کلمه جو
صفحه اصلی

duplex


معنی : دوتایی، مضاعف، دولا، دولایی، دورشتهای، دوسمتی
معانی دیگر : دوبرابر، دوچندان، (تلگراف) دوسویه، (مکانیک - دارای دو یکان که همزمان یا یکجور کار می کنند) دوگانه، جفتی، رجوع شود به: duplex apartment، خانه دوخانواری

انگلیسی به فارسی

مضاعف، دورشته‌ای، دولا


دولایی، دوتایی، دوسمتی، خانه دوخانواری


دوبلکس، دوتایی، مضاعف، دورشتهای، دولا، دولایی، دوسمتی


انگلیسی به انگلیسی

• double; having two floors; bidirectional, in two directions (computers)
building having rooms on two floors or stories; house with dwelling accommodations for two separate families
a duplex device or process has two parts; a technical use.
in american english, a duplex is a semi-detached house.
in american english, a duplex is also a flat which has rooms on two floors.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] دولا ؛ دو رشته ای ؛ مضاعف ؛ دو طرفه - دوطرفه مربوط به یک سیستم با تجهیزات مخابراتی که قادر به انتقال دو طرفه اطلاعات است .
[مهندسی گاز] دوتائی، دوقسمتی
[نساجی] دو فتیله ای - دو جزئی

مترادف و متضاد

دوتایی (صفت)
dual, double, bigeminal, binary, duplex, dyadic

مضاعف (صفت)
binary, duplex, doubled, redoubled

دولا (صفت)
geminate, dual, double, duplex, reclinate, two-ply

دولایی (صفت)
duplex, duple

دو رشته ای (صفت)
duplex

دوسمتی (صفت)
duplex

twofold


Synonyms: double, paired, twin


جملات نمونه

1. This is called full duplex operation.
[ترجمه ترگمان]این عملیات کاملا دوطرفه نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این عملیات دوطرفه نامیده می شود

2. Accommodation comprises 110 twin bedded bungalows and 15 Duplex Suites each with its own shady terrace and small walled garden.
[ترجمه ترگمان]محل اقامت شامل ۱۱۰ خانه bedded و ۱۵ Suites دورو است که هر کدام دارای تراس سایه دار خود و باغ محصور با دیواره ای کوچک خود هستند
[ترجمه گوگل]اقامت 110 مجتمع مسکونی دوقلو و 15 مجتمع دوبلکس هر کدام دارای تراس سایه دار و باغچه کوچک دیوار است

3. Functional features, applications and technics of duplex Cr plating are outlined.
[ترجمه ترگمان]مشخصه های عملکردی، کاربردها و technics روکش کروم دوطرفه به طور خلاصه بیان می شوند
[ترجمه گوگل]ویژگی های کاربردی، برنامه های کاربردی و تکنیک پوشش دوبلکس Cr مشخص شده است

4. Creates a duplex channel between a service and a callback instance on the client.
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک کانال دوطرفه بین یک سرویس و یک مورد خاص برای مشتری
[ترجمه گوگل]ایجاد یک کانال دوطرفه بین یک سرویس و یک نمونه تماس تلفنی در سرویس گیرنده

5. The iron is melted with cupola- mainfrequency furnace duplex process, and pouring was conducted with pneumatic insulated pouring ladle.
[ترجمه ترگمان]آهن با یک فرآیند دو طرفه کوره در کوره ذوب شده است و ریختن با ملاقه insulated pneumatic انجام شده است
[ترجمه گوگل]آهن با فرایند دوبلکس کوره اصلی فرکانس ذوب می شود و ریختن با مایع ریخته گری شده با پنوماتیک انجام می شود

6. In addition the duplex system, antenna and feeder line are discussed.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، سیستم مضاعف، آنتن و خط تغذیه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سیستم دوگانه، آنتن و خط فیدر مورد بحث قرار می گیرد

7. Chand Double Air hardcover duplex home for sale!
[ترجمه ترگمان]خانه چند دوگانه در خانه دوطرفه برای فروش!
[ترجمه گوگل]خانه دوبلکس چاد دو نفره برای فروش!

8. This paper introduces a distributed duplex system with high availability in real-time applications.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم دوطرفه توزیع شده با قابلیت دسترسی بالا در کاربردهای بلادرنگ را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم دوگانه توزیع شده را با در دسترس بودن بالا در برنامه های در حال اجرا معرفی می کند

9. Each antenna can be configured for simplex or duplex operation, allowing the system to also be operated as an airborne microwave repeater.
[ترجمه ترگمان]هر آنتن می تواند برای عملیات تکی یا دوطرفه پیکربندی شود، که به این سیستم اجازه می دهد تا به عنوان یک تعدیل کننده مایکروویو هوابرد مورد بهره برداری قرار گیرد
[ترجمه گوگل]هر آنتن را می توان برای عملیات ساده و دوبلکس پیکربندی کرد، به این ترتیب می توان سیستم را نیز به عنوان تکرار کننده مایکروویو هوا استفاده کرد

10. In this report, a duplex PCR method was developed for the fast detection of budgerigar herpesvirus and adenovirus in samples.
[ترجمه ترگمان]در این گزارش، یک روش PCR دوگانه برای تشخیص سریع budgerigar herpesvirus و adenovirus ها در نمونه ها ایجاد شد
[ترجمه گوگل]در این گزارش، یک روش دوفلکس PCR برای تشخیص سریع ویروس و آدرن ویروسی جوانه زدن در نمونه ها طراحی شده است

11. The communication has some properties such as contactless, duplex, low baud rate, low power consumption.
[ترجمه ترگمان]این ارتباط ویژگی هایی چون غیرتماسی، duplex، نرخ پایین baud، مصرف توان پایین دارد
[ترجمه گوگل]ارتباطات دارای برخی از ویژگی های مانند بدون تماس، دوطرفه، نرخ باند کم، مصرف کم برق است

12. A signaling data link is a full - duplex - directional, digital transmission channel used for signaling.
[ترجمه ترگمان]یک پیوند داده سیگنال یک کانال انتقال دیجیتالی کامل است که برای سیگنال دهی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک لینک داده سیگنال یک کانال انتقال دیجیتال کاملا دو طرفه است که برای سیگنالینگ استفاده می شود

13. Many of these cards also include 3D, surround sound and full duplex features.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این کارت ها شامل ۳ D، صدا و ویژگی های کاملا دوطرفه می باشند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این کارت ها شامل سه بعدی، صدای فراگیر و ویژگی های دوبلکس نیز می باشند

14. As I stood at the lower landing of this duplex.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در پایین طبقه پایین این دو duplex ایستاده بودم
[ترجمه گوگل]همانطور که در پایین فرود این دوبلکس ایستاده بودم

15. Two years ago, once-stagnant rents started to skyrocket, and the value of his duplex increased dramatically.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش، اجاره ها به شدت افزایش یافت و ارزش of به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، اجاره یک بار راکد شروع به صعود کرد، و ارزش دوبلکس او به طرز چشمگیری افزایش یافت

پیشنهاد کاربران

دوبلکس/ دو تایی

خانه دوپلکس = خانه ۲ آشکوب

duplex ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: سراچۀ دوسطحه
تعریف: اقامتگاهی در دو سطح یا دو طبقه که با هم مرتبط هستند


کلمات دیگر: