کلمه جو
صفحه اصلی

keep abreast of

انگلیسی به انگلیسی

• stay informed, keep up to date

جملات نمونه

1. It's important to keep abreast of the latest developments in computers.
[ترجمه م.ا] این مهمه که با جدیدترین پیشرفت های کامپیوترها هماهنگ یا آگاه باشیم
[ترجمه ترگمان]مهم است که آخرین پیشرفت ها را در کامپیوترها حفظ کنید
[ترجمه گوگل]مهم این است که در کنار آخرین پیشرفت های رایانه ها باشید

2. We must renovate our social life to keep abreast of the times.
[ترجمه ترگمان]ما باید زندگی اجتماعی خود را نوسازی کنیم تا در برابر زمان همگام باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید زندگی اجتماعی خود را به روز نگه داریم تا از لحاظ زمان باقی بماند

3. Young people always keep abreast of the times.
[ترجمه ترگمان]جوانان همیشه در کنار یکدیگر قرار دارند
[ترجمه گوگل]جوانان همواره از زمان های دور هستند

4. Read the papers if you want to keep abreast of time.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهی به مرور زمان ادامه بدهی، روزنامه ها را بخوان
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید از وقت خود صرف نظر کنید، مقالات را بخوانید

5. It is almost impossible to keep abreast of all the latest developments in computing.
[ترجمه ترگمان]تقریبا غیرممکن است که آخرین تحولات را در محاسبات حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است که در کنار تمام آخرین پیشرفت های محاسبات نگهداری شود

6. I have to walk more quickly to keep abreast of him.
[ترجمه ترگمان]من باید سریع تر راه برم تا اونو سرپا نگه دارم
[ترجمه گوگل]من باید سریعتر قدم بزنم تا از او متنفرم

7. You should read the newspapers to keep abreast of current affairs.
[ترجمه ترگمان]شما باید روزنامه بخوانید تا از مسائل جاری آگاه باشید
[ترجمه گوگل]شما باید روزنامه ها را بخوانید تا به امور روزمره ادامه دهند

8. I try to keep abreast of any developments.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم از هر گونه پیشرفتی آگاه باشم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم که از هر پیشرفتی بگذرم

9. Representative staff will keep abreast of national developments by attending conferences and by visiting other schools piloting such courses.
[ترجمه ترگمان]کارکنان نمایندگی از طریق شرکت در کنفرانس ها و با بازدید از مدارس دیگر در این دوره های آموزشی، همگام با پیشرفت های ملی خواهند بود
[ترجمه گوگل]کارکنان نمایندگی با حضور در کنفرانس ها و بازدید از مدارس دیگر در این دوره ها، در کنار پیشرفت های ملی ادامه خواهند یافت

10. Executives keep abreast of events in the company by e-mail.
[ترجمه ترگمان]مدیران با پست الکترونیکی در کنار وقایع شرکت می ایستند
[ترجمه گوگل]مدیران از طریق ایمیل به طور مرتب در حوادث شرکت شرکت می کنند

11. Read the papers to keep abreast of what is going on.
[ترجمه ترگمان]کاغذها را بخوانید تا از آنچه در جریان است آگاه باشید
[ترجمه گوگل]مقالات را بخوانید تا به آنچه که در جریان است، ادامه دهید

12. I keep abreast of the times by reading USA TODAY.
[ترجمه ترگمان]من امروز با خواندن روزنامه USA امروز در کنار آن هستم
[ترجمه گوگل]با خواندن USA TODAY به روزمرگی خود ادامه می دهم

13. They always keep abreast of what is going on by reading the newspaper.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه از آنچه که با خواندن روزنامه ادامه دارد، آگاه هستند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه در حال خواندن روزنامه هستند

14. Read the papers if you want to keep abreast of the times.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها را بخوان، اگر بخواهی به پهلو بروی، روزنامه ها را بخوان
[ترجمه گوگل]اگر شما بخواهید از زمان های مختلف نگه دارید، مقالات را بخوانید

15. You should read the newspapers to keep abreast of the times.
[ترجمه ترگمان]شما باید روزنامه ها را بخوانید تا به abreast ادامه بدهید
[ترجمه گوگل]شما باید روزنامه ها را بخوانید تا از زمان های مختلف نگهداری شوند

پیشنهاد کاربران

به روز بودن با چیزی، همگام بودن

همگام بودن
به روز بودن


کلمات دیگر: