کلمه جو
صفحه اصلی

ice pack


کیسه ی یخ (کیسه ی پلاستیکی که از یخاب پر می کنند و برای رفع درد یا ورم به کار می برند)

انگلیسی به فارسی

کیسه‌ی یخ (کیسه‌ی پلاستیکی که از یخاب پر می‌کنند و برای رفع درد یا ورم بهکار می‌برند)


(تودهی قطعات یخ شناور که به هم ماسیدهاند) یختوده


یخ بسته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: see pack ice.

(2) تعریف: see ice bag.

• large masses of ice floating together; bag containing ice (for lowering a fever, reducing swelling, etc.)

مترادف و متضاد

ice bag


Synonyms: cold pack


جملات نمونه

1. Ice packed up against the car glasses,and the visibility was just about nil.
[ترجمه ترگمان]یخ در برابر شیشه های اتومبیل جمع شده بود و میدان دید نزدیک به صفر بود
[ترجمه گوگل]یخ در مقابل عینک خودرو بسته شد و دید فقط تقریبا صفر بود

2. Hold this ice pack to your head to stop the bruising.
[ترجمه ترگمان]این بسته یخ رو نگه دار تا کبودی رو متوقف کنی
[ترجمه گوگل]نگه داشتن این یخ بسته به سر خود را برای متوقف کردن کبودی

3. They used ice packs to bring down her temperature.
[ترجمه ترگمان]آن ها از کمپرس یخ برای پایین آوردن دمای بدنش استفاده کردند
[ترجمه گوگل]آنها دمای یخ را پایین آوردند

4. Through the ice pack off Murmansk.
[ترجمه ترگمان]از داخل کیسه یخ زده بیرون
[ترجمه گوگل]از طریق یخ بسته Murmansk

5. The holder comprises of body, lid, drawers, ice pack, seat and hardware.
[ترجمه ترگمان]نگهدارنده شامل بدنه، در، کشوها، بسته یخ، صندلی و سخت افزار است
[ترجمه گوگل]دارنده شامل بدن، درب، چتر، یخ بسته، صندلی و سخت افزار است

6. She was holding an ice pack to her head.
[ترجمه ترگمان]او کمپرس یخ را در دست داشت
[ترجمه گوگل]او یک سرپوش یخ داشت

7. A ice pack means less living space for them.
[ترجمه ترگمان]یک بسته یخی به معنی فضای زندگی کم تر برای آن ها است
[ترجمه گوگل]یک بسته یخ به معنای فضای زندگی کمتری برای آنها است

8. Place the ice pack over this and then wrap an elastic bandage around the ice pack to hold it in place.
[ترجمه ترگمان]صفحه یخ را روی این قسمت قرار دهید و سپس یک بانداژ الاستیک را در اطراف کمپرس یخ ببندید تا آن را در جای خود نگه دارید
[ترجمه گوگل]بسته یخ را روی آن قرار دهید و سپس یک باند الاستیک را در اطراف یخ بسته کنید تا آن را در محل نگهداری کنید

9. If too much volcanic heat discharged, the crater's ice pack will melt away entirely.
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از حد داغ آتش فشانی تخلیه شود، گروه یخی حفره به طور کامل ذوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر بیش از حد حرارت آتشفشانی تخلیه شود، بسته یخ انحصاری به طور کامل از بین می رود

10. The ship was nosing a way through the ice pack.
[ترجمه ترگمان]کشتی داشت دنبال راهی می گشت که از میان کیسه یخ عبور کند
[ترجمه گوگل]کشتی از طریق یخ بسته بود

11. Cool the affected area with an ice pack or something similar.
[ترجمه ترگمان]منطقه متاثر کننده را با یک بسته یخی و یا چیز مشابه خنک کنید
[ترجمه گوگل]منطقه آسیب دیده را با یخ بسته یا چیزی شبیه سازی کنید

12. He put an ice pack on the injury as a precaution.
[ترجمه ترگمان]او کیسه یخ را روی زخم روی زخم گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک ضایعه یخی را به عنوان یک احتیاط قرار داد

13. One of Lewis's entourage applies an ice pack to a mouse over his left eye.
[ترجمه ترگمان]یکی از همراهان لوییس یک بسته یخی را روی چشم چپش به یک موش اعمال می کند
[ترجمه گوگل]یکی از همراهان لوئیس یک بسته یخ را به یک موس روی چشم چپ خود اعمال می کند

14. We need an ice pack.
[ترجمه ترگمان] یه کیسه یخ لازم داریم
[ترجمه گوگل]ما به یخ نیاز داریم

پیشنهاد کاربران

کیسه ی یخ

کیسه اى معمولا از جنس لاستیک که در آن آب گرم یا یخ میریزند و خصوصا در مواقع بیمارى از آن استفاده می کنند


کلمات دیگر: