کلمه جو
صفحه اصلی

leisured

انگلیسی به فارسی

اوقات فراغت


مرفه، آسوده، آسودمند، کم‌مشغله


انگلیسی به انگلیسی

• not having to work due to having enough money; having leisure; characteristic of leisure; relaxed
leisured people are people who do not work, usually because they are rich.
leisured activities are done in a relaxed way or do not involve work.

جملات نمونه

1. They seemed to live a very leisured life.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آن ها زندگی آرامی دارند
[ترجمه گوگل]آنها به نظر می رسید که یک زندگی بسیار فراغتی زندگی می کنند

2. The leisured classes have had more attention than they deserve.
[ترجمه ترگمان]طبقات فارغ البال بیش ترین توجه را نسبت به شایستگی خود داشتند
[ترجمه گوگل]کلاسهای فراغتی توجه بیشتری نسبت به آنها داشتند

3. He inherited wealth and could have lived a leisured life but preferred to pursue his earlier interest in natural philosophy.
[ترجمه ترگمان]ثروت و ثروت موروثی را به ارث برده بود، اما ترجیح می داد که به فلسفه طبیعی علاقه مند باشد
[ترجمه گوگل]او ثروت را به ارث برده و می تواند یک زندگی خوش منظر را زندگی کند اما ترجیح می دهد که علاقه اش را به فلسفه طبیعی دنبال کند

4. His equivalent of Edwardian leisured escapism is today's green movement.
[ترجمه ترگمان]معادل او of leisured escapism، جنبش سبز امروزی است
[ترجمه گوگل]معادل او از فرار از زندان Edwardian جنبش سبز امروز است

5. That left little for leisured women to do.
[ترجمه ترگمان] که یه کم جرات واسه یه زن رو از دست دادی
[ترجمه گوگل]این برای زنان خوش شانس برای انجام کار کم است

6. The same leisured friendly atmosphere prevailed among the crowds in the park.
[ترجمه ترگمان]همان جو دوستانه ای که در حال leisured در میان جمعیت در پارک رواج داشت
[ترجمه گوگل]فضای دوستانه فضای مجازی در میان جمعیت در پارک وجود داشت

7. Only with the rise of a leisured class, supported by the enforced toil of others, was the balance upset.
[ترجمه ترگمان]تنها با ظهور یک کلاس فارغ البال، که از کار اجباری دیگران پشتیبانی می کرد، تعادل خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]فقط با ظهور یک کلاس فراغتی که توسط نیروی اعمال دیگران پشتیبانی می شد، ناراحتی متعادل بود

8. The questioning was polite and leisured but thorough.
[ترجمه ترگمان]این سوال مودبانه و آرام بود، اما صحیح و سالم بود
[ترجمه گوگل]پرسشنامه مودبانه و خوش مشرب بود اما کامل بود

9. I can't endure the leisured man's measures for the treasures in the treasury.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم اقدام های لازم را برای گنجینه ای که در خزانه است تحمل کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم اقدامات اوقات فراغت را برای گنجینه های خزانه داری تحمل کنم

10. But Worth also took more leisured commissions.
[ترجمه ترگمان]اما ارزشش را داشت که کمیسیون های بیشتری به عمل آورد
[ترجمه گوگل]اما ارزش نیز کمیسیون های فراغت بیشتری را به خود اختصاص داد

11. The leisured man took no measure for the treasure in the treasury.
[ترجمه ترگمان]مرد مجال نیافت تا گنجینه را در خزانه پیدا کند
[ترجمه گوگل]مرد جوانی به اندازه گنج در خزانه داری هیچ اندازه ای نگرفت

12. Developing Heilongjiang provincial tourism, we should synthesize leisured tourism and ecological tourism and make the forest tourism the supporting industry of Heilongjiang province in the end.
[ترجمه ترگمان]توسعه گردشگری شهرستان Heilongjiang، ما باید گردشگری غیرقابل اجتناب و گردشگری اکولوژیکی را ترکیب کنیم و توریسم جنگل را به صنعت حمایت از استان Heilongjiang در پایان تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]در حال توسعه گردشگری استان هیلونگجیانگ، ما باید گردشگری فراغتبخش و گردشگری اکولوژیکی را تلفیق کنیم و در نهایت، صنعت گردشگری جنگلداری حامی استان هیلونگجیانگ را ایجاد کنیم

13. Why not send in for some leisured summer reading?
[ترجمه ترگمان]چرا برای خوندن یه کمی استراحت تابستونی send؟
[ترجمه گوگل]چرا برای خواندن تابستانهای فراغت و تابستون نه؟

پیشنهاد کاربران

راحت - بی دغدغه - مرفه - آرامش


کلمات دیگر: