کلمه جو
صفحه اصلی

idealization


تصور کمال مطلوب

انگلیسی به فارسی

آرمانی سازی، ایده آل کردن


انگلیسی به انگلیسی

• process of making something ideal; viewing of someone or something as ideal, romanticizing (also idealisation)

مترادف و متضاد

Synonyms: ennoblement, magnification, honor


glorification


جملات نمونه

1. Real numbers refer to a mathematical idealization rather than to any actual physically objective quantity.
[ترجمه ترگمان]اعداد حقیقی به یک آرمان گرایی ریاضی اشاره می کنند و نه به لحاظ فیزیکی واقعی
[ترجمه گوگل]اعداد واقعی به یک آرمان سازی ریاضی به جای هر مقدار واقعی جسمی واقعی اشاره دارند

2. Within the legal container of marriage, the idealization and illusion so characteristic or the in-love state can take a nasty knock.
[ترجمه ترگمان]در ظرف قانونی ازدواج، ایده آل بودن و فریب، چنین مشخصه یا حالت در عشق می تواند ضربه زننده داشته باشد
[ترجمه گوگل]در ظرف قانونی ازدواج، ایده آل سازی و توهمات بسیار مشخص و یا در کشور عاشقانه می تواند ضربه تند و زننده را

3. Performs the idealization the reality in person, but produces the new artistic style.
[ترجمه ترگمان]به دنبال آرمان گرایی کردن واقعیت در فرد، اما سبک هنری جدید را تولید می کند
[ترجمه گوگل]ایده آل سازی واقعیت را شخصا انجام می دهد، اما سبک هنری جدید را تولید می کند

4. The absence of obstructions is of course an idealization.
[ترجمه ترگمان]عدم وجود موانع، البته دارای کمال مطلوب است
[ترجمه گوگل]عدم انسداد، البته ایده آل است

5. The idealization of rural life was very misleading.
[ترجمه ترگمان]کمال مطلوب بودن زندگی روستایی بسیار گمراه کننده بود
[ترجمه گوگل]ایده آل زندگی روستایی بسیار گمراه کننده بود

6. Meanwhile, idealization may be clarified further in comparing with another two realization modes of idea object, which are idealization and verbalization.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، idealization ممکن است در مقایسه با دو حالت درک دیگر شی ایده، که idealization و verbalization هستند، بیشتر توضیح داده شود
[ترجمه گوگل]در عین حال، ایدهآلیسم میتواند در مقایسه با دو حالت تحقق دیگر شیء ایدهآل، که ایدهآلیسم و ​​واژگانی است، بیشتر روشن شود

7. Idealization and mathematical technique are prerequisite of physics precision and quantification.
[ترجمه ترگمان]روش ریاضی و ریاضی پیش نیاز فیزیک و تعیین کمیت فیزیک است
[ترجمه گوگل]ایده آل سازی و تکنیک ریاضی ضروری به دقت فیزیکی و اندازه گیری هستند

8. Some simple idealization of this behaviour must be taken and its consequences calculated.
[ترجمه ترگمان]برخی از idealization ساده این رفتار باید برداشته شود و عواقب آن محاسبه شود
[ترجمه گوگل]برخی از ایدهآلیدهای ساده این رفتار باید گرفته شوند و عواقب آن محاسبه شود

9. Of course, this power of idealization is the great gift of genius.
[ترجمه ترگمان]البته، این قدرت of، هدیه بزرگ نبوغ است
[ترجمه گوگل]البته این قدرت آرمانی سازی هدیه ای عالی از نابغه است

10. It gave a boost to the exaltation of the countryside, the idealization of a lost, golden, pre-industrial Arcadia.
[ترجمه ترگمان]این امر موجب تسریع در تجلیل از حومه شهر شد، یعنی آرمان گرایی از دست رفته، طلایی، پیش از صنعتی و از قبل صنعتی
[ترجمه گوگل]این امر باعث ارتقاء حومه شهر شد، ایده آل سازی Arcadia از دست رفته، طلایی و پیش از صنعتی

11. The continued process is often accentuated by disappointment in the other because of an earlier idealization.
[ترجمه ترگمان]این روند ادامه دار اغلب با نا امیدی از سوی دیگر به دلیل of اولیه برجسته می شود
[ترجمه گوگل]فرآیند مداوم اغلب با ناامیدی در دیگری به دلیل یک آرمانی سازی اولیه پیش می آید

12. The admiring of the Chinese knight errantry was recognized as an idealization standard and action mode by whole society member.
[ترجمه ترگمان]تعریف و تمجید از پهلوانان سرگردان چینی به عنوان یک استاندارد idealization و شیوه عمل توسط تمامی اعضای جامعه شناخته شد
[ترجمه گوگل]تحسین گرایی چینی چینی به عنوان یک استاندارد ایده آل سازی و حالت عمل توسط اعضای کل جامعه به رسمیت شناخته شد

13. Over the decades a Gandhian fondness for — some say idealization of — rural life has also kept people in villages, where the bonds of caste and custom remain strong.
[ترجمه ترگمان]بیش از چند دهه علاقه گاندی به - برخی می گویند که آرمان گرایی کردن زندگی روستایی مردم را در روستاها نگه می دارد، که در آن پیوندهای طبقاتی و عرف همچنان قوی باقی می ماند
[ترجمه گوگل]در طول چند دهه، تمسخر گاندی برای بعضی ها می گوید ایده آل سازی، زندگی روستایی مردم را نیز در روستاها نگهداری می کند، جایی که اوراق قرضه و کالای باقی مانده قوی هستند

14. In the firemen group, the PCL score and hyperarousal correlated positively with idealization; re-experiencing correlated positively with projection.
[ترجمه ترگمان]در گروه firemen، امتیاز pcl و hyperarousal به طور مثبت با idealization ارتباط داشتند؛ تجربه دوباره با طرح ارتباط مثبتی داشتند
[ترجمه گوگل]در گروه آتش نشانان، نمره PCL و hyperarousal به طور مثبت با ایده آل سازی ارتباط داشتند؛ تجربه دوباره با طرح ریزی مثبت همبستگی دارد

پیشنهاد کاربران

فرایند ایده آل سازی، دیدن چیز ها به عنوان ایده آل

تجسم سازی آرمانی

مجسم سازی آرمانی

ایده آل سازی


idealisation/ idealization
ایده آل سازی

تصور دلخواه، تصور موردپسند، تصورخیالی، تصورهدف زندگی، هدفمند سازی

فرایند ایجاد کمال فاضله

متناسب سازی، سنخیت سازی

idealization ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: آرمانی‏سازی
تعریف: روشی برای برافزایی بازنمایی از شکلی ویژه به شکلی کلی به‏منظور دست یافتن به مفهومی والا از مفهومی نسبی


کلمات دیگر: