1. business cycle
دوران (یا چرخه ی) اقتصادی
2. duty cycle
چرخه ی کار،چرخه ی کارایی
3. life cycle
چرخه ی زندگی
4. menstrual cycle
دوره قاعدگی
5. the cycle of a year's seasons
گردش فصل های سال
6. the cycle that begins with birth and ends with death
چرخه ای که از تولد آغاز و به مرگ ختم می شود
7. memory cycle
(کامپیوتر) چرخه ی حافظه
8. a sonnet cycle
مجموعه ی غزلیات
9. the charlemagne cycle
چرخه ی افسانه های شارلمان
10. i decided to cycle into town
تصمیم گرفتم سواره (دوچرخه یا موتورسیکلت) به شهر بروم.
11. I never cycle up that hill it's too steep.
[ترجمه how ?] من هرگز از آن تپه بالا { با دوچرخه } نمی روم , خیلی شیب دارد.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت این تپه را بزرگ نکرده ام، خیلی تند است
[ترجمه گوگل]من هرگز آن تپه را شتاب نمی دهم که خیلی شیب دار است
12. Her latest stunt is riding a motor cycle through a ring of flames.
[ترجمه ترگمان]آخرین شیرین کاری او در حال چرخش موتور در میان حلقه ای از شعله های آتش است
[ترجمه گوگل]آخرین شیرین کاری او یک حلقه از شعله های آتش است
13. My cycle is broken, so I shall have to walk.
[ترجمه رضوان اسدی] چرخه من خراب شده ، پس باید پیاده بروم
[ترجمه ترگمان]چرخه من شکسته، بنابراین باید راه بروم
[ترجمه گوگل]چرخه من شکسته است، بنابراین باید پیاده روی کنم
14. We're going for a cycle ride this afternoon.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر به گردش خواهیم رفت
[ترجمه گوگل]ما در این بعدازظهر به دنبال چرخه سواری هستیم
15. We need to break the cycle of poverty and crime in the inner cities.
[ترجمه ترگمان]ما باید چرخه فقر و جنایت در درونشهرها را بشکنیم
[ترجمه گوگل]ما باید چرخه فقر و جرم و جنایت را در شهر های داخلی شکست دهیم
16. The pedals of a cycle are attached to a crank.
[ترجمه ترگمان]پدال های یک چرخه به یک دسته متصل می شوند
[ترجمه گوگل]پدال های یک چرخه به یک میل لنگ وصل می شود
17. Cycle across America? Sounds a bit dodgy to me.
[ترجمه ترگمان]چرخه در آمریکا؟ به نظر من که یه ذره مشکوکه
[ترجمه گوگل]چرخه در سراسر آمریکا؟ به نظر می رسد کمی devgy به من
18. It's easier to cycle with the wind behind you.
[ترجمه ترگمان]دور شدن با باد پشت سر شما آسان تر است
[ترجمه گوگل]آسانتر است که با باد پشت سرتان چرخه داشته باشید
19. The long cycle ride exhausted her.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری طولانی او را خسته کرد
[ترجمه گوگل]رانندگی طولانی مدت او را خسته کرده است
20. The business cycle is a series of peaks and troughs.
[ترجمه ترگمان]چرخه تجاری مجموعه ای از قله ها و troughs است
[ترجمه گوگل]چرخه تجاری یک سری از قله ها و چاه است
21. There was a cycle path running along this side of the wall, right at its base.
[ترجمه ترگمان]یک مسیر چرخه در امتداد این طرف دیوار وجود داشت که درست در پایه آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]راه چرخه ای در حال اجرا در امتداد این سمت دیوار، درست در پایه آن بود