کلمه جو
صفحه اصلی

thistle


معنی : خار، خاربن، خارخسک، بوته خار، باد اور، شوک مبارک
معانی دیگر : (گیاه شناسی) خاربن، ژاژ، انگنار، کنگر، خارمقدس (انواع بته های خار از جنس های onopordum و cirsium و cnicus - از خانواده ی composite به ویژه scotch thistel یا onopordum acanthium)، شوک، تاتاری

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) خار، بوته خار، شوک، باد اور، شوک مبارک،تاتاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: thistly (adj.)
• : تعریف: any of various plants with prickly leaves and showy heads of usu. purplish flowers.

• prickly plant, thorny plant
a thistle is a wild plant with prickly leaves and purple flowers.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] خار - سوزن

مترادف و متضاد

خار (اسم)
fluke, prickle, acicula, thorn, bur, thistle, bramble, quill, goad, prick, sting, barb, jag, teasel, teazle

خاربن (اسم)
thistle, bramble

خارخسک (اسم)
devil, thistle, shaitan

بوته خار (اسم)
thistle, thornbush

باد اور (اسم)
thistle

شوک مبارک (اسم)
thistle

جملات نمونه

1. Grasp the thistle firmly.
[ترجمه ترگمان]Grasp را محکم بگیر
[ترجمه گوگل]چنگ زدن را به صورت محکم ببندید

2. She sifted thistles through her thistle - sifter.
[ترجمه ترگمان]او خار خار را از الک کننده الک می کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق خزه او را از بین برده است

3. The thistle is the national emblem of Scotland.
[ترجمه ترگمان]کنگر وحشی نماد ملی اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]این خار علامت ملی اسکاتلند است

4. The thistle is the emblem of Scotland.
[ترجمه ترگمان]The نماد اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]این گیاه علامت اسکاتلند است

5. Creeping thistle, haunt of the charming meadow brown butterfly, can become a real pest if it gets a foothold.
[ترجمه ترگمان]پناه بر خدا، پناه بر یک پروانه قهوه ای فریبنده، اگر جای پای جای پا جای پایی داشته باشد، یک طاعون واقعی می شود
[ترجمه گوگل]خزنده ی خشمگین، حیرت از پروانه قهوه ای علف های جذاب، می تواند تبدیل به یک آفت واقعی، اگر آن را پایه ایستاده است

6. Partick Thistle have signed Hearts' 31-year-old midfielder Ian Jardine as player-coach.
[ترجمه ترگمان]Partick Thistle، ایان جاردین، هافبک ۳۱ ساله، را به عنوان مربی بازیکن امضا کرده است
[ترجمه گوگل]پارتی تیستل یان جاردین، هافبک 31 ساله قلب ها را به عنوان مربی تیم باز کرد

7. Thistle climbed back into the frame when Ray Farningham fired in a 20-yarder from Don McVicar's pass after 56 minutes.
[ترجمه ترگمان]Thistle پس از ۵۶ دقیقه از گذرگاه دون McVicar در فاصله ۲۰ متری از گذرگاه دون Farningham به داخل کادر رفت
[ترجمه گوگل]تریستل به عقب به فریم رسید، زمانی که Ray Farningham در یک پاسگاه 20 نفره از پاس Don McVicar پس از 56 دقیقه اخراج شد

8. A purple thistle sewn to the pocket of a school blazer.
[ترجمه ترگمان]یک بوته بنفش که به جیب کت مدرسه دوخته شده است
[ترجمه گوگل]یک خیمه بنفش به جیب یک مدرسه تزئین شده است

9. Mount Charlotte Thistle announced its pre-tax profit down to £ 5 million from £2 1 million the previous six months.
[ترجمه ترگمان]کوه شارلوت Thistle اعلام کرد که از ۶ میلیون پوند پیش از ۶ میلیون پوند از ۲ میلیون پوند سود خود را به ۵ میلیون پوند کاهش خواهد داد
[ترجمه گوگل]کوه شارلوت تیستل سود پیش از مالیات خود را تا 5 میلیون پوند از 2 میلیون پوند در شش ماه گذشته اعلام کرد

10. The third is Royal Thistle a patterned tufted in 50% Wool 50% Polypropylene in colours.
[ترجمه ترگمان]سومین مورد، رویال Thistle است که در حدود ۵۰ % تا ۵۰ % لباس پشمی در رنگ ها دارد
[ترجمه گوگل]سوم این است که سلطنتی تیستل در 50٪ پشم 50٪ پلی پروپیلن در رنگ های پارچه ای بافته شده است

11. New this Christmas are Whisky Thistle Truffles, each moulded into a thistle shape and filled with real whisky truffle centres.
[ترجمه ترگمان]این کریسمس جدید Whisky Thistle truffles است که هر کدام به شکل کنگر وحشی درآمده و مملو از مراکز واقعی ویسکی هستند
[ترجمه گوگل]جدید این کریسمس ویترین تست تریل تری فلفلی است که هر کدام از آنها به یک شکل خیمه ای شکل داده شده و با مراکز واقعی ویسکی پر شده است

12. Scotland's emblem is the thistle.
[ترجمه ترگمان]نماد اسکاتلند کنگر وحشی است
[ترجمه گوگل]نماد اسکاتلند سرخدار است

13. Scotland's flower is the setose thistle flower, one kind of leaf belt punctures purple flower.
[ترجمه ترگمان]گل اسکاتلند یک گل کنگر وحشی است، یک نوع شاخه برگ که گل ارغوانی را سوراخ می کند
[ترجمه گوگل]گل اسکاتلند گل ستاره داره، یک نوع کمربند برگ گلرنگ بنفش است

14. Milk Thistle is a unique herb which contains a natural compound called silymarin.
[ترجمه ترگمان]شیر Milk یک گیاه منحصر به فرد است که شامل یک ترکیب طبیعی به نام silymarin است
[ترجمه گوگل]شیر تمشک یک گیاه منحصر به فرد است که حاوی یک ترکیب طبیعی به نام سیلیمارین است

15. Sister Susie sitting on a thistle.
[ترجمه ترگمان] خواهر \"سوزی\" روی یه خار نشسته
[ترجمه گوگل]خواهر سوزی نشسته روی یک خیش

پیشنهاد کاربران

thistle tube : لوله موئینه ای


کلمات دیگر: