دادن


انگلیسی به انگلیسی

• clamp, device for clamping and holding something firmly in place

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of tools used to grip objects by means of two jawlike parts that are usu. moved by a screw or lever.
مشابه: brace, clamp
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: vises, vising, vised
مشتقات: vicelike (adj.), viselike (adj.)
• : تعریف: to hold, grip, or squeeze in, or as if in, a vise.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] گیره میزی

مترادف و متضاد

گیره نجاری (اسم)
vise

گیره اهنگری (اسم)
vise

در پرس قرار دادن (فعل)
vise

جملات نمونه

1. He usually has a cigar vised in his teeth.
[ترجمه ترگمان]معمولا سیگار برگی در دندانش دارد
[ترجمه گوگل]او معمولا سیگار را در دندان هایش دید

2. He carefully places the sliver into a miniature vise.
[ترجمه ترگمان]با دقت آن تکه کوچک را در یک گیره کوچک جا به جا می کند
[ترجمه گوگل]او با دقت جوش را به یک مینیاتوری مینوشید

3. More than 400 the vise of these educational advising centers are located around the world.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰ نمونه از این مراکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان واقع شده اند
[ترجمه گوگل]بیش از 400 مورد از این مراکز مشاوره آموزشی در سراسر جهان قرار دارد

4. Clamp the starter in a vise.
[ترجمه ترگمان] گاز رو گیره تو گیره
[ترجمه گوگل]بستن یک استارت را در یک انگشت

5. The old man's fists closed like a vise, and his chest heaved with suppressed rage.
[ترجمه ترگمان]مشت پیرمرد مثل گیره بسته شد و سینه اش از شدت خشم فرو رفت
[ترجمه گوگل]مشت های قدیمی مرد مانند یک تار و پود، و قفسه سینه او با خشم سرکوب شد

6. The vise ( parallel - jaw vice ) is available to all of the bench work.
[ترجمه ترگمان]گیره (سمت موازی فک)برای همه کار نیمکت موجود است
[ترجمه گوگل]ویس (معاون موازی جوش) در دسترس همه کارهای نیمکت است

7. Unclamp the shaft from the vise and slide off the top bearing.
[ترجمه ترگمان]شفت را از گیره جدا کرده و بر روی سطح بالای اسلاید قرار دهید
[ترجمه گوگل]شفت را از ناحیه بیرونی بردارید و بلبرینگ را بردارید

8. Grip a piece of wood in a vise.
[ترجمه ترگمان]یه تیکه چوب توی گیره
[ترجمه گوگل]یک تکه چوب را در یک تکه تکه تکه کنید

9. The scored jaws of a vise help it bite the work.
[ترجمه ترگمان]آرواره های scored یک گیره به آن کمک می کند کار را گاز بگیرد
[ترجمه گوگل]فک های گل زده از یک انگشت به آن کمک می کند تا کار را جسارت کند

10. Invert the differential case in the vise.
[ترجمه ترگمان] در مورد تشخیص بیماری در گیره
[ترجمه گوگل]معکوس کردن مورد دیفرانسیل در vise

11. May I take a print of your vise?
[ترجمه ترگمان]میتونم یه اثر انگشت تو بگیرم؟
[ترجمه گوگل]آیا من می توانم یک نسخه چاپی از وییزا بگیرم؟

12. By the way, may I see your vise and passport, please ?
[ترجمه ترگمان]راستی، لطفا vise و گذرنامه تون رو ببینم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]به هر حال، ممکن است من ویزای شما و گذرنامه را ببینم، لطفا؟

13. Work banishes those great evils: boredom, vise and poverty.
[ترجمه ترگمان]کار کردن بر روی آن مشکلات بزرگ: بی حوصلگی، منگنه و فقر
[ترجمه گوگل]کار آنها را از بین می برد خستگی های بزرگ، بدبختی و فقر

14. Place the entire steering knuckle assembly in a vise and re - drill using the # Q drill bit.
[ترجمه ترگمان]کل مونتاژ بند را در یک گیره قرار دهید و از مته دریل # Q استفاده کنید
[ترجمه گوگل]Umiestnite cel� zostavu kĺbov riadenia do zver�ka a pomocou n�stroja

15. Screw the vise tighter.
[ترجمه ترگمان] گور بابای گیره
[ترجمه گوگل]پیچ و تاب تسمه تنگ تر

He has a cigar vised in his teeth.

یک سیگار برگ بین دندان‌هایش قرار دارد.


پیشنهاد کاربران

گیره نجاری


کلمات دیگر: