1. my reservoir of physical energy
ذخیره ی انرژی بدنی من
2. the reservoir of a kerosene lamp
مخزن چراغ نفتی
3. his mind was a reservoir of learning
مغز او گنجینه ای از دانش بود.
4. the volume of the water reservoir
گنجایش آب انبار
5. the water is low in the reservoir
آب منبع کم شده است.
6. the controlled flow of water from the reservoir into the pipes
جریان تنظیم شده ی آب از مخزن به لوله ها
7. we have to even out the flow of water from the reservoir
باید جریان آب از انبار را یکنواخت کنیم.
8. This reservoir gives water to the whole city.
[ترجمه ترگمان]این مخزن آب را به کل شهر می دهد
[ترجمه گوگل]این مخزن به کل شهر آب می دهد
9. They breed fish in the reservoir.
[ترجمه ترگمان]آن ها ماهی ها را در دریاچه زاد و ولد می کنند
[ترجمه گوگل]آنها ماهی را در مخزن می پروراندند
10. Torrents of water gushed into the reservoir.
[ترجمه ترگمان]سیلی از آب به داخل مخزن سرازیر شد
[ترجمه گوگل]جریان آب به داخل مخزن می افتد
11. The reservoir was very low after the long drought.
[ترجمه ترگمان]دریاچه پس از خشکسالی طولانی بسیار پایین بود
[ترجمه گوگل]پس از خشکسالی طولانی، مخزن بسیار پایین بود
12. The show is a veritable reservoir of new talent.
[ترجمه ترگمان]این نمایش یک منبع واقعی استعداد جدید است
[ترجمه گوگل]این نمایش یک مخزن واقعی استعداد جدید است
13. A contractor was hired to drain the reservoir and to excavate soil from one area for replacement with clay.
[ترجمه ترگمان]یک پیمان کار برای تخلیه مخزن و حفاری خاک از یک منطقه برای جایگزینی خاک رس استخدام شد
[ترجمه گوگل]یک پیمانکار برای تخلیه مخزن و استخراج خاک از یک منطقه برای جایگزینی با خاک رس استخدام شد
14. When the reservoir becomes blocked, the only remedy lies in cleaning the entire system.
[ترجمه ترگمان]وقتی که مخزن مسدود شود، تنها درمان در تمیز کردن کل سیستم قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که مخزن مسدود می شود، تنها درمان در تمیز کردن کل سیستم است
15. The town is supplied with water from a reservoir.
[ترجمه ترگمان]شهر از یک مخزن آب تامین می شود
[ترجمه گوگل]شهر با آب از مخزن تامین می شود
16. The reservoir was low after the long drought.
[ترجمه ترگمان]مخزن بعد از خشکسالی طولانی پایین بود
[ترجمه گوگل]مخزن پس از خشکسالی طولانی پایین بود
17. Enterprise must have a reservoir of cheap labour.
[ترجمه ترگمان]شرکت باید مخزن نیروی کار ارزان داشته باشد
[ترجمه گوگل]سازمانی باید یک مخزن کار ارزان داشته باشد
18. Water is piped from the reservoir to the city.
[ترجمه ترگمان]آب از مخزن به شهر لوله کشی شده است
[ترجمه گوگل]آب از مخزن به شهر منتقل می شود