1. the allowance of an insurance claim
پذیرفتن ادعای بیمه
2. travel allowance
هزینه ی سفر
3. the dealer gave us an allowance on our old car
فروشنده با گرفتن اتومبیل قدیمی ما تخفیفی در خرید ماشین داد.
4. a teaching method that makes full allowance for individual differences
روش تدریس که ویژگی های فردی را به حساب می آورد
5. each month my father gave us an allowance of ten tumans
پدرم هر ماه ده تومان پول توجیبی به ما می داد.
6. I didn't receive any allowance from my father.
[ترجمه ترگمان]من هیچ پولی از پدرم دریافت نکردم
[ترجمه گوگل]من هیچ کمک مالی از پدرم دریافت نکرده ام
7. The invaders plunder at no allowance.
[ترجمه احمدرضا:] مهاجمان بدون هیچ مجوزی دست به غارتگری زدند.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان بدون هیچ گونه پول دزدی غارت می کنند
[ترجمه گوگل]مهاجمان غارت نمی کنند
8. The pension includes an allowance of fifty pounds for traffic expenditures.
[ترجمه ترگمان]این مستمری شامل یک مقرری پنجاه پوندی برای مخارج رانندگی است
[ترجمه گوگل]این حقوق بازنشستگی شامل هزینه ای حدود پنجاه پوند برای هزینه های ترافیکی می شود
9. I get four weeks' holiday allowance a year.
[ترجمه ترگمان]من یک سال است که چهار هفته مرخصی می گیرم
[ترجمه گوگل]من چهار سال حقوق بازنشستگی را در سال دریافت می کنم
10. His father gives him a monthly allowance of £200.
[ترجمه ترگمان]پدرش مقرری ماهیانه ۲۰۰ پوند به او می دهد
[ترجمه گوگل]پدرش به او کمک مالی ماهانه به مبلغ 200 پوند می دهد
11. The plan makes no allowance for people working at different rates.
[ترجمه ترگمان]این طرح هیچ مقرری برای افرادی که در نرخ های مختلف کار می کنند، ایجاد نمی کند
[ترجمه گوگل]این طرح هیچ مشکلی برای افرادی که در نرخ های مختلف کار می کنند نیست
12. "She is entitled to her personal allowance which is three thousand pounds of income. "— 'Yes. but she doesn't earn any money. '.
[ترجمه ترگمان]\" او مستحق دریافت مقرری شخصی است که سه هزار پوند درآمد دارد \" اما او هیچ پولی به دست نمی آورد
[ترجمه گوگل]'او حق بیمه شخصی خود را دارد که سه هزار پوند درآمد دارد - بله اما او پولی به دست نمی آورد '
13. My weekly allowance is 50 yuan.
[ترجمه ترگمان]مقرری هفتگی من ۵۰ یوان است
[ترجمه گوگل]مبلغ هفتگی من 50 یوان است
14. I get a mileage allowance if I use my car for work .
[ترجمه ترگمان]من از ماشینم برای کار استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]اگر از ماشین من برای کار استفاده می کنم، کمک هزینه مسافت پیموده می شود
15. Roman soldiers received a salt allowance, called salarium, the origin of the word salary.
[ترجمه ترگمان]سربازان رومی a نمک به نام salarium دریافت کردند که منشا کلمه حقوق بود
[ترجمه گوگل]سربازان رومی دریافت کمک نمک، به نام salarium، منشاء حقوق و دستمزد کلمه است
16. Do you get an allowance for clothes?
[ترجمه ترگمان]تو پولی برای لباس تهیه می کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا برای لباس لباس می گیرید؟