کلمه جو
صفحه اصلی

ice age


دوران یخبندان، عصر یخ (رجوع شود به: glacial epoch)، دوره ی، دوره یخبندان دوره ء ی

انگلیسی به فارسی

دوره یخ، دوره یخبندان


عصر یخبندان، دوره یخ، دوره یخبندان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any part of geological time when glaciers covered large parts of the earth; glacial epoch.

(2) تعریف: see Pleistocene.

• glacial period which occurred during the pleistocene epoch
the ice age was a period of time lasting many thousands of years, during which a lot of the earth's surface was covered with ice.

مترادف و متضاد

glacial period


Synonyms: glacial epoch


جملات نمونه

1. That species disappeared in the Ice Age.
[ترجمه ترگمان]این گونه در عصر یخ بندان ناپدید شد
[ترجمه گوگل]این گونه در عصر یخبندان ناپدید شد

2. Yet the first global ice age may have come as early as 5 billion years ago.
[ترجمه sorush] با این حال، اولین عصر یخ بندان جهان ممکن است حدود ۵ میلیارد سال پیش باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، اولین عصر یخ بندان جهان ممکن است حدود ۵ میلیارد سال پیش باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، اولین عصر یخبندان جهانی ممکن است 5 میلیارد سال پیش به وجود آمده باشد

3. It could seize up Washington harder than another Ice Age.
[ترجمه ترگمان]این کار می تواند واشنگتن را سخت تر از عصر یخ بندان دیگر بگیرد
[ترجمه گوگل]این می تواند واشنگتن را سخت تر از عصر یخی دیگری بگیرد

4. Only after the last ice age did modern civilization, such as it is, evolve.
[ترجمه ترگمان]تنها پس از آخرین عصر یخ بندان، تمدن مدرن مانند آن، تکامل یافت
[ترجمه گوگل]تنها بعد از آخرین عصر یخبندان تمدن مدرن، مانند آن، تکامل یافته است

5. As the Ice Age passed and the earth warmed, the glaciers, year by year, retreated.
[ترجمه ترگمان]وقتی عصر یخ بندان سپری شد و زمین گرم شد، یخچال ها، سال به سال، عقب نشینی می کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که عصر یخبندان گذشت و زمین گرم شد، یخچالهای طبیعی سال به سال عقب افتادند

6. An ice age begins slowly, almost imperceptibly, when the average temperature drops by a few degrees.
[ترجمه ترگمان]زمانی که متوسط دمایی تا چند درجه کاهش می یابد، یک عصر یخ بندان آهسته و تقریبا نامحسوس آغاز می شود
[ترجمه گوگل]عصر یخبندان به آرامی، تقریبا ناگهان شروع می شود، زمانی که دمای متوسط ​​چند درجه کاهش می یابد

7. At that time, an ice age was ending, game animals were flourishing, and humans were relatively few.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، عصر یخ بندان به پایان رسید، حیوانات بازی رونق یافتند و انسان ها نسبتا کم بودند
[ترجمه گوگل]در آن زمان عصر یخبندان پایان یافت، حیوانات بازی شکوفا شدند و انسان ها نسبتا کم بودند

8. The plot of this movie begins when the Ice Age ends.
[ترجمه ترگمان]داستان این فیلم زمانی آغاز می شود که عصر یخ بندان به پایان برسد
[ترجمه گوگل]طرح این فیلم زمانی آغاز می شود که عصر یخبندان به پایان می رسد

9. She's found that extinctions of big ice age animals – creatures like mastodons – happened about 000 years before this brief cooling period.
[ترجمه ترگمان]او متوجه شد که extinctions از موجودات کهن عصر یخ بندان در حدود ۰۰۰ سال پیش از این دوره کوتاه خنک سازی اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]او دریافت که انقراض حیوانات بزرگ یخی - موجوداتی مانند مشتودون - در حدود 000 سال قبل از این دوره خنک کننده رخ داده است

10. Three and a half years later, Ice Age 2: The Meltdown is ready to hit theaters.
[ترجمه ترگمان]سه سال و نیم بعد، عصر یخ بندان ۲: The برای زدن به تئاترها آماده است
[ترجمه گوگل]سه سال و نیم بعد، عصر یخبندان 2: Meltdown آماده است تا به تئاتر برسد

11. On August 14 the green button on my phone console lit up for the first time in an ice age.
[ترجمه ترگمان]در ۱۴ اوت دکمه سبز کنسول تلفن من برای اولین بار در عصر یخ بندان روشن شد
[ترجمه گوگل]در 14 آگوست، دکمه سبز کنسول تلفن من برای اولین بار در عصر یخ زده روشن شد

12. Global sea level was 120 metres below the present level during the Ice Age.
[ترجمه ترگمان]سطح جهانی دریا ۱۲۰ متر پایین تر از سطح کنونی در طول عصر یخ بندان بود
[ترجمه گوگل]سطح جهانی در طول عصر یخبندان 120 متر کمتر از سطح فعلی بود

13. And a secret unravelled . . . the bones that solve the mystery of the Ice Age.
[ترجمه ترگمان]و یه سری از استخون ها که معمای عصر یخ بندان رو حل می کنن
[ترجمه گوگل]و یک راز پراکنده شد استخوان هایی که رمز و راز عصر یخ را حل می کنند

14. Over the last 5 million years, our planet has been in the grip of an ice age.
[ترجمه ترگمان]در ۵ میلیون سال گذشته، سیاره ما در چنگال یک عصر یخ بندان بوده است
[ترجمه گوگل]در طول 5 میلیون سال گذشته، سیاره ما در عصر یخبندان بوده است

15. Some are warm and hospitable, while others can be nothing short of an ice age.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها گرم و مهمان نواز هستند، در حالی که برخی دیگر نمی توانند کمی از سن و سال یخ داشته باشند
[ترجمه گوگل]برخی از آنها گرم و مهمان نواز هستند، در حالی که دیگران می توانند چیزی کمتر از یک دوره یخی باشند

پیشنهاد کاربران

عصر یخبندان

عصر ( دوره ) یخ ، عصر ( دوره ) یخی ، عصر ( دوره ) یخبندان

ice age ( زمین شناسی )
واژه مصوب: عصر یخ بندان 2
تعریف: بازه ای گسترده در دوره های زمین شناسی که در طی آن ورقه های حجیمی از یخ در بخش های زیادی از زمین تشکیل شد


کلمات دیگر: