کلمه جو
صفحه اصلی

kasbah

انگلیسی به فارسی

کسبه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: see Casbah.

• crowded arab quarter of a north african city (also casbah)

جملات نمونه

1. Elsewhere, in the Moorish cafes of the Kasbah the body is silent, unable to tear itself away, to leave the glass of tea and rediscover time with the pulsing of its own blood.
[ترجمه ترگمان]در جایی دیگر، در کافه های Moorish، بدن خاموش است، قادر نیست خود را کنار بکشد، لیوان چای را رها کند و زمان را با تپش خون خودش باز گرداند
[ترجمه گوگل]در جایی دیگر، در کافه های ماهوانه Kasbah بدن ساکت است، قادر به خود را پاره کردن، به ترک چای چای و کشف دوباره زمان با ضربان خون خود را

2. And youths in the working class district, the Kasbah, had a clash with police and they used tear gas.
[ترجمه ترگمان]و جوانان منطقه کارگری، the، با پلیس درگیر بودند و از گاز اشک آور استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]و جوانان در ناحیه کارگر، Kasbah، برخورد با پلیس داشتند و از گاز اشک آور استفاده می کردند

3. Ait Benhaddou, the old kasbah was used for scenes in many films, such as Lawrence of Arabia, Gladiator. . .
[ترجمه ترگمان]Benhaddou در بسیاری از فیلم ها مانند لورنس عربستان، گلادیاتور مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]Ait Benhaddou، کاسباخ قدیمی برای صحنه های بسیاری از فیلم ها مانند لارنس عربستان، گلادیاتور استفاده شده است

4. 8 p. m. Have dinner either at Kasbah, a Moroccan restaurant with Oriental decor; or Baccanali, serving homemade Tuscan specialties in a simple but convivial atmosphere.
[ترجمه ترگمان]۸ متر شام را هم در رستوران Kasbah، رستوران مراکشی با دکوراسیون شرقی، یا Baccanali صرف کنید، که در یک فضای ساده اما convivial تخصص دارید
[ترجمه گوگل]8 پ متر شام هم در کاسبه، یک رستوران مراکش با دکور شرقی یا Baccanali، غذاهای خانگی توسکان را در یک فضای ساده اما جادار به ارمغان می آورد

5. Fighting went on into the nights and the police eventually had been forced out of the Kasbah.
[ترجمه ترگمان]شب ها جنگ به پایان می رسید و پلیس سرانجام مجبور شده بود از the خارج شود
[ترجمه گوگل]مبارزه به شب ادامه یافت و پلیس در نهایت مجبور شد از کاستا خارج شود

6. Lined in tidy order on either side of the "streets" of the old urban quarter of Kasbah are traditional arc gates, and messages of modern cities of Algeria are flowing from a super large screen.
[ترجمه ترگمان]خط Lined در هر دو طرف \"خیابان\" محله قدیمی شهری Kasbah گیت های قوس سنتی قرار دارند و پیام های شهرهای مدرن الجزایر از یک صفحه بسیار بزرگ جریان دارند
[ترجمه گوگل]در منظر منظم در هر دو طرف خیابان های شهر قدیمی Kasbah، دروازه های قدیمی سنتی، و پیام های شهرهای مدرن الجزایر از یک صفحه نمایش فوق العاده بزرگ جریان دارد

7. This image was shot at sunset, when only a part of the fortified mud houses in the ancient kasbah was lit. This picks out the detail, and sets it against the darker shadow areas.
[ترجمه ترگمان]این تصویر در هنگام غروب آفتاب گرفته شد، زمانی که تنها بخشی از خانه های خشتی تخریب شده در the باستانی روشن شد این کار جزئیات را مشخص می کند و آن را بر روی قسمت های تیره تر سایه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این تصویر در غروب خورشید شلیک شد، زمانی که تنها بخشی از خانه های گیاهی تقویت شده در کاستا باستان روشن شد این جزئیات را مشخص می کند و آن را در برابر مناطق سایه تاریک قرار می دهد

8. But unusually what happened was the residents of the Kasbah joined in.
[ترجمه ترگمان]اما آنچه رخ داد، ساکنان of بودند که به آن ها پیوستند
[ترجمه گوگل]اما غیرممکن اتفاق افتاد که ساکنان کاشبه به آن پیوستند

9. Above the harbor stands the set of white cubes of the Kasbah.
[ترجمه ترگمان]بالای بندرگاه مجموعه ای از تکه های سفید of قرار دارد
[ترجمه گوگل]در بالای بندر، مجموعه ای از مکعب های سفید کاسبه وجود دارد


کلمات دیگر: